vitrify

/ˈvɪtrɪfaɪ//ˈvɪtrɪfaɪ/

معنی: بصورت شیشه در اوردن، بصورت شیشه درامدن
معانی دیگر: تبدیل به شیشه کردن یا شدن، شیشه ای کردن یا شدن، شیشه شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: vitrifies, vitrifying, vitrified
مشتقات: vitrifiable (adj.), vitrification (n.)
(1) تعریف: to make into or become glass, usu. through a heating process.

(2) تعریف: to make or become like glass.

مترادف ها

به صورت شیشه در اوردن (فعل)
vitrify

بصورت شیشه درامدن (فعل)
vitrify

تخصصی

[آب و خاک] شیشه ای شدن

انگلیسی به انگلیسی

• turn into glass

پیشنهاد کاربران

بپرس