viscometer


(دستگاه سنجش گران روی آبگونه ها) ویسکومتر، گران روی سنج، غلظت سنج، ناروانی سنج (viscosimeter هم می گویند)

جمله های نمونه

1. Design a high temperature molten metal viscometer based on oscillating - cup method.
[ترجمه گوگل]ویسکومتر فلز مذاب با دمای بالا را بر اساس روش نوسانی - فنجانی طراحی کنید
[ترجمه ترگمان]طراحی یک viscometer فلزی با دمای بالا براساس روش oscillating - پیمانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have developed a contour rotary viscometer to investigate steady apparent viscosity of hypereutectic ZL 117 alloy.
[ترجمه گوگل]ما یک ویسکومتر دوار کانتور را برای بررسی ویسکوزیته ظاهری ثابت آلیاژ Hypereutectic ZL 117 توسعه داده‌ایم
[ترجمه ترگمان]ما یک viscometer گردان (contour rotary contour)برای بررسی ویسکوزیته ظاهری ثابت of zl ۱۱۷ آلیاژ را توسعه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Marsh Funnel ( Viscometer ) is used for routine viscosity determinations.
[ترجمه گوگل]قیف مارش (ویسکومتر) برای تعیین روتین ویسکوزیته استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]The Marsh (Viscometer)برای تعیین ویسکوزیته روتین به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. NDJ-1 Rotational Viscometer is a novel instrument to be used in measuring the viscous resistance the absolute viscosity of fluid.
[ترجمه گوگل]ویسکومتر چرخشی NDJ-1 یک ابزار جدید برای اندازه گیری مقاومت ویسکوزیته ویسکوزیته مطلق سیال است
[ترجمه ترگمان]NDJ - ۱ Viscometer دورانی یک ابزار جدید برای استفاده در اندازه گیری مقاومت ویسکوز در برابر ویسکوزیته مطلق سیال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This viscometer determines viscosity by examining the resistance between a sample and sensors.
[ترجمه گوگل]این ویسکومتر ویسکوزیته را با بررسی مقاومت بین نمونه و سنسورها تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]این viscometer با بررسی مقاومت بین نمونه و سنسورها، ویسکوزیته را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. BGD 185 Stormer Viscometer is the newest instrument applicated to determine the viscosity of the paints and other coating materials that are expressed with KU values.
[ترجمه گوگل]ویسکومتر Stormer BGD 185 جدیدترین ابزاری است که برای تعیین ویسکوزیته رنگ ها و سایر مواد پوششی که با مقادیر KU بیان می شوند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]BGD ۱۸۵ Stormer Viscometer جدیدترین ابزار برای تعیین ویسکوزیته رنگ و سایر مواد پوشش دهنده است که با ارزش های دانشگاه KU بیان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An amylograph is a rotational torsion viscometer.
[ترجمه گوگل]آمیلوگراف یک ویسکومتر پیچشی چرخشی است
[ترجمه ترگمان]An یک amylograph چرخشی پیچشی به نام viscometer است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Model SPC/L372J is a flow-through viscometer that is installed in laboratory and process fluids to provide continuous temperature and viscosity tracking.
[ترجمه گوگل]مدل SPC/L372J یک ویسکومتر جریان عبوری است که در آزمایشگاه و سیالات فرآیندی برای ردیابی مداوم دما و ویسکوزیته نصب می‌شود
[ترجمه ترگمان]SPC - SPC از مدل SPC از طریق viscometer است که در آزمایشگاه و سیالات فرآیند نصب می شود تا دمای مداوم و پی گیری ویسکوزیته را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Another method used is measurement as the viscometer pushes against the sample.
[ترجمه گوگل]روش دیگری که استفاده می شود اندازه گیری است زیرا ویسکومتر به نمونه فشار می آورد
[ترجمه ترگمان]روش دیگری که مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری است هنگامی که the در مقابل نمونه فشار وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The indigrient's change in coating finishing, the ink viscosity and flocculate structure were analysed. The experiments also showed the effect of parallel viscometer on fluidity.
[ترجمه گوگل]تغییر ماده اولیه در تکمیل پوشش، ویسکوزیته جوهر و ساختار لخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت آزمایش‌ها همچنین تأثیر ویسکومتر موازی بر سیالیت را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]تغییر indigrient در روکش به پایان رسید، ویسکوزیته مرکب و ساختار flocculate تحلیل شدند آزمایش ها همچنین اثر of موازی در جریان را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A method of rapidly measuring total emittance of diathermanous films by using an viscometer is introduced.
[ترجمه گوگل]روشی برای اندازه‌گیری سریع انتشار کلی لایه‌های دیاترمن با استفاده از ویسکومتر معرفی شده‌است
[ترجمه ترگمان]روشی برای اندازه گیری سریع total فیلم های diathermanous با استفاده از an معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper presents the working principle, structure, characteristics of viscometer at a high shear rate of drilling fluid.
[ترجمه گوگل]این مقاله اصل کار، ساختار، ویژگی‌های ویسکومتر را در نرخ برش بالای سیال حفاری ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصل کار، ساختار، خصوصیات of را در نرخ برش بالایی سیال حفاری نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods:The viscosity of high transparency prunus mume at different temperature and different concentration were determined by using a coaxial cylinder viscometer NDJ-
[ترجمه گوگل]روش‌ها: ویسکوزیته پرونوس موم با شفافیت بالا در دماها و غلظت‌های مختلف با استفاده از ویسکومتر سیلندر کواکسیال NDJ- تعیین شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: لزجت بالای transparency prunus در دمای مختلف و غلظت متفاوتی با استفاده از سیلندر coaxial viscometer تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result of test shows that hemo- rheological properties can be measured with this novel rotational capillary viscometer.
[ترجمه گوگل]نتیجه آزمایش نشان می دهد که خواص همورولوژیکی را می توان با این ویسکومتر مویرگی چرخشی جدید اندازه گیری کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از تست نشان می دهد که خواص ریولوژیک - ریولوژیک می تواند با این viscometer چرخشی جدید مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The properties of the viscosity of polyacrylamide ( PAM ) solution were investigated ubbelohde viscometer and rotation viscometer.
[ترجمه گوگل]خواص ویسکوزیته محلول پلی آکریل آمید (PAM) ویسکومتر ubbelohde و ویسکومتر چرخشی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ویسکوزیته محلول polyacrylamide (PAM)برای ubbelohde viscometer و viscometer چرخشی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] گرانروی متر - ویسکومتر - دستگاه سنجش مقدار گرانروی مایعات
[نفت] گران روی سنج
[پلیمر] گرانروی سنج

انگلیسی به انگلیسی

• device for measuring viscosity

پیشنهاد کاربران

viscometer ( مهندسی بسپار )
واژه مصوب: گران رَوی سنج
تعریف: ابزاری برای اندازه گیری گران رَوی

بپرس