visualiser
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
تجسم گر - اسم
I am a good visualiser
خیال پرداز - اسم
He is a great visualiser
تصویرساز - اسم
The architect is a fantastic visualiser
برنامه ریز - اسم
As a project manager, she's a skilled visualiser
... [مشاهده متن کامل]
تجسم دهنده، [به تصویر درآورنده] - صفت
The software serves as a powerful visualiser tool
( در پزشکی ) وسیله ی معاینه ( مثل آندوسکوپ ) - اسم
The doctor used a visualiser to examine the patient's throat
( در کامپیوتر ) ویژوالایزر، نرم افزار نمایش بصری اطلاعات - اسم
The music player includes a built - in visualiser
( در یوگا و مدیتیشن ) کسی که تجسم می کند - اسم
The yoga instructor encouraged us to be mindful visualisers
( اصطلاح عامیانه و توهین آمیز ) دروغگو، لاف زن - اسم
Don't listen to him, he's just a visualiser
خیال پرداز - اسم
تصویرساز - اسم
برنامه ریز - اسم
... [مشاهده متن کامل]
تجسم دهنده، [به تصویر درآورنده] - صفت
( در پزشکی ) وسیله ی معاینه ( مثل آندوسکوپ ) - اسم
( در کامپیوتر ) ویژوالایزر، نرم افزار نمایش بصری اطلاعات - اسم
( در یوگا و مدیتیشن ) کسی که تجسم می کند - اسم
( اصطلاح عامیانه و توهین آمیز ) دروغگو، لاف زن - اسم
تصویرگر
چیزی که بتونه اطلاعات رو به صورت تصویری دربیاره. . . مثلا یک سری اطلاعات آماری بهش بدی و بعد یک نمودار گرافیکی بهت تحویل بده
ویژوالایزر ( گونه ای دستگاه نمایش تصویر )
مجسم کننده. تجسم کننده