1. He was charmed by her vivacity and high spirits.
[ترجمه گوگل]او مجذوب نشاط و روحیه بالای او شده بود
[ترجمه ترگمان]نشاط و سرزندگی او را مجذوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was charmed by her beauty and vivacity.
[ترجمه گوگل]او مجذوب زیبایی و نشاط او شد
[ترجمه ترگمان]شیفته زیبایی و نشاط او شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her charm resides in her vivacity.
[ترجمه گوگل]جذابیت او در شادابی اوست
[ترجمه ترگمان]جاذبه او در نشاط و نشاط او قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mrs M. darted around the waters with great vivacity.
[ترجمه گوگل]خانم M با نشاط زیادی در اطراف آب می چرخید
[ترجمه ترگمان] \"خانم\" ام با شور و حرارت اطراف آب شیرجه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This characteristic scent brings vivacity and sprightliness to some of the most remarkable coffees in the world.
[ترجمه گوگل]این رایحه مشخص، نشاط و شادابی را به برخی از قابل توجه ترین قهوه های جهان می بخشد
[ترجمه ترگمان]این بوی خاص، نشاط و نشاط را به بعضی از the قهوه ای جهان می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It indicated the restless vivacity of her spirit, which to-day was doubly indefatigable in its tiptoe dance, because it was played upon and vibrated with her mother's disquietude.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده نشاط بی قرار روح او بود، که امروز در رقص نوک پا خستگی مضاعف داشت، زیرا با ناراحتی مادرش نواخته می شد و می لرزید
[ترجمه ترگمان]نشاط و نشاط روحی او را نشان می داد، که آن روز، در پنجه پا روی نوک پنجه، دو برابر شده بود، زیرا با نگرانی مادرش روی نوک پنجه نرم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. On the other side, heat and vivacity in age, is an excellent composition for business.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، گرما و نشاط در سن، ترکیبی عالی برای تجارت است
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، حرارت و نشاط در عصر، یک ترکیب عالی برای کسب و کارها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Irish are charm and vivacity.
[ترجمه گوگل]ایرلندی ها جذابیت و شادابی دارند
[ترجمه ترگمان]ایرلندی ها افسون و نشاط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Then your looks and movements will have more vivacity and variety than they dare offer now.
[ترجمه گوگل]در این صورت ظاهر و حرکات شما نشاط و تنوع بیشتری نسبت به آنچه اکنون جرات ارائه می دهند خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]آن وقت نگاه ها و حرکات و حرکات و حرکات شما بیشتر از آن چیزی است که ممکن است به شما عرضه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was vivacity and high spirits.
11. It was, perhaps, Archer reflected, because her early vivacity had disappeared; because she was so quiet--quiet in her movements, her voice, and the tones of her low-pitched voice.
[ترجمه گوگل]شاید آرچر منعکس شده بود، زیرا نشاط اولیه او ناپدید شده بود زیرا او بسیار ساکت بود - در حرکات، صدا و لحن صدای آهسته اش آرام بود
[ترجمه ترگمان]این شاید، چون او خیلی ساکت بود، چون او خیلی ساکت بود - ساکت در حرکاتش، صدای او و صدای آرام او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We were all affected By the vivacity of this lovely little Boy.
[ترجمه گوگل]همه ما تحت تاثیر نشاط این پسر کوچک دوست داشتنی بودیم
[ترجمه ترگمان]همه ما تحت تاثیر این پسر کوچک دوست داشتنی قرار گرفته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Lianzhu is the combination of stylistic vivacity and seriousness.
[ترجمه گوگل]لیانژو ترکیبی از نشاط سبک و جدیت است
[ترجمه ترگمان]Lianzhu ترکیبی از سرزندگی و جدیت سبکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Novelistic vivacity, the great unteachable, the unschooled enigma, has a way of making questions of form appear scholastic.
[ترجمه گوگل]نشاط رمان نویسی، آموزش ناپذیر بزرگ، معمای درس نخوانده، راهی دارد که پرسش های فرم را مکتبی جلوه می دهد
[ترجمه ترگمان]با نشاط و نشاط، unteachable بزرگ، معمای unschooled، روشی برای مطرح کردن سوالات آموزشی در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید