صفت ( adjective )
مشتقات: voluminously (adv.)
مشتقات: voluminously (adv.)
• (1) تعریف: having or characterized by great size, quantity, or volume.
• مترادف: abundant, copious
• مشابه: ample, bulky, capacious, extensive, great, huge, immense, large, lavish, many, massive, roomy, spacious, vast, wide
• مترادف: abundant, copious
• مشابه: ample, bulky, capacious, extensive, great, huge, immense, large, lavish, many, massive, roomy, spacious, vast, wide
- The child was bundled up in a voluminous coat that made him look comical.
[ترجمه رابرت] این بچه رو با یه کت گله گشاد پوشنده بودن که اون رو مضحکه و خنده دار جلوه میداد - توجه : voluminous معنی گله گشاد برای لباس میده و معنی مُفصل برای متن|
[ترجمه گوگل] کودک در یک کت حجیم پوشیده شده بود که او را خنده دار می کرد[ترجمه ترگمان] بچه در لباس voluminous فرورفته بود که او را مضحک جلوه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- After being washed, her hair looked shiny and voluminous.
[ترجمه گوگل] پس از شستن، موهای او براق و حجیم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] بعد از شستن، موهایش براق و حجیم به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بعد از شستن، موهایش براق و حجیم به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: of written text, filling or sufficient to fill volumes.
• مشابه: copious, extensive, huge, large, massive, vast
• مشابه: copious, extensive, huge, large, massive, vast
- His first draft of the novel was voluminous, but he cut it down to twelve hundred pages.
[ترجمه رابرت] اولین پیش نویس رمان او مُفصل بود، اما اون آن را به دوازده صد صفحه کاهش داد - توجه : voluminous معنی مُفصل برای متن میده و معنی گله گشاد برای لباس|
[ترجمه گوگل] اولین پیش نویس رمان او پرحجم بود، اما او آن را به دوازده صد صفحه کاهش داد[ترجمه ترگمان] اولین پیش نویس کتاب حجیم بود، اما او آن را تا دوازده صفحه کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید