vizier

/vɪˈzɪər//vɪˈzɪə/

معنی: خواجه، وزیر
معانی دیگر: (از ریشه ی فارسی) وزیر (vizir هم می نویسند)، وزیر فارسی است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: vizierial (adj.), vizierate (n.), viziership (n.)
• : تعریف: a high state official in a Muslim government, esp. in the old Turkish Empire.

جمله های نمونه

1. a grand vizier
وزیر اعظم

2. the grandiose palace of the corrupt vizier
کاخ مجلل وزیر فاسد

3. Second one is on the relationship of the vizier and the royal power.
[ترجمه گوگل]مورد دوم در مورد رابطه وزیر و قدرت سلطنتی است
[ترجمه ترگمان]دومی در رابطه وزیر وزیر و قدرت پادشاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shirkuh was appointed the new vizier and gave Saladin a high administrative position.
[ترجمه گوگل]شیرکوه به وزیر جدید منصوب شد و به صلاح الدین منصب اداری عالی داد
[ترجمه ترگمان]Shirkuh به عنوان وزیر جدید منصوب شد و به صلاح الدین مقام ریاست بالایی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A vizier heard the story and he went straight into the bazaar and bought the diamond immediately.
[ترجمه گوگل]وزیری ماجرا را شنید و مستقیم به بازار رفت و فورا الماس را خرید
[ترجمه ترگمان]وزیر وقت این داستان را شنید و مستقیما وارد بازار شد و بلافاصله الماس را خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would only agree to be grand vizier in 1656 at the age of 71 if he was given complete authority.
[ترجمه گوگل]او تنها در صورتی موافقت کرد که در سال 1656 در سن 71 سالگی وزیر بزرگ شود
[ترجمه ترگمان]وی تنها در صورتی قبول خواهد کرد که در سال ۱۶۵۶ در سن ۷۱ سالگی وی را به مقام سلطنت برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Vizier did not like to hear this, because he wanted the Princess to marry his son.
[ترجمه گوگل]وزیر دوست نداشت این را بشنود، زیرا می خواست شاهزاده خانم با پسرش ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]علی پاشا دوست نداشت این سخنان را بشنود زیرا می خواست شاهزاده خانم با پسرش ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That night, he writes to the Vizier. A copy of his letter survives in the records.
[ترجمه گوگل]آن شب برای وزیر نامه می نویسد نسخه ای از نامه او در اسناد موجود است
[ترجمه ترگمان]آن شب او به علی پاشا نامه می نویسد یک نسخه از نامه او در بایگانی باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So the Grand Vizier went to the Sultan and told him that his own daughter begged for the honor of being the Sultan's wife for one night.
[ترجمه گوگل]پس وزیر اعظم نزد سلطان رفت و به او گفت که دخترش برای یک شب افتخار همسری سلطان را التماس کرد
[ترجمه ترگمان]لذا وزیر اعظم به نزد سلطان رفت و به او گفت که دخترش برای یک شب از همسر سلطان تقاضا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ageing king, Al-Kadir, was murdered and one of his viziers proclaimed the new overlord.
[ترجمه گوگل]پادشاه سالخورده، الکدیر، به قتل رسید و یکی از وزیران او فرمانروایی جدید را اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]پادشاه پیر، یعنی عبد القا در، به قتل رسید و یکی از وزیران او قدرت پادشاهی جدید را اعلام داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After 13 years as a slave, Joseph becomes Pharaoh's vizier.
[ترجمه گوگل]یوسف پس از 13 سال برده، وزیر فرعون می شود
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۳ سال به عنوان برده، ژوزف به فرعون فرعون تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It comes from a text on the duties of a vizier and was probably copied from a much earlier document.
[ترجمه گوگل]این برگرفته از متنی در مورد وظایف وزیر است و احتمالاً از یک سند بسیار قدیمی کپی شده است
[ترجمه ترگمان]این موضوع از یک متن بر روی وظایف یک وزیر به دست می آید و احتمالا از سند بسیار قبلی کپی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No matter the reality of the date, though, everyone agrees that the book originates in ancient Egypt and was penned by Fifth Dynasty vizier Ptah-Hotep.
[ترجمه گوگل]صرف نظر از واقعیت تاریخ، هر چند، همه موافقند که این کتاب در مصر باستان سرچشمه گرفته و توسط وزیر سلسله پنجم پتاه-هوتپ نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، صرف نظر از واقعیت تاریخ، همه اتفاق نظر دارند که این کتاب از مصر باستان سرچشمه می گیرد و توسط پنجمین دوره وزیر کشور به نام Ptah - نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now that Amenpanufer has spoken out in court, the Vizier can no longer ignore Paser's allegations. He'll have to act.
[ترجمه گوگل]اکنون که آمن پانوفر در دادگاه صحبت کرده است، وزیر دیگر نمی تواند ادعاهای پاسر را نادیده بگیرد او باید اقدام کند
[ترجمه ترگمان]وزیر گفت که اکنون که Amenpanufer در دادگاه صحبت کرده است، وزیر دیگر نمی تواند اتهامات Paser را نادیده بگیرد باید دست به کار بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواجه (اسم)
neuter, host, boss, eunuch, wether, dignitary, vizier, merchant, owner, man of distinction, wazir, wealthy man

وزیر (اسم)
minister, vizier, queen

انگلیسی به انگلیسی

• high ranking executive officer in muslim countries

پیشنهاد کاربران

بر گرفته از واژه پارسی ایرانی وزیر
Grand vizier of the underworld
Winter Kills 1979🎥

بپرس