volatilization

/vɒˌlætɪlaɪˈzeɪʃən//vɒˌlætɪlaɪˈzeɪʃən/

معنی: عمل تبخیر
معانی دیگر: عمل تبخیر

جمله های نمونه

1. It is dispersed either by thermal volatilization or as a dust.
[ترجمه گوگل]یا توسط تبخیر حرارتی یا به صورت گرد و غبار پراکنده می شود
[ترجمه ترگمان]آن هم با استفاده از volatilization حرارتی و یا به عنوان یک گرد و غبار پراکنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is first method in entironment monitoring that volatilization hydroxybenzene in water with 4 - amino - antipyrine extraction method.
[ترجمه گوگل]اولین روش در پایش محیطی است که هیدروکسی بنزن را در آب با روش استخراج 4 آمینو آنتی پیرین تبخیر می کند
[ترجمه ترگمان]این روش ابتدا در پایش entironment است که volatilization hydroxybenzene را با روش استخراج ۴ - آمینو - در آب نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They found volatilization of dieldrin tended to decrease as bulk density increased.
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که با افزایش چگالی ظاهری، تبخیر دیلدرین کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که volatilization از dieldrin مایل به کاهش تراکم نما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ammonia volatilization appears regular change in the condition of the same amount of urea applied to the soil with different treatments of phosphorus fertilizer application.
[ترجمه گوگل]تبخیر آمونیاک به نظر می رسد تغییر منظم در وضعیت همان مقدار اوره اعمال شده به خاک با تیمارهای مختلف کاربرد کود فسفر
[ترجمه ترگمان]آمونیاک به طور منظم در شرایط همان مقدار از اوره اعمال شده در خاک با درمان های متفاوت از کاربرد کود فسفر ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ammonia volatilization was estimated in the field from perennial ryegrass turf after application of five kinds of N fertilizer.
[ترجمه گوگل]تبخیر آمونیاک در مزرعه از چمن چمن چند ساله پس از کاربرد پنج نوع کود نیتروژن برآورد شد
[ترجمه ترگمان]آمونیاک در مزرعه از خاک ryegrass چندساله پس از کاربرد ۵ نوع کود شیمیایی تخمین زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The use of damping agent can restrain volatilization of molybdenum oxide effectively.
[ترجمه گوگل]استفاده از عامل میرایی می تواند تبخیر اکسید مولیبدن را به طور موثر مهار کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از عامل میرایی می تواند volatilization اکسید molybdenum را به طور موثر مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The experiments on volatilization of diesel oil on watch - glass and in soil were carried out.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها بر روی تبخیر روغن دیزل روی ساعت - شیشه و خاک انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی volatilization روغن دیزلی بر روی شیشه تماشا و در خاک انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thermodynamic analysis was made to study the reduction volatilization of boron in ludwigite by using carbothermic reduction. Predominance diagram for the BCO system was presented.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل ترمودینامیکی برای مطالعه کاهش تبخیر بور در لودویجیت با استفاده از احیای کربوترمیک انجام شد نمودار غالب برای سیستم BCO ارائه شد
[ترجمه ترگمان]برای بررسی کاهش volatilization بورون در ludwigite با استفاده از کاهش carbothermic صورت گرفت نمودار predominance برای سیستم BCO ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With a decrease in the mole ratio, volatilization of sulfur decreased rapidly.
[ترجمه گوگل]با کاهش نسبت مول، تبخیر گوگرد به سرعت کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]با کاهش نسبت مول، volatilization گوگرد به سرعت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ammonia volatilization is a major path of nitrogen losses from plants.
[ترجمه گوگل]تبخیر آمونیاک یکی از مسیرهای اصلی تلفات نیتروژن از گیاهان است
[ترجمه ترگمان]آمونیاک یک مسیر اصلی از دست دادن نیتروژن از گیاهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The effect of the outer- volatilization of a rocket engine charge on the muzzle velocity was discussed and some ways and measures to guide manufacture were suggested.
[ترجمه گوگل]تأثیر تبخیر بیرونی بار موتور موشک بر سرعت پوزه مورد بحث قرار گرفت و راه‌ها و اقداماتی برای هدایت ساخت پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]اثر لایه بیرونی موتور راکت بر روی سرعت پوزه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و برخی روش ها و تدابیری برای هدایت تولید پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By analyzing the process of gas liquid balance, super heat, shaping nucleus and volatilization, the "surface shaping nucleus effect" of magnetic field was revealed.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل فرآیند تعادل مایع گاز، گرمای فوق العاده، شکل دادن به هسته و تبخیر، "اثر هسته شکل دهنده سطح" میدان مغناطیسی آشکار شد
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل فرآیند تعادل مایع گاز، گرمای فوق العاده، شکل دهی هسته و volatilization، \"اثر شکل گیری هسته\" میدان مغناطیسی آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Waxes were extracted from the lotus (Nelumbo nucifera) leaves by chloroform, the waxes could self-assembled to be hydrophobic coatings on the glass slides after volatilization of chloroform.
[ترجمه گوگل]موم‌ها از برگ‌های نیلوفر آبی (Nelumbo nucifera) توسط کلروفرم استخراج شدند، موم‌ها می‌توانستند پس از تبخیر کلروفرم به صورت خودآرایی به عنوان پوشش‌های آبگریز بر روی لام‌های شیشه‌ای باشند
[ترجمه ترگمان]waxes از the نیلوفر آبی استخراج شدند (Nelumbo nucifera)توسط کلروفرم، the می توانند برای be hydrophobic در اسلایدهای شیشه ای بعد از volatilization کلروفرم، مونتاژ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The continuous reaction can omit the separation of catalyst from the product and reduce the volatilization loss of acrolein, and it will be more favorable to industrial production.
[ترجمه گوگل]واکنش مداوم می تواند جداسازی کاتالیزور از محصول را حذف کند و از دست دادن تبخیر آکرولئین را کاهش دهد و برای تولید صنعتی مطلوب تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]واکنش متوالی می تواند جدایی کاتالیست از محصول را حذف کرده و کاهش volatilization of را کاهش دهد، و برای تولید صنعتی مطلوب تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was demonstrated that PCP removal by granular sludge in UAD reactors was due to biodegradation rather than adsorption and volatilization.
[ترجمه گوگل]نشان داده شد که حذف PCP توسط لجن دانه ای در راکتورهای UAD به دلیل تخریب زیستی به جای جذب و تبخیر بود
[ترجمه ترگمان]ثابت شد که برداشت PCP با رسوب دانه ای در راکتورهای uad ناشی از زیست تخریب پذیری به جای جذب و جذب شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عمل تبخیر (اسم)
volatilization

تخصصی

[عمران و معماری] تبخیر - فراریت
[زمین شناسی] تبخیر

انگلیسی به انگلیسی

• making or causing to be volatile, causing to volatilize (also volatilisation)

پیشنهاد کاربران

بپرس