voguish


معنی: مد روز
معانی دیگر: vogueish مرسوم

جمله های نمونه

1. In short, to borrow a voguish term, they acquire the competencies which are characteristic of higher education.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، برای قرض گرفتن یک اصطلاح عامیانه، آنها شایستگی هایی را کسب می کنند که مشخصه آموزش عالی است
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، برای قرض گرفتن یک عبارت voguish، آن ها the را که ویژگی آموزش عالی هستند بدست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But the usage is still too voguish to have won general acceptance; it is rejected by 59 percent of the Usage Panel in the example.
[ترجمه گوگل]اما استفاده از آن هنوز هم بسیار مرموز است که مقبولیت عمومی را به دست آورد 59 درصد از پنل استفاده در مثال رد شده است
[ترجمه ترگمان]اما استفاده از آن هنوز آنقدر دشوار است که مقبولیت عمومی را کسب کند؛ ۵۹ درصد از پانل مصرفی در این مثال رد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Good, or at least voguish, eating these days is often shaped by constraints of the seasonal and the local, so let us consider, this season, the turkey, surely the most local of American birds.
[ترجمه گوگل]این روزها غذا خوردن خوب، یا حداقل متداول، اغلب به دلیل محدودیت های فصلی و محلی شکل می گیرد، بنابراین اجازه دهید در این فصل، بوقلمون را در نظر بگیریم که مطمئناً محلی ترین پرنده آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]خوب، یا حداقل voguish، خوردن این روزها اغلب با محدودیت های فصلی و محلی شکل می گیرد، بنابراین اجازه دهید در نظر داشته باشیم، این فصل، بوقلمون، مطمئنا most پرندگان آمریکایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another voguish theory is that there is not an oversupply of liquidity but a shortage of assets.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از نظریه های رایج این است که مازاد عرضه نقدینگی وجود ندارد، بلکه کمبود دارایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فرضیه دیگر voguish این است که کمبود نقدینگی وجود ندارد بلکه کمبود دارایی ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A suit of voguish cut.
[ترجمه گوگل]کت و شلوار برش وگویش
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His specialty is his ability to identify a phrase, a voguish morsel of talk, from the business universe and nudge it into the realm of absurdity.
[ترجمه گوگل]تخصص او توانایی او در شناسایی یک عبارت، لقمه ای از صحبت های متداول، از دنیای تجارت و سوق دادن آن به قلمرو پوچی است
[ترجمه ترگمان]تخصص او توانایی او برای تشخیص یک عبارت، یک لقمه غذا، از دنیای کسب وکار و هل دادن آن به عرصه پوچی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Officials ignore the potential for innovation in consumer products or services and get seduced by the hype of voguish high-tech sectors.
[ترجمه گوگل]مقامات پتانسیل نوآوری در محصولات یا خدمات مصرفی را نادیده می گیرند و فریفته هیاهوی بخش های با فناوری پیشرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]مقامات پتانسیل نوآوری در محصولات یا خدمات مصرف کننده را نادیده می گیرند و با اعتیاد به بخش های فن آوری پیشرفته گمراه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مد روز (صفت)
fashionable, voguish

انگلیسی به انگلیسی

• fashionable, modish, trendy, stylish, chic

پیشنهاد کاربران

بپرس