اسم ( noun )
• (1) تعریف: a collection of pages of writing or print bound together; book.
• مترادف: book, publication
• مشابه: folio, journal, monograph, quarto, tome, treatise
• مترادف: book, publication
• مشابه: folio, journal, monograph, quarto, tome, treatise
- Our public library has thousands of volumes.
[ترجمه گوگل] کتابخانه عمومی ما هزاران جلد دارد
[ترجمه ترگمان] کتابخانه عمومی ما هزاران جلد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کتابخانه عمومی ما هزاران جلد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: one of the books in a series or set of books.
- This encyclopedia has twenty-five volumes.
[ترجمه گوگل] این دانشنامه دارای بیست و پنج جلد است
[ترجمه ترگمان] این دانشنامه بیست و پنج جلد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این دانشنامه بیست و پنج جلد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the amount of space enclosed within or occupied by a three-dimensional object.
• مترادف: bulk, capacity, content
• مشابه: dimensions, magnitude, mass, measure, measurements, size
• مترادف: bulk, capacity, content
• مشابه: dimensions, magnitude, mass, measure, measurements, size
- The volume of the car engine is about two hundred cubic inches.
[ترجمه گوگل] حجم موتور خودرو حدود دویست اینچ مکعب است
[ترجمه ترگمان] حجم موتور خودرو حدود دویست اینچ مکعب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حجم موتور خودرو حدود دویست اینچ مکعب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: amount; quantity.
• مترادف: amount, quantity
• مشابه: aggregate, number, sum, total
• مترادف: amount, quantity
• مشابه: aggregate, number, sum, total
- The Red Cross was pleased with the volume of response to its appeal for blood donations.
[ترجمه گوگل] صلیب سرخ از حجم پاسخ به درخواست خود برای اهدای خون خرسند بود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: (often pl.) a large amount or quantity.
• مترادف: abundance, mass, profusion, quantity
• مشابه: heap, ocean, pile, plenty, raft, shower, world
• مترادف: abundance, mass, profusion, quantity
• مشابه: heap, ocean, pile, plenty, raft, shower, world
- Over the years, the principal received volumes of criticism from parents who thought he was too strict.
[ترجمه گوگل] در طول سالها، مدیر مدرسه انتقادات زیادی از سوی والدین دریافت کرد که فکر میکردند او خیلی سختگیر است
[ترجمه ترگمان] در طول سال ها، مدیر جلدهای انتقادات زیادی را از طرف والدین دریافت کرده بود که فکر می کردند او بیش از حد جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در طول سال ها، مدیر جلدهای انتقادات زیادی را از طرف والدین دریافت کرده بود که فکر می کردند او بیش از حد جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Every Christmas, the post office receives volumes of letters addressed to Santa Claus.
[ترجمه گوگل] هر کریسمس، اداره پست تعداد زیادی نامه خطاب به بابا نوئل دریافت می کند
[ترجمه ترگمان] هر سال کریسمس، اداره پست تعداد نامه هایی را که خطاب به بابا نوئل نوشته شده، دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر سال کریسمس، اداره پست تعداد نامه هایی را که خطاب به بابا نوئل نوشته شده، دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (6) تعریف: the degree of loudness of sound.
• مترادف: loudness
• مشابه: amplification, sound
• مترادف: loudness
• مشابه: amplification, sound
- Could you turn down the volume on the TV, please?
[ترجمه گوگل] لطفا صدای تلویزیون را کم کنید؟
[ترجمه ترگمان] میشه صدای تلویزیون رو خاموش کنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] میشه صدای تلویزیون رو خاموش کنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The volume of the music in the club was too much for her, so she went go outside.
[ترجمه گوگل] صدای موسیقی در باشگاه برای او خیلی زیاد بود، بنابراین او رفت بیرون
[ترجمه ترگمان] کتاب موسیقی باشگاه خیلی برایش مهم بود، بنابراین بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کتاب موسیقی باشگاه خیلی برایش مهم بود، بنابراین بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید