viscosity

/ˌvɪˈskɑːsəti//vɪsˈkɒsɪti/

معنی: چسبناکی، ناروانی
معانی دیگر: گران روی، ویسکوزیته، لزجت، دش روانی، وشکسانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: viscosities
(1) تعریف: the state or property of being adhesive and gluey.

(2) تعریف: in physics, the quality of a fluid to resist the tendency to flow, or the degree to which a fluid has this quality.

جمله های نمونه

1. It has a very high viscosity which requires that it be raised to about 250-F to pump and spray into the furnace.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته بسیار بالایی دارد که باید آن را تا حدود 250 درجه فارنهایت افزایش داد تا به داخل کوره پمپاژ و اسپری شود
[ترجمه ترگمان]یک ویسکوزیته بسیار بالایی دارد که نیاز به افزایش حدود ۲۵۰ - F برای پمپ و اسپری به داخل کوره وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thixotropic means the viscosity of the gel is reduced when it is worked with a palette knife.
[ترجمه گوگل]Thixotropic به این معنی است که ویسکوزیته ژل زمانی که با یک چاقوی پالت کار می شود کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]thixotropic به این معنی است که ویسکوزیته ژل در زمانی که با یک کاردک پالت کار می کند، کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Viscosity means any tendency for individuals to continue living close to the place where they were born.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته به معنای هرگونه تمایل افراد برای ادامه زندگی در نزدیکی محل تولدشان است
[ترجمه ترگمان]ویسکوزیته به معنی هر گرایش برای افرادی است که به زندگی نزدیک به جایی که در آن متولد شده اند ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Viscosity, or resistance to flow, is a property of fluids containing long molecular chains that tangle and intertwine.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته یا مقاومت در برابر جریان، خاصیت سیالات حاوی زنجیره های مولکولی طولانی است که در هم پیچیده و در هم تنیده می شوند
[ترجمه ترگمان]چسبندگی، یا مقاومت در برابر جریان، یک خاصیت سیالات حاوی زنجیره های طولانی مولکولی است که درهم و برهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the viscosity increases, the lava flows more slowly and smoothly, not as boisterously as at first.
[ترجمه گوگل]با افزایش ویسکوزیته، گدازه آهسته‌تر و نرم‌تر جریان می‌یابد، نه به اندازه‌ی اول پرهیاهو
[ترجمه ترگمان]همانطور که ویسکوزیته بیشتر می شود، گدازه به آرامی و به آرامی جاری می شود و نه به عنوان اولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Viscosity of the waste stream is not critical unless it prevents the material from being pumped up to the required operating pressure.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته جریان زباله حیاتی نیست مگر اینکه از پمپاژ مواد تا فشار کاری مورد نیاز جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]چسبندگی جریان فاضلاب بسیار مهم نیست مگر اینکه مانع از پمپ شدن مواد به فشار عملیاتی مورد نیاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Study on interfacial tension, composition, density, viscosity and saturation of gas pha- se and liquid phase front in the slim tube under various injection pressures and injection rate.
[ترجمه گوگل]بررسی کشش سطحی، ترکیب، چگالی، ویسکوزیته و اشباع فاز گاز و جلوی فاز مایع در لوله باریک تحت فشارهای مختلف تزریق و سرعت تزریق
[ترجمه ترگمان]مطالعه روی کشش سطحی، ترکیب، چگالی، ویسکوزیته و اشباع گاز به خودی خود و جبهه فاز مایع در لوله باریک تحت فشار تزریق و نرخ تزریق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods: The computer programme counting liquid coefficient of viscosity in realizing unlimited extensive situation was designed.
[ترجمه گوگل]روش کار: برنامه کامپیوتری شمارش ضریب ویسکوزیته مایع در تحقق وضعیت گسترده نامحدود طراحی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: برنامه کامپیوتری با محاسبه ضریب لزجت در درک شرایط وسیع نامحدود طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A furancarbinol urea formaldehyde having suitable viscosity was synthesized which used the urea, formaldehyde, and furfuralcohol as raw materials und the suitable conditions.
[ترجمه گوگل]یک فورانکاربینول اوره فرمالدئید با ویسکوزیته مناسب سنتز شد که از اوره، فرمالدئید و فورفورالکل به عنوان مواد اولیه و شرایط مناسب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این ماده با استفاده از the، فرمالدهید، و furfuralcohol مناسب برای مواد خام و شرایط مناسب مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By parity of reasoning, viscosity and yield of the product P were determined in different initiator concentration, monomer concentration and monomer ratio.
[ترجمه گوگل]با برابری استدلال، ویسکوزیته و بازده محصول P در غلظت آغازگر، غلظت مونومر و نسبت مونومر مختلف تعیین شد
[ترجمه ترگمان]با برابری استدلال، ویسکوزیته و بازده فراورده پی در غلظت آغازگر مختلف، غلظت مونومر و نسبت مونومر تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This viscosity has outstanding adhesive property when it has better fluid property, it is similar to import lacterscet viscose from England.
[ترجمه گوگل]این ویسکوزیته زمانی که خاصیت سیال بهتری داشته باشد خاصیت چسبندگی فوق العاده ای دارد، مشابه ویسکوز لاکترسکت وارداتی از انگلستان است
[ترجمه ترگمان]این ویسکوزیته در زمانی که دارای ویژگی سیال بهتر است دارای خاصیت چسب است و شبیه وارد کردن lacterscet viscose از انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whole blood viscosity and plasma viscosity in portal venous blood elevated obviously after burn.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته خون کامل و ویسکوزیته پلاسما در خون ورید پورتال به وضوح پس از سوختگی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]ویسکوزیته کل خون و ویسکوزیته پلاسما در آن خون وریدی، به وضوح بعد از سوختگی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under these conditions, the product has low viscosity, good water - solubility and excellent chelate ability.
[ترجمه گوگل]در این شرایط، محصول دارای ویسکوزیته کم، حلالیت در آب خوب و توانایی کلات عالی است
[ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، محصول با لزجت کم، حلالیت خوب آب و توانایی کلات عالی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this paper, the gaseous viscosity factor is simplified and deduced on basis of supposed gas, and then some supposal is cleaned and much more strict deductions are given.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ضریب ویسکوزیته گازی بر اساس گاز فرضی ساده و استنتاج می‌شود و سپس برخی فرض‌ها تمیز می‌شوند و کسرهای بسیار دقیق‌تری ارائه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ضریب لزجت گاز براساس گاز مفروض ساده و استنتاج می شود، و سپس مقداری از supposal تمیز شده و much بسیار بیشتری داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسبناکی (اسم)
viscidity, viscosity

ناروانی (اسم)
viscosity

تخصصی

[علوم دامی] ویسکوزیتی ؛ یکی از ویژگی های فیزیکی هر ماده که به میزان اصطکاک مولکولهای آن(بهنگام اغزیدن بر روی یکدیگر) بستگی دارد
[خودرو] گرانروی - گرانروی
[شیمی] گرانروی
[عمران و معماری] لزجت - گرانروی - کندروانی - غلظت - چسبندگی - ناروانی - دوسناکی - شیره داری - دوسندگی - لزجی
[برق و الکترونیک] چسبندگی، غلظت
[صنایع غذایی] ویسکوزیته : مقدار گران روی یا مقاومت در برابر جریان را گویند.
[مهندسی گاز] چسبناکی، چسبندگی
[زمین شناسی] گرانروی،ویسکوزیته ،دوسناکی ،کندروانی ،چسبندگی ،لزجی ،قوام، ،لزجت - مقاومت داخلی یک سیال دربرابرجریان یافتن که به صورت اصطکاک داخلی نیز توصیف می شود. گرانروی ماگما به ترکیب شیمیایی، درجه حرارت، میزان متبلور شدن آن و مقدار گاز محلول در آن بستگی دارد.
[نساجی] ویسکوزیته - چسبندگی و غلظت یک مایع یا محلول و یا خمیر - سیالیت - گران روی
[ریاضیات] چسبندگی
[نفت] گران روی
[پلیمر] گرانروی
[آب و خاک] گرانروی، ویسکوزیته، سنجه قابلیت جریان

انگلیسی به انگلیسی

• thickness, stickiness

پیشنهاد کاربران

ِکشسانگی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : viscidity / viscosity
✅️ صفت ( adjective ) : viscid / viscous
✅️ قید ( adverb ) : viscidly / viscously
viscosity ( شیمی )
واژه مصوب: گران رَوی
تعریف: مقاومت اصطکاکی یک مایع یا گاز در برابر شارش یا لغزیدن لایه ها، هنگامی که تحت تنش برشی قرار گیرد
عدم تمایل به جاری شدن را ویسکوزیته یا گران روی میگویند
چسبناکی
گران روی
ویسکوسیته ، گران روی
( مثلا ویسکوسیته ی عسل بیشتر از خون و ویسکوسیته ی خون بیشتر از آب است )

بپرس