vocalization

/ˌvəʊkəlaɪˈzeɪʃən//ˌvəʊkəlaɪˈzeɪʃən/

معنی: تلفظ صوتی
معانی دیگر: تلفظ صوتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sound made with the voice.

جمله های نمونه

1. Birds communicate by songs, and avian vocalization is a main aspect of ornithology.
[ترجمه گوگل]پرندگان با آهنگ ارتباط برقرار می کنند و آواز پرندگان یکی از جنبه های اصلی پرنده شناسی است
[ترجمه ترگمان]پرندگان با آهنگ ارتباط برقرار می کنند و avian vocalization یکی از جنبه های اصلی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Squirrel monkey vocalization can be considered as a suitable model for the study in humans of the neurobiological basis of nonverbal emotional vocal utterances, such as laughing, crying, and groaning.
[ترجمه گوگل]آواز میمون سنجاب را می توان به عنوان مدلی مناسب برای مطالعه اساس عصب زیستی جملات صوتی غیرکلامی عاطفی مانند خنده، گریه و ناله در انسان در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]vocalization میمون می تواند به عنوان یک مدل مناسب برای مطالعه در انسان ها به عنوان یک مدل مناسب برای مطالعه انسان از جمله خندیدن، گریه و ناله در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These songs are characterized by their lengthy vocalization and free rhythm.
[ترجمه گوگل]مشخصه این آهنگ ها آواز طولانی و ریتم آزاد است
[ترجمه ترگمان]این آهنگ ها با vocalization طولانی و ریتم آزاد خود مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The supplementary motor area is the only site where animal and human vocalization can be closely related.
[ترجمه گوگل]ناحیه حرکتی تکمیلی تنها مکانی است که در آن آواز حیوانات و انسان می تواند ارتباط نزدیکی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]فضای موتور اضافی تنها مکانی است که در آن حیوان و حیوان می توانند با هم ارتباط نزدیکی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The paper shows the meaningful methods and significance of avian systematics based on bird vocalization systematics.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش‌های معنادار و اهمیت سیستماتیک پرندگان بر اساس سیستماتیک آواز پرندگان را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش های معنی دار و معناداری avian systematics را بر مبنای پرنده vocalization systematics نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When a cat is blocked from getting at the prey, he may chatter — a throaty vocalization accompanied by quick movements of the lower jaw.
[ترجمه گوگل]هنگامی که گربه از رسیدن به طعمه جلوگیری می کند، ممکن است پچ پچ کند - صدای گلویی همراه با حرکات سریع فک پایین
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک گربه از رسیدن به طعمه مسدود می شود، ممکن است صحبت کند - صدای vocalization که با حرکات سریع فک پایینی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Though the vocal speciality and anatomy of vocal organ are different between oscine and non-oscine, the motor control pattern of vocalization in these two kinds of birds is similar.
[ترجمه گوگل]اگرچه تخصص آوازی و آناتومی اندام صوتی بین اوسین و غیر اوسین متفاوت است، الگوی کنترل حرکتی صداگذاری در این دو نوع پرنده مشابه است
[ترجمه ترگمان]اگر چه امتیازات صوتی و آناتومی اندام های vocal بین oscine و غیر oscine تفاوت دارد، الگوی کنترل موتور of در این دو نوع پرنده نیز مشابه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods 80 hysterical aphonia patients who had failed to response to general treatment received hard attack vocalization training and massage to larynx.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 80 بیمار آفونیا هیستریک که به درمان عمومی پاسخ نداده بودند، آموزش صدای حمله سخت و ماساژ حنجره را دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]روش های ۸۰ بیمار مبتلا به جنون که در واکنش به درمان عمومی ناکام بودند، حمله شدید به training و ماساژ دادن به حنجره انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neural representations in auditory cortex are also modulated by auditory feedback and vocal control signals during speaking or vocalization.
[ترجمه گوگل]بازنمایی عصبی در قشر شنوایی نیز توسط بازخورد شنیداری و سیگنال‌های کنترل صوتی در حین صحبت کردن یا صداگذاری تعدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]نمایش عصبی در پوسته شنوایی توسط بازخورد شنیداری و سیگنال های کنترل صدا در هنگام صحبت کردن و یا vocalization، مدوله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For some reasons, our knowledge and understanding of certain vocalization terms are yet to he consolidated.
[ترجمه گوگل]به دلایلی، دانش و درک ما از برخی اصطلاحات آوازی هنوز تثبیت نشده است
[ترجمه ترگمان]به دلایلی، دانش و درک ما از شرایط خاص vocalization هنوز در حال تحکیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: The hot plate test in mice and tail stimulation vocalization test in rats were used.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: از آزمون صفحه داغ در موش‌ها و از آزمون صداگذاری تحریک دم در موش‌ها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: تست صفحه داغ در موش ها و تحریک دمش vocalization در موش های صحرایی به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This thesis discusses how to control the breath in vocalism from the aspects of the stress, the supporting point, the vocalization and the resonance.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه نحوه کنترل نفس در آواز را از جنبه های استرس، نقطه حمایت، صدا و طنین مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه در مورد چگونگی کنترل نفس در vocalism از جنبه های استرس، نقطه پشتیبانی، the و رزونانس بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Main branch of ansa cervicalis anastomosis and end to end anastomosis of RLN effectively restore the laryngeal vocalization.
[ترجمه گوگل]شاخه اصلی آناستوموز ansa cervicalis و آناستوموز انتها به انتها RLN به طور موثر صدای حنجره را بازیابی می کند
[ترجمه ترگمان]شاخه اصلی of cervicalis anastomosis و پایان دادن به end of به طور موثر the laryngeal را احیا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلفظ صوتی (اسم)
vocalization

انگلیسی به انگلیسی

• act or instance of vocalizing; production of a voiced sound; instance of expressing a feeling or opinion out loud

پیشنهاد کاربران

واکَریزش
( Vākarizesh )
�واکَر� ( vocal ) و �‍یز� ( ize ) و � ‍ِش� ( ation )
آواسازی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : vocalize / voice
✅️ اسم ( noun ) : voice / vocal / vocalization / vocalise / voicelessness / vocalism
✅️ صفت ( adjective ) : vocal / vocalic / voiced / voiceless
✅️ قید ( adverb ) : vocally
صدای تولید شده از انسان یا حیوانات
اوا پردازی
صحبت کردن
صدا دراوردن
دامپزشکی و علوم دامی
سر و صدای بدون توقف گربه به هنگام فحلی
نشانه گذاری
زیر و زبر گذاشتن
اِعراب گذاشتن
در دامپزشکی و علوم دامی به معنای ایجاد سر وصدای ناشی از یک درد می باشد.
صحبت کردن
فرصت ابراز احساسات. . . در روان درمانی
ادای صوت و کلام
ادا و اطوار کلام؛ که با گفتار معمولی فرق می کند. چگونگی ادا کردن کلمات و اصوات.
ایجاد صدا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس