1. The motor - cyclist raised / lowered his visor.
[ترجمه گوگل]موتور - دوچرخه سوار گیره خود را بلند کرد / پایین آورد
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار با دوچرخه سوار بالا رفت \/ کلاهش را پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But on this occasion he's donning his visor to give an art demonstration.
[ترجمه گوگل]اما در این مناسبت او گیرهاش را میپوشد تا یک نمایش هنری ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]اما در این موقعیت، نقاب خود را در بر گرفته بود تا نمایش هنری را نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The optic sensors in his visor transmitted the scene through the suit's calculator directly to his brain.
[ترجمه گوگل]حسگرهای اپتیکی در گیره او صحنه را از طریق ماشین حساب کت و شلوار مستقیماً به مغز او مخابره می کردند
[ترجمه ترگمان]سنسورهای نوری در نقاب دارش صحنه را از طریق ماشین حساب s به طور مستقیم به مغزش منتقل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And the special pull-forward visor means you can increase the effectiveness of the hood over a greater area.
[ترجمه گوگل]و گیره مخصوص کشش به جلو به این معنی است که می توانید کارایی هود را در یک منطقه بزرگتر افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]و آشغالگیر ویژه به این معنی است که شما می توانید میزان کارایی این کاپوت را در یک منطقه بزرگ تر افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She scanned the displays set round the visor on the inside of the helmet.
[ترجمه گوگل]او نمایشگرهایی را که در اطراف گیره در داخل کلاه قرار داشت اسکن کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که نقاب کلاهش را روی لبه کلاه گذاشته بود، نگاهی به نمایش انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The visor darkened almost to black opacity, and the suit's cooler began audibly to work harder.
[ترجمه گوگل]گیره تقریباً تا حد تیرگی سیاه شد و خنک کننده کت و شلوار با صدای بلند شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]آشغالگیر تقریبا به تیرگی سیاه تیره شد و کولر با صدای بلند شروع به کار کرد تا سخت تر کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Then imagine it with a misty visor and a big puddle up ahead.
[ترجمه گوگل]سپس آن را با یک گیره مه آلود و یک گودال بزرگ در جلو تصور کنید
[ترجمه ترگمان]سپس آن را با نقاب مه گرفته و یک گودال بزرگ در جلو تصور کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The remote control was clipped to the sun visor and he pressed the button.
[ترجمه گوگل]کنترل از راه دور به آفتاب گیر بسته شد و دکمه را فشار داد
[ترجمه ترگمان]مهار دوردست به لبه اش وصل شده بود و او دکمه را فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He always wears a black visor cap with some small lettering on it.
[ترجمه گوگل]او همیشه یک کلاه محافظ مشکی با حروف کوچک روی آن میپوشد
[ترجمه ترگمان]همیشه کلاهی سیاه به سر می گذارد که با حروف کوچک روی آن نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Auto Accessories, Sunshade, Sun Visor, Beach Mat, Houseware, Household, Seatbelt Shoulder Pad, Tent Tents and Tarpaulins.
[ترجمه گوگل]لوازم جانبی خودرو، آفتابگیر، آفتابگیر، تشک ساحلی، لوازم خانگی، لوازم خانگی، کمربند ایمنی، چادر چادر و برزنت
[ترجمه ترگمان]تجهیزات جانبی خودرو، sunshade، سان Visor، ساحل مات، Houseware، خانگی، رفتگی شانه، چادر چادر و چادر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I lifted my visor to squeeze my nose. My gloves almost fused to it.
[ترجمه گوگل]سرم را بلند کردم تا بینی ام را فشار دهم دستکش هایم تقریباً به آن جوش خوردند
[ترجمه ترگمان]visor را بلند کردم تا بینی ام را فشار دهم دستکش های من تقریبا به آن وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A medieval light helmet with a guardmovable visor.
[ترجمه گوگل]یک کلاه ایمنی قرون وسطایی با یک گیره محافظ متحرک
[ترجمه ترگمان]یک کلاه ایمنی قرون وسطایی با نقاب guardmovable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A simple visor with a sweat band, like a ? Headsweats visor, will keep both the sun and sweat out of your eyes when you're running.
[ترجمه گوگل]یک گیره ساده با بند عرق، مانند ? گیره عرق سر، آفتاب و عرق را هنگام دویدن از چشمان شما دور می کند
[ترجمه ترگمان]یه نقاب ساده با یه گروه عرق سگی؟ نقاب Headsweats، هر دو خورشید را نگه می دارد و وقتی داری فرار می کنی، هر دو خورشید را از چشم تو بیرون نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He pulled on a battered old crash helmet with a scratched visor.
[ترجمه گوگل]او یک کلاه ایمنی قدیمی کوبیده را با یک خراش خراشیده به کلاه ایمنی کشید
[ترجمه ترگمان]کلاه کهنه شکسته ای را با نقاب خاراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید