vitamin d


ویتامین d

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in human nutrition, a sterol produced in the liver, or any of several closely related sterols found in fish, eggs, or fortified milk, required for proper bone development and calcium absorption.

جمله های نمونه

1. A diet deficient in vitamin D may cause the disease rickets.
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی با کمبود ویتامین D ممکن است باعث بیماری راشیتیسم شود
[ترجمه ترگمان]یک رژیم غذایی که در ویتامین D دچار کمبود می شود ممکن است باعث ایجاد بیماری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vitamin D is necessary to aid the absorption of calcium from food.
[ترجمه گوگل]ویتامین D برای کمک به جذب کلسیم از غذا ضروری است
[ترجمه ترگمان]ویتامین D برای کمک به جذب کلسیم از غذا ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vitamin D is found in butter.
[ترجمه گوگل]ویتامین D در کره یافت می شود
[ترجمه ترگمان]ویتامین D در کره یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Milk, oily fish and egg all contain vitamin D.
[ترجمه گوگل]شیر، ماهی چرب و تخم مرغ همگی حاوی ویتامین D هستند
[ترجمه ترگمان]شیر، ماهی چرب و تخم مرغ همگی حاوی ویتامین D هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This special form of vitamin D is naturally present in breast milk.
[ترجمه گوگل]این شکل خاص از ویتامین D به طور طبیعی در شیر مادر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این شکل خاص ویتامین D به طور طبیعی در شیر مادر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If vitamin D is added, the level is the same as for skim milk.
[ترجمه گوگل]اگر ویتامین D اضافه شود، سطح آن با شیر بدون چربی برابر است
[ترجمه ترگمان]اگر ویتامین D اضافه شود، سطح برابر با شیر بدون چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vitamin D deficiency in this country is most often observed in institutionalized, elderly individuals.
[ترجمه گوگل]کمبود ویتامین D در این کشور اغلب در افراد مسن و بستری مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]کمبود ویتامین D در این کشور اغلب در افراد مسن نهادینه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The dosage recommended for vitamin D therapy must be viewed as a general guideline.
[ترجمه گوگل]دوز توصیه شده برای درمان ویتامین D باید به عنوان یک دستورالعمل کلی در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]مقدار توصیه شده برای درمان ویتامین D باید بعنوان یک راهنمای کلی تلقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An excess of vitamin D can cause tiredness and weakness, loss of appetite and vomiting.
[ترجمه گوگل]بیش از حد ویتامین D می تواند باعث خستگی و ضعف، از دست دادن اشتها و استفراغ شود
[ترجمه ترگمان]افزایش ویتامین D می تواند باعث خستگی و ضعف، از دست دادن اشتها و استفراغ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A deficiency of vitamin D results in rickets.
[ترجمه گوگل]کمبود ویتامین D منجر به راشیتیسم می شود
[ترجمه ترگمان]کمبود ویتامین D منجر به کمبود ویتامین D می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The treatment of this condition consists of vitamin D therapy and calcium supplementation.
[ترجمه گوگل]درمان این بیماری شامل درمان ویتامین D و مکمل کلسیم است
[ترجمه ترگمان]درمان این شرایط شامل ویتامین D و مکمل کلسیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Vitamin D deficiency decreases intestinal calcium absorption, resulting in hypocalcemia.
[ترجمه گوگل]کمبود ویتامین D باعث کاهش جذب کلسیم در روده و در نتیجه هیپوکلسمی می شود
[ترجمه ترگمان]فقر ویتامین D جذب کلسیم روده را کاهش می دهد و منجر به hypocalcemia می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One of the best ways of getting enough vitamin D is to go out into the sunshine.
[ترجمه گوگل]یکی از بهترین راه‌ها برای دریافت ویتامین D کافی، بیرون رفتن در زیر نور آفتاب است
[ترجمه ترگمان]یکی از بهترین راه های رسیدن به اندازه کافی ویتامین D، رفتن به زیر نور خورشید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If vitamin D deficiency is secondary to decreased availability, 400 units vitamin D2 per day is the suggested daily replacement.
[ترجمه گوگل]اگر کمبود ویتامین D ثانویه به کاهش دسترسی باشد، 400 واحد ویتامین D2 در روز جایگزین پیشنهادی روزانه است
[ترجمه ترگمان]اگر کمبود ویتامین D برای کاهش در دسترس بودن ثانویه باشد، ۴۰۰ واحد ویتامین D۲ برای هر روز جایگزینی روزانه پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

ویتامین D ( اسم ) : ویتامینی محلول در چربی که در کره، تخم مرغ و ماهی یافت می شود و همچنین هنگام قرار گرفتن در معرض نور خورشید توسط پوست تولید می شود. این ویتامین به استخوان سازی کمک می کند و کمبود آن باعث نرم‏ اُستی در کودکان می شود.
پوست بدن انسان زیر نور مستقیم خورشید ( بدون هیچ مانع حتی شیشه شفاف ) شروع به واکنش مولکولی خیلی پیچیده ( که رمز دقیقش هنوز کشف نشد و راز خلقت باقی ماند ) که تبدیل به ویتامین دی یک D1 که با D2 , D3 تفاوتی زیاد دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

ومحصولات غذائی مانند شیر وروغن که حاوی D3 دارد؛ فقط ارزش تبلیغاتی دارد وهیچ اثر مفید ندارد وهیچ دلیل علمی برای مفیدبودنش نیست وکلاهبرداری محسوب میشه ( عوام فریبی ) .
وکبسولها داروئی که حاویویتامین D وتوصیه میشن ومکمّل داروئینسخه نویس میشن؛ همون ویتامین D3 صنعتی هست وماده سمِی وبه کبد آسیب جدی میرساند وبا دز بالا یا مرور زمان اثراتش نمایان میشود واثرات مثبت که در کبد حاصل میشن بعداز تبدیل به D2 خیلی کم هست وبه ریسکش نمیرزه؛ بر علاوه از هر یک میلیون قرص تولید میشه از1 ته 100 تا؛ معیوب وناقص یا خراب یا مولکول ناشناخته به دست بیمار میرسد!مانند هر محصول صنعتی دیگر وهیچ ضمانتی صد در صد وجود ندارد ونخواهدشد.
برای قسط کردن تولید طبیعی ومفید ( بدون کم وکسری یا زیادی ) ویتامینD1 باید:
( مثال عملی وکابردی به زبان ساده امروزی؛
برای جلوگیری از پوکی استخوان وکمبودی ویتامین D1 )
باید پوست بدن در معرض نور خورشید قرار بگذاریم.
وبرای خانمها چون چادر رعایت میکنن سختراست.
اما برای جلوگیری از گرفتن سرطان پوست باید جلوی نور مستقیم آفتاب بگیریم ودور شیم.
بس راه حل چیه؟!:
جواب: صراط مستقیم؛ رعایت عدل وقسط:
برای تأمین ویتامین باید 20 تا 10 دقیقه ودر ساعات مُحدّد ( مُعیّن - مُشخّص - دقیق ) بین ساعت11 تا 15 زیر تاپش نور آفتاب حد اقل پوست دست وپاه را قرار بدهیم وبرای خانمها در جای مثل پشتبان آپارتمان یا در حیاط منزل؛ انجام شود.
واگر بیشتر از 20 دقیقه زیر آفتاب میخوان بمانند ؛از کرم ( Cream ) ضد آفتاب را ( هر ساعت ) به پوست بمالند یا در سایه پوستشان را قرار بگذارند.
اینجا هم عدالت رعایت شد وهم قسط انجام شد وهم جلوگیری از ظلم وعدم صدمه زدن به پوست محقق میشود.
وهمچنین مسئله رعایت حجاب محقق میشه.
این مطلب را نوشتم تا بین واژه"عدل" و"قسط" فرق قائل شود.
الف ) قسط به معنای تقسیم عادلانه است، و نقطه مقابل آن تبعیض است. ولی؛ عدالت در مقابل ظلم ( ستم ) و تجاوز به حقوق دیگران است.
ب ) عدالت درباره حکومت و داوری است ( مانند أمنیّت ) ، و قسط در مقابل تقسیم حقوق وواجبات ووظائف ومزایا وفرصتهاواطلاعات وآگاهی است.
د ) عدل به مفهوم میانه روی و اعتدال و در جایگاه خود قرارگرفتن هر چیز آمده است ولی قسط به معنی ظلم هم آمده است. چون عدم توزیع درست وصحیح ( باتراز دقیق وقوانین ثابت ) منابع زمانی و مادی و فرهنگی واقتصادی . . . منجر به قسط منفی ومعکوس میشود.
هـ ) واژه قسط بیشتر در امور اقتصادی و توزیع اموال براساس عدالت اجتماعی بین افراد به کار می رود که در این جهت هیچ گونه تبعیضی نباشد، که در این معنا در مقابل جور قرار گرفته است.
ولی عدل یک معنای عام دارد، که شامل: عدالت در تمامی ابعاد، از عقاید و فرهنگ و سیاست و. . . می باشدکه در مقابل ظلم قرار دارد.
و ) تفسیر نمونه، ج 6، ص 143 در مقام بیان تفاوت قسط و عدل می نویسد: اولا عدل فقط در همان معنای اعتدال و میانه روی به کار می رود، اما قسط علاوه بر معنای عدالت در معنای مخالف آن نیز یعنی ظلم و تعدی هم به کار می رود. اما در حالتی که قسط در معنای عدالت به کار می رود، در این صورت قسط از آن جهت که دربردارنده مفهوم اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفریط است. با عدل هم معنا می باشد. اما در این صورت نیز جهت تفاوتی بین این دو واژه وجود دارد که عبارت از این است که قسط جنبه ظهور و اجرای عدل است. یعنی قسط حصه و نصیبی است که در تقسیم آن برابری و عدالت رعایت شده باشد. تفاوت دیگر این است که عدل معنایش اعطای حق است ( به ذی حق ) و مقابلش ظلم است، اما قسط به معنای تبعیض قائل شدن است.
عدل: دادن حق به صاحبش ( وقبل از درخواست ) ، وگرفتن حق از ظالم ( وقبل از وقوع ظلم ) .
؛مخالف ظلم ( ضد ستم ) است وجلوگیری از بی عدالتی وستم ( ظلم ) . ومسئله نسبی نیست.
"وَ - لَا - تَزِرُ - وَازِرَةٌ - وِزْرَ - اُخْرَی"
قسط: تقسیم حق وتجزئه حقوق به مستحقینش برحسب نیاز وعدالت الهی ( معصومین ) وبمقدار مطلوب ومعقول واستنادات علمی ومنطقی وکارشناسی ومتعادل ومستوفی وبر حسب اولویّتها؛ ولزوما مساوات نیست یا صرفا همسو نباشد.
. "إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ "
واین امور فقط با"امر به معروف ونهی از منکر" ( نظارت عموم مردم وبالاخص کارشناسان ودانشمندان ) محقق میشود.

بپرس