1. This bird is an unusual winter visitor to Britain.
[ترجمه گوگل]این پرنده یک بازدیدکننده زمستانی غیرعادی از بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]این پرنده، یک میهمان زمستانی غیرمعمول برای بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A visitor arrived just as we were setting out for the airport.
[ترجمه گوگل]زمانی که ما در حال حرکت به سمت فرودگاه بودیم، یک بازدیدکننده وارد شد
[ترجمه ترگمان]همان طور که ما عازم فرودگاه بودیم، مهمان آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You are a frequent visitor at my house.
[ترجمه گوگل]شما یک بازدید کننده مکرر در خانه من هستید
[ترجمه ترگمان]شما مهمان زیادی در خانه من هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is a frequent visitor to this country.
[ترجمه گوگل]او یکی از بازدیدکنندگان مکرر این کشور است
[ترجمه ترگمان]او مهمان مکرر این کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The dog ran at the visitor and bit him.
[ترجمه گوگل]سگ به سمت مهمان دوید و او را گاز گرفت
[ترجمه ترگمان]سگ به طرف مهمان آمد و گازش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The visitor opened the wrong door and broke in on a private conference.
[ترجمه گوگل]بازدیدکننده در را اشتباه باز کرد و در یک کنفرانس خصوصی نفوذ کرد
[ترجمه ترگمان]مهمان در را باز کرد و در یک کنفرانس خصوصی شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There have been a mysterious visitor in the office.
[ترجمه گوگل]یک بازدیدکننده مرموز در دفتر وجود داشته است
[ترجمه ترگمان] یه مهمون مرموز تو دفتر بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was such a crowd round the distinguished visitor that I could not get to speak to him.
[ترجمه گوگل]آن قدر ازدحام در اطراف بازدیدکننده محترم بود که نتوانستم با او صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]چنان جمعیتی در اطراف آن مهمان سرشناس وجود داشت که نمی توانستم با او صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's a visitor for you.
[ترجمه گوگل]یک بازدید کننده برای شما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ملاقاتی برای شما داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The visitor centre is bringing in more and more people.
[ترجمه گوگل]مرکز بازدید کننده افراد بیشتری را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]مرکز بازدید افراد بیشتری را می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was a regular visitor of hers.
[ترجمه گوگل]او یکی از بازدیدکنندگان دائمی او بود
[ترجمه ترگمان]او یک مهمان معمولی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Rina is a frequent visitor to the city.
[ترجمه گوگل]رینا از بازدیدکنندگان مکرر شهر است
[ترجمه ترگمان]Rina یک بازدید دائمی از شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The town has much to interest the visitor.
[ترجمه گوگل]این شهر چیزهای زیادی برای بازدیدکنندگان دارد
[ترجمه ترگمان]شهر علاقه زیادی به مهمان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was a frequent visitor to the house.
[ترجمه گوگل]او از بازدیدکنندگان مکرر خانه بود
[ترجمه ترگمان]او یک مهمان زیاد بود که به خانه می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید