1. College career development education was the vocational guidance provided in the whole process of higher education.
[ترجمه گوگل]آموزش توسعه شغلی کالج راهنمایی حرفه ای ارائه شده در کل فرآیند آموزش عالی بود
[ترجمه ترگمان]آموزش توسعه شغلی کالج راهنمایی حرفه ای است که در کل فرآیند آموزش عالی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Handwriting analysis is increasingly being used for vocational guidance and as an adjunct to interviews.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل دست خط به طور فزاینده ای برای راهنمایی حرفه ای و به عنوان مکمل مصاحبه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تحلیل Handwriting به طور فزاینده ای برای راهنمایی حرفه ای و به عنوان قراردادی برای مصاحبه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Vocational guidance is an important component of modem school education.
[ترجمه گوگل]راهنمایی حرفه ای جزء مهم آموزش مدارس مدرن است
[ترجمه ترگمان]راهنمایی حرفه ای یکی از مولفه های مهم آموزش و پرورش مدارس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The vocational guidance is an important part of vocational education.
[ترجمه گوگل]راهنمایی حرفه ای بخش مهمی از آموزش حرفه ای است
[ترجمه ترگمان]راهنمایی حرفه ای بخش مهمی از آموزش حرفه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The job of a Vocational Guidance Officer is to counsel young people on their careers.
[ترجمه گوگل]وظیفه یک افسر راهنمایی حرفه ای مشاوره دادن به جوانان در مورد شغل آنهاست
[ترجمه ترگمان]شغل افسر راهنمایی حرفه ای راهنمایی افراد جوان در حرفه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The authorities were enabled to grant scholarships, and to give vocational guidance. Medical inspection was made compulsory for all children.
[ترجمه گوگل]مقامات قادر به اعطای بورسیه تحصیلی و ارائه راهنمایی های حرفه ای بودند بازرسی پزشکی برای همه کودکان اجباری شد
[ترجمه ترگمان]مقامات قادر به اعطای بورس تحصیلی و ارائه راهنمایی حرفه ای بودند بازرسی پزشکی برای همه کودکان اجباری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As confidently as a man, show psychometric tests conducted among top managers by the Vocational Guidance Association.
[ترجمه گوگل]با اعتماد به نفس یک مرد، تست های روانسنجی را که توسط انجمن راهنمایی حرفه ای در بین مدیران ارشد انجام شده است نشان دهید
[ترجمه ترگمان]همانطور که یک مرد بااعتماد به نفس، تست های psychometric را نشان می دهد که در بین مدیران ارشد انجمن هدایت حرفه ای انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In this respect they are the forerunners of the juvenile labour exchanges with their affiliated services of vocational guidance and after-care.
[ترجمه گوگل]از این نظر آنها پیشروان مبادلات نیروی کار نوجوانان با خدمات وابسته به خود راهنمایی حرفه ای و مراقبت های بعدی هستند
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، آن ها پیشگام بازار کار نوجوانان با خدمات وابسته به آن ها در زمینه راهنمایی حرفه ای و مراقبت از آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The center has undertaken training tasks form Shanghai Municipal Center on Vocational Guidance since 199
[ترجمه گوگل]این مرکز از سال 199 وظایف آموزشی را از مرکز شهرداری شانگهای در زمینه راهنمایی حرفه ای انجام داده است
[ترجمه ترگمان]این مرکز انجام وظایف آموزشی مرکز شهرداری شانگهای را از سال ۱۹۹ به بعد انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید