voicing

جمله های نمونه

1. In voicing our fear of old age, Rivers has discovered a rich vein of comedy.
[ترجمه گوگل]ریورز در بیان ترس خود از پیری، رگه ای غنی از کمدی را کشف کرده است
[ترجمه ترگمان]در بیان ترس از پیری، رودخانه ها یک رگه غنی از کمدی را کشف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They had no inhibitions about voicing their feelings.
[ترجمه گوگل]آنها هیچ مانعی برای ابراز احساسات خود نداشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد ابراز احساسات خود inhibitions نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was good to see those there voicing their opinions strongly about various aspects of parish life.
[ترجمه گوگل]دیدن کسانی که در آنجا به شدت نظرات خود را در مورد جنبه های مختلف زندگی محلی بیان می کردند، خوب بود
[ترجمه ترگمان]دیدن کسانی که در آنجا نظرات خود را به شدت در مورد جنبه های مختلف زندگی ناحیه بیان می کردند، خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And after voicing Republican-tinged themes of smaller government and family values, he is sitting pretty in the polls.
[ترجمه گوگل]و پس از بیان مضامین جمهوریخواهانه در مورد ارزش های کوچکتر دولتی و خانوادگی، او در رای گیری ها بسیار زیبا نشسته است
[ترجمه ترگمان]و پس از بیان موضوعات مربوط به جمهوری خواهان و ارزش های خانواده، او در پای صندوق های رای نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is voicing the complaint of all old people about the closing down of their universe.
[ترجمه گوگل]او گلایه همه پیران را از بسته شدن کیهانشان می گوید
[ترجمه ترگمان]او شکایت تمام افراد مسن در مورد بسته شدن جهان خود را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blanche gave a few more curt television interviews, voicing her horror at the murder and appealing for any information.
[ترجمه گوگل]بلانچ چند مصاحبه تلویزیونی کوتاه دیگر انجام داد و وحشت خود را از قتل ابراز کرد و خواستار دریافت هرگونه اطلاعاتی شد
[ترجمه ترگمان]بل انش بیش از چند مصاحبه تلویزیونی کوتاه و رسمی به او داده بود که از این قتل وحشت داشت و به خاطر هر اطلاعاتی که شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Young women are already voicing discontent with their lives.
[ترجمه گوگل]زنان جوان در حال حاضر از زندگی خود ابراز نارضایتی می کنند
[ترجمه ترگمان]زنان جوان در حال حاضر نارضایتی خود را از زندگی خود اعلام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With opposition groups still voicing concerns about the March poll date, 16 of the 4registered political parties boycotted the election.
[ترجمه گوگل]در شرایطی که گروه‌های مخالف همچنان نسبت به تاریخ انتخابات مارس ابراز نگرانی می‌کنند، 16 حزب از 4 حزب سیاسی ثبت‌شده انتخابات را تحریم کردند
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه گروه های مخالف هنوز در مورد تاریخ رای گیری ماه مارس ابراز نگرانی می کنند، ۱۶ مورد از ۴ حزب سیاسی ثبت شده انتخابات را تحریم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whether voicing joyful exuberance or piercing heartbreak, she wrings all passion from the moment.
[ترجمه گوگل]او چه با ابراز شور و نشاط شادی آور و چه دلشکستگی مهیب، از همان لحظه تمام شور و اشتیاق را در خود فرو می برد
[ترجمه ترگمان]او از این لحظه به بعد احساسات شدید و شادی آمیز او را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shiona smiled thinly, but refrained from voicing her suspicions out loud.
[ترجمه گوگل]شیونا لبخند نازکی زد، اما از ابراز ظن خود با صدای بلند خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]Shiona لبخند کم رنگی زد، اما از اینکه suspicions را با صدای بلند بیان کند خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It feels awkward to be voicing our most personal pain above the din of the airport.
[ترجمه گوگل]احساس ناخوشایندی است که شخصی ترین درد خود را بالای هیاهوی فرودگاه بیان کنیم
[ترجمه ترگمان]احساس عجیبی دارد که بیش ترین درد و رنج شخصی مان را در بالای سر و صدای فرودگاه بیان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "They smell like garlic," said restaurateur Xu, voicing a popular refrain. "We Shanghai people keep ourselves and our homes very clean. We are more refined. We drink coffee. They only drink tea.
[ترجمه گوگل]رستوران‌دار خو، با بیان صدایی محبوب گفت: «بوی سیر می‌دهند » ما مردم شانگهای خودمان و خانه هایمان را بسیار تمیز نگه می داریم ما تصفیه شده تر هستیم قهوه می نوشیم آنها فقط چای می نوشند
[ترجمه ترگمان]\"restaurateur ژو\" اظهار داشت: \" آن ها بوی سیر را می شنوند، ما در شانگهای ما خودمان و خانه هایمان را خیلی تمیز نگه می داریم ما more ما قهوه می خوریم آن ها فقط چای می نوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To me, Ora is voicing the sense of Israel's fragility.
[ترجمه گوگل]برای من، اورا احساس شکنندگی اسرائیل را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]برای من، ora حس آسیب پذیری اسرائیل را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was compelled from voicing his opposition.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد مخالفت خود را ابراز کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود مخالفت خود را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The voicing decision for a speech segment is a very important subject in speech processing.
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری برای یک بخش گفتار موضوع بسیار مهمی در پردازش گفتار است
[ترجمه ترگمان]تصمیم گیری در حال حاضر برای بخش گفتار موضوع بسیار مهمی در پردازش سخنرانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• raising an opinion; adjusting the tone of

پیشنهاد کاربران

ابراز کردن
لفاظی، به کلام درآوردن
گفتارپردازی
یعنی واکداری یا واکبری
voicing ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: واک داری
تعریف: داشتن حاصل شنیداری ارتعاش تارآواها
صدا در دادن
لرزش تارهای صوتی به هنگام تلفظ بعضی از صداها ( در آواشناسی )

بپرس