volar


معنی: کفی، پروازی، وابسته به کف دست یا کف پا
معانی دیگر: وابسته به کف دست یا پا، کف دستی، کف پایی

جمله های نمونه

1. Neiguan: the midpoint of the volar wrist stripes on the 2-inch, between the two tendons.
[ترجمه گوگل]Neiguan: نقطه وسط نوارهای ولار مچ دست در 2 اینچ، بین دو تاندون
[ترجمه ترگمان]Neiguan: نقطه میانی خط مچ volar روی دو اینچی، بین دو تاندون ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Should an Ulnar Styloid Fracture Be Fixed Following Volar Plate Fixation of a Distal Radial Fracture?
[ترجمه گوگل]آیا شکستگی استیلوئید اولنار باید به دنبال تثبیت صفحه ولار یک شکستگی رادیال دیستال ثابت شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا باید یک شکست استخوان گونه در شکل Volar و Fixation از یک شکست Radial شعاعی ثابت شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:Adopting the improved volar plate constriction operation to correct the claw hand talipomanus and indirectly enhance the fingers extension and flexion strength.
[ترجمه گوگل]هدف: اتخاذ عملیات انقباض صفحه ولار بهبود یافته برای اصلاح تالیپومانوس دست پنجه و افزایش غیر مستقیم کشش و قدرت خم شدن انگشتان
[ترجمه ترگمان]هدف: استفاده از عملکرد constriction plate volar برای اصلاح دست یابی دست با چنگال و به طور غیر مستقیم قدرت گسترش انگشتان و قدرت flexion را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To study the repairing effect of the volar tendon-skin defect of index by applying complex extensor tendon flap based on the second dorsal metacarpal artery(SDAM).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر ترمیم کننده نقص تاندون ولار - پوست ایندکس با اعمال فلپ تاندون اکستانسور پیچیده بر اساس شریان متاکارپ دوم پشتی (SDAM)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر تعمیر اثر of tendon volar با استفاده از دریچه tendon extensor پیچیده براساس دومین شریان metacarpal پشتی (SDAM)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The economic impact of volar locking plates is likely to be significant but has yet to be assessed.
[ترجمه گوگل]تأثیر اقتصادی صفحات قفل کننده ولار احتمالاً قابل توجه است اما هنوز ارزیابی نشده است
[ترجمه ترگمان]تاثیر اقتصادی صفحات قفل شدگی volar احتمالا قابل توجه است اما هنوز مورد ارزیابی قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The available evidence for adopting volar locking plates is presented and a number of important and, as yet unanswered, questions are highlighted.
[ترجمه گوگل]شواهد موجود برای اتخاذ صفحات قفل کننده وولار ارائه شده و تعدادی از سوالات مهم و هنوز بی پاسخ برجسته شده است
[ترجمه ترگمان]شواهد موجود برای پذیرش صفحات قفل کردن volar ارایه شده است و تعدادی از موارد مهم و در عین حال بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on advanced Volar Stress Distribution Test system, the pressure comfortability during middle-speed walking of 6 military shoes were analyzed.
[ترجمه گوگل]بر اساس سیستم پیشرفته تست توزیع استرس Volar، راحتی فشار در هنگام راه رفتن با سرعت متوسط ​​6 کفش نظامی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]براساس سیستم آزمون توزیع استرس Volar پیشرفته، فشار pressure در هنگام پیاده روی با سرعت متوسط ۶ کفش نظامی مورد تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. CONCLUSIONS: The volar locking plating system appears to provide effective fixation when used for the treatment of initially inadequately reduced distal radial fractures.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که سیستم آبکاری قفلی وولار هنگامی که برای درمان شکستگی‌های دیستال دیستال به‌اندازه کافی کاهش یافته استفاده می‌شود، تثبیت مؤثری را فراهم می‌کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: به نظر می رسد که سیستم plating قفل شونده به هنگام استفاده برای درمان شکستگی شعاعی distal که در ابتدا به طور مناسب کاهش یافته است، تثبیت موثری فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The volar buttress plate has long been established as the standard treatment for fractures with volar angulation.
[ترجمه گوگل]صفحه تکیه گاه وولار مدتهاست که به عنوان درمان استاندارد برای شکستگی های با زاویه ولار ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]صفحه buttress volar به عنوان درمان استاندارد برای شکستگی با volar angulation ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Volar contracture of the finger after burn or trauma is a therapeutic problem.
[ترجمه گوگل]انقباض ولار انگشت پس از سوختگی یا ضربه یک مشکل درمانی است
[ترجمه ترگمان]Volar contracture از انگشت پس از سوختگی یا ضربه روحی یک مشکل درمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Doctor Walker is an expert in volar fracture.
[ترجمه گوگل]دکتر واکر متخصص در شکستگی ولار است
[ترجمه ترگمان]دکتر واکر متخصص شکستگی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Does a Volar Locking Plate Provide Equivalent Stability as a Dorsal Nonlocking Plate in a Dorsally Comminuted Distal Radius Fracture?: A Biomechanical Study.
[ترجمه گوگل]آیا یک صفحه قفل کننده ولار ثباتی معادل یک صفحه غیرقفل کننده پشتی در یک شکستگی با شعاع دیستال پشتی ایجاد می کند؟: یک مطالعه بیومکانیکی
[ترجمه ترگمان]آیا صفحه قفل کردن صفحه ثبات معادل را به عنوان یک صفحه Dorsal Nonlocking در a comminuted distal Fracture Fracture Fracture Provide)فراهم می کند؟ یک مطالعه biomechanical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To introduce the method of repair of volar skin defect of index finger by reversed first dorsal metacarpal artery facial island flap.
[ترجمه گوگل]هدف، معرفي روش ترميم ضايعات پوستي وولار انگشت اشاره با فلپ جزيره شريان متاكارپ اول پشتي معكوس شده است
[ترجمه ترگمان]هدف از معرفی روش تعمیر عیب پوست volar با انگشت اشاره اول دریچه facial artery پشتی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion Barton's fracture is an unstable fracture, usually volar fracture is predominant.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری شکستگی بارتون یک شکستگی ناپایدار است و معمولاً شکستگی ولار غالب است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری شکست بارتون شکستگی ناپایدار است، معمولا شکستگی استخوان غالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Volar scars are better tolerated as they are less obvious and the blood supply to the radius is less likely to be disturbed.
[ترجمه گوگل]اسکارهای ولار بهتر تحمل می شوند زیرا کمتر آشکار هستند و خون رسانی به رادیوس کمتر مختل می شود
[ترجمه ترگمان]جای زخم Volar بهتر است چون آن ها کم تر آشکار هستند و عرضه خون به شعاع کم تر ممکن است مختل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کفی (صفت)
volar

پروازی (صفت)
volar

وابسته به کف دست یا کف پا (صفت)
volar

پیشنهاد کاربران

volar ( پزشکی )
واژه مصوب: کفی 4
تعریف: مربوط یا منسوب به کف دست یا کف پا

بپرس