1. Vitalism, like every wrong idea, contains a useful sliver of truth.
[ترجمه گوگل]حیات گرایی، مانند هر ایده نادرستی، حاوی تکه ای مفید از حقیقت است
[ترجمه ترگمان]vitalism، مثل هر ایده اشتباه، شامل یک تکه نقره فام از حقیقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. True, no biologist has really believed in vitalism for more than a century.
[ترجمه گوگل]درست است، هیچ زیستشناسی بیش از یک قرن است که واقعاً به حیات گرایی اعتقاد نداشته است
[ترجمه ترگمان]درست است، هیچ biologist به مدت بیش از یک قرن به vitalism اعتقاد ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A vitalist refers to someone who believes in vitalism.
[ترجمه گوگل]ویتالیست به کسی اطلاق می شود که به حیات گرایی اعتقاد دارد
[ترجمه ترگمان]A به کسی گفته می شود که به vitalism اعتقاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This paper analyzes its cosmogony from three aspects:cosmological outspread and vitalism; cosmological cycle and time; God as body and conflagration.
[ترجمه گوگل]این مقاله کیهان شناسی آن را از سه جنبه تحلیل می کند: گسترش کیهانی و حیات گرایی چرخه کیهانی و زمان؛ خدا به مثابه جسم و آتش
[ترجمه ترگمان]این مقاله cosmogony را از سه جنبه مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد: cosmological و vitalism؛ چرخه کیهانی و زمان؛ خدا به عنوان جسم و حریق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He embraces the heterodox idea of monism, sometimes called animist materialism or vitalism, which is essentially a denial of any distinction between the body and the soul.
[ترجمه گوگل]او ایده هترودوکسی مونیسم را که گاهی ماتریالیسم آنیمیستی یا حیات گرایی نامیده می شود، می پذیرد، که اساساً انکار هر گونه تمایز بین بدن و روح است
[ترجمه ترگمان]وی ایده heterodox of را، که گاه animist materialism یا vitalism نامیده می شود، در آغوش می کشد که اساسا انکار هر گونه تمایز بین جسم و روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They are still a lot of people believe in vitalism.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز هم بسیاری از مردم به حیات گرایی اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]هنوز بسیاری از مردم به vitalism اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the first chapter, the author states that Lihuishan is deeply influenced by Lawrence's primative vitalism and accepts Lawrence's artistic technique to create RED BUTTERFLY.
[ترجمه گوگل]در فصل اول، نویسنده بیان می کند که لیهویشان عمیقاً تحت تأثیر حیات گرایی بدوی لارنس است و تکنیک هنری لارنس برای ایجاد پروانه قرمز را می پذیرد
[ترجمه ترگمان]در فصل اول، نویسنده بیان می کند که Lihuishan عمیقا تحت تاثیر primative vitalism قرار دارد و تکنیک هنری لاورنس برای ایجاد butterfly قرمز را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید