vitrification

/ˌvɪtrɪfɪˈkeɪʃən//ˌvɪtrɪfɪˈkeɪʃən/

معنی: شیشه سازی، تبدیل به شیشه
معانی دیگر: شیشه سازی، تبدیل به شیشه

جمله های نمونه

1. Vitrification and slow freezing of sheep IVF blastocysts were compared in this study.
[ترجمه گوگل]منجمد شدن و انجماد آهسته بلاستوسیست های IVF گوسفند در این مطالعه مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]vitrification و انجماد کند باروری گوسفندان در این مطالعه در مقایسه با این مطالعه مورد مقایسه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The vitrification rate caused by cotton plug wrapped in cheese cloth was the lowest among all seal materials, including polyethylene film, plastic cover and sulfuric paper.
[ترجمه گوگل]نرخ انجماد ناشی از پلاگین پنبه ای پیچیده شده در پارچه پنیری در بین تمام مواد مهر و موم، از جمله فیلم پلی اتیلن، پوشش پلاستیکی و کاغذ سولفوریک کمترین میزان بود
[ترجمه ترگمان]نرخ vitrification ناشی از plug پنبه که در پارچه پنیر پوشانده شده، پایین ترین رده در میان تمام مواد آب بندی، شامل فیلم پلی اتیلن، روکش پلاستیکی و کاغذ سولفوریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To establish an effective pretreatment method for the vitrification of expanded mouse blastocysts by comparing techniques for the artificial shrinkage of the blastocoelic cavity.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد یک روش پیش درمانی مؤثر برای انجماد بلاستوسیست‌های منبسط شده موش با مقایسه تکنیک‌های انقباض مصنوعی حفره بلاستوکولیک
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد یک روش درمان موثر برای the of با مقایسه تکنیک ها برای انقباض ساختگی حفره blastocoelic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective : To investigate the efficiency of vitrification of immature oocytes gamete cryopreservation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کارایی انجماد انجماد گامت تخمک های نابالغ
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق درباره کارایی vitrification of نابالغ gamete
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vitrification is the safest disposal method at present. Howevee, some harmful substance volatilized from fly ash in melting process, which caused second contamination.
[ترجمه گوگل]انجماد شیشه ای امن ترین روش دفع در حال حاضر است با این حال، مقداری ماده مضر از خاکستر بادی در فرآیند ذوب تبخیر شد که باعث آلودگی دوم شد
[ترجمه ترگمان]vitrification امن ترین روش دفع در حال حاضر است Howevee، یک ماده مضری که از خاکستر بادی در فرآیند ذوب جدا می شود که باعث آلودگی دوم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To study the suitable vitrification solution and to find a efficient protocol to preserve newborn rat ovaries.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه محلول انجماد مناسب و یافتن یک پروتکل کارآمد برای حفظ تخمدان موش های تازه متولد شده
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه راه حل مناسب vitrification و یافتن یک پروتکل موثر برای حفظ ovaries موش تازه متولد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One of them involving the vitrification to the ceramic glaze material glass materials laser decoration.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها شامل انجماد به مواد لعاب سرامیکی مواد شیشه ای تزئین لیزر
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها شامل the به مواد شیشه ای مواد شیشه ای مواد شیشه ای و تزئینات لیزر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And those specific methods for preventing and controling vitrification phenomenon plant tissue culture were raised.
[ترجمه گوگل]و آن روشهای خاص برای پیشگیری و کنترل پدیده انجماد انجماد کشت بافت گیاه مطرح شد
[ترجمه ترگمان]و این روش های خاص برای پیش گیری و ظهور پدیده vitrification در بافت گیاه مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The thermal stability and the vitrification point increase with the increase of maleic anhydride content.
[ترجمه گوگل]پایداری حرارتی و نقطه انجماد با افزایش محتوای مالئیک انیدرید افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]پایداری حرارتی و نقطه جوش با افزایش مقدار anhydride maleic افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Middle is lower than the temperature for the vitrification temperature the rubber section - polybutadiene ( PB ) the section.
[ترجمه گوگل]بخش لاستیک - پلی بوتادین (PB) از دما برای دمای شیشه ای شدن پایین تر است
[ترجمه ترگمان]بخش میانی کم تر از درجه حرارت برای درجه حرارت vitrification بخش لاستیکی - polybutadiene (PB)در این بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cryopreservation of embryonic neurocytes by vitrification is the important content in the cryobiology at present.
[ترجمه گوگل]انجماد نوروسیت‌های جنینی با انجماد، محتوای مهم در کرایوبیولوژی در حال حاضر است
[ترجمه ترگمان]Cryopreservation of جنینی به وسیله vitrification، محتوای مهمی در cryobiology در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gutted flap washed by current water, dehydrate using graded ethanol, vitrification by dimethylbenzene and deposited in holly oil.
[ترجمه گوگل]فلپ روده شسته شده با آب جاری، آبگیری با استفاده از اتانول درجه بندی شده، انجماد با دی متیل بنزن و رسوب در روغن هالی
[ترجمه ترگمان]این دریچه با آب جاری شسته می شود و با استفاده از اتانول graded، vitrification توسط dimethylbenzene و در روغن نخل ته نشین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To evaluate the efficacy and efficiency of cleaved human embryos through vitrification.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی اثربخشی و کارایی جنین های بریده شده انسان از طریق انجماد
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی و کارایی جنین انسان از طریق vitrification
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nuclear energy. Fuel cycle technology. Waste. Soxhlet - mode chemical durability test. Application for vitrification process materials.
[ترجمه گوگل]انرژی هسته ای تکنولوژی چرخه سوخت هدر سوکسله - تست دوام شیمیایی حالت کاربرد برای مواد فرآیند انجماد
[ترجمه ترگمان]انرژی هسته ای تکنولوژی چرخه سوخت هدر دادن تست دوام شیمیایی mode حالت Soxhlet کاربرد برای مواد فرآیند vitrification
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیشه سازی (اسم)
glasswork, vitrification

تبدیل به شیشه (اسم)
vitrification

تخصصی

[زمین شناسی] شیشه ای شدن - تشکیل یک شیشه را گویند. مترادف: vitrifaction
[نساجی] نقطه تبدیل شیشه ای - نقطه شیشه ای شدن

انگلیسی به انگلیسی

• turning into glass

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
شیشه ای شدن ( تبدیل از حالت مایع به شیشه ای در اثر خنک سازی )
vitrification ( شیمی )
واژه مصوب: شیشه‏ای شدن
تعریف: پیدایش حالتی که در آن اتم ها یا مولکول ها نظم پردامنه نداشته باشند
انجماد

بپرس