voltage

/ˈvoʊltɪdʒ//ˈvəʊltɪdʒ/

معنی: ولتاژ، اختلاف سطح، نیروی الکتریک برحسب ولت
معانی دیگر: (برق) ولتاژ، ولت چندی، فشار (یا کشش) برق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: electromotive force or potential difference, measured in volts.
مشابه: output, tension

جمله های نمونه

1. crest voltage
حداکثر ولتاژ

2. high voltage
ولتاژ قوی

3. this voltage must be in phase with the primary antenna voltage
این ولتاژ بایستی با ولتاژ اولیه ی آنتن هماهنگ (هم فاز) باشد.

4. kick of voltage
جهش ولتاژ

5. Most house lighting runs at the full mains voltage of 240 volts.
[ترجمه گوگل]اکثر روشنایی خانه ها با ولتاژ شبکه کامل 240 ولت کار می کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر روشنایی خانه به ولتاژ برق کامل ۲۴۰ ولت ختم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This device is used for stepping down the voltage.
[ترجمه گوگل]این دستگاه برای پایین آوردن ولتاژ استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این وسیله برای پایین رفتن ولتاژ استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A voltage is then applied across the cell electrodes.
[ترجمه گوگل]سپس یک ولتاژ در سراسر الکترودهای سلول اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]سپس یک ولتاژ روی الکترودهای سلولی اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If the input voltage is plus three, it comes out as minus six.
[ترجمه گوگل]اگر ولتاژ ورودی به اضافه سه باشد، منهای شش می شود
[ترجمه ترگمان]اگر ولتاژ ورودی به اضافه سه باشد، به شکل منفی ۶ می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The full supply voltage is applied to the winding and the current is rapidly boosted to slightly above rated.
[ترجمه گوگل]ولتاژ تغذیه کامل به سیم پیچ اعمال می شود و جریان به سرعت تا کمی بالاتر از نامی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]ولتاژ تغذیه کامل به سیم پیچ اعمال می شود و جریان به سرعت بالا می رود تا در بالا رده بندی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This unit auto-senses the mains voltage, and adjusts accordingly, so is most likely to benefit international travellers.
[ترجمه گوگل]این دستگاه به طور خودکار ولتاژ شبکه را حس می کند و بر اساس آن تنظیم می شود، بنابراین به احتمال زیاد به نفع مسافران بین المللی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این واحد ولتاژ برق را کنترل می کند و مطابق آن تنظیم می شود، بنابراین به احتمال زیاد به نفع مسافران بین المللی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What about the voltage control box and do I need to change the ammeter?
[ترجمه گوگل]جعبه کنترل ولتاژ چطوره و آیا باید آمپرمتر رو عوض کنم؟
[ترجمه ترگمان]نظرتان درباره جعبه کنترل ولتاژ چیست و آیا باید the را تغییر دهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conventional sharp-electrode voltage recordings were made from pyramidal neurons in the CA1 region.
[ترجمه گوگل]ثبت ولتاژ الکترود تیز معمولی از نورون های هرمی در ناحیه CA1 ساخته شد
[ترجمه ترگمان]نوارهای صوتی - الکترود متداول از نورون های هرمی شکل در منطقه ca۱ ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The current is now opposed by the supply voltage and is rapidly forced to zero.
[ترجمه گوگل]جریان در حال حاضر با ولتاژ تغذیه مخالف است و به سرعت به صفر می رسد
[ترجمه ترگمان]این جریان در حال حاضر با ولتاژ تغذیه مخالف است و به سرعت به صفر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Practical Transformers Another problem is that the output voltage of transformers seldom correspond exactly to the rated voltage.
[ترجمه گوگل]ترانسفورماتورهای عملی مشکل دیگر این است که ولتاژ خروجی ترانسفورماتورها به ندرت دقیقاً با ولتاژ نامی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]مشکل دیگر ترانسفورمر کاربردی این است که ولتاژ خروجی of به ندرت با ولتاژ مجاز متناظر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Far more voltage crackled out of a million interconnected Apple IIs than within the most coddled million-dollar supercomputer standing alone.
[ترجمه گوگل]ولتاژ بسیار بیشتری از میلیون‌ها Apple II متصل به هم نسبت به ابررایانه‌ای میلیون دلاری که به تنهایی وجود دارد، تولید می‌شود
[ترجمه ترگمان]ولتاژ بسیار بیشتری از یک میلیون iis اپل به هم متصل شد تا این سوپر dollar که به تنهایی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The induced voltage leads the phase current by the angle a and lags the applied voltage by
[ترجمه گوگل]ولتاژ القایی جریان فاز را با زاویه a هدایت می کند و با ولتاژ اعمال شده فاصله می گیرد
[ترجمه ترگمان]ولتاژ القا شده، جریان فاز را با زاویه a قرار داده و ولتاژ اعمال شده را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The electromagnetic field strength becomes weaker as you move further away from high voltage cables.
[ترجمه گوگل]با دور شدن از کابل های فشار قوی، قدرت میدان الکترومغناطیسی ضعیف تر می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شما دورتر از کابل های فشارقوی حرکت می کنید، نیروی میدان مغناطیسی ضعیف تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ولتاژ (اسم)
voltage

اختلاف سطح (اسم)
voltage

نیروی الکتریک برحسب ولت (اسم)
voltage

تخصصی

[عمران و معماری] ولتاژ
[کامپیوتر] ولتاژ
[برق و الکترونیک] ولتاژ - ولتاژ واژه ای که اغلب برای بیان فشار الکتریکی موجود بین دو نقظه به کار می رود که قادر به جاری ساختن جریان به هنگام بسته شدن مدار بین آن نقطه است . ولتاژ بر حسب ولت، میلی ولت، ولکروولت و کیلوولت اندازه گیری می شود . واژه های نیروی الکتروموتوری، پتانسیل، اختلاف پتانسیل و افت ولتاژ نیز اغلب ولتاژ نامیده می شوند.
[مهندسی گاز] ولتاژ

انگلیسی به انگلیسی

• amount of electrical tension expressed in volts
the voltage of an electrical current is its force measured in volts.

پیشنهاد کاربران

voltage ( فیزیک )
واژه مصوب: اختلاف پتانسیل الکتریکی
تعریف: اختلاف انرژی پتانسیل مربوط به واحد بار الکتریکی در فاصلۀ بین دو نقطه از مدار جریان یا دو سر باتری|||متـ . اختلاف پتانسیل 2، ولتاژ

بپرس