viscidity

/vɪˈsɪdɪtiː//vɪˈsɪdɪtɪ/

معنی: چسبناکی
معانی دیگر: چسبناکی

جمله های نمونه

1. With low viscidity, the broth by raw fermentation flows well in the distillation column.
[ترجمه گوگل]با غلظت کم، آبگوشت با تخمیر خام به خوبی در ستون تقطیر جریان می یابد
[ترجمه ترگمان]با viscidity کم، آبگوشت توسط تخمیر خام در ستون تقطیر به خوبی جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Additives are take viscidity anti - weathering, anti - aging, increase, and so on.
[ترجمه گوگل]مواد افزودنی شامل گرانروی ضد هوازدگی، ضد پیری، افزایش و غیره هستند
[ترجمه ترگمان]مواد افزودنی شامل viscidity آنتی - هوازدگی، ضد پیری، افزایش و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Viscidity of hydrolyze amylodextrin was lower than it was original corn starch.
[ترجمه گوگل]ویزیت آمیلودکسترین هیدرولیز کمتر از نشاسته ذرت اصلی بود
[ترجمه ترگمان]viscidity of از نشاسته ذرت و آهار تزیینی هم پایین تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On viscidity on leveling characteristic, drying rate, in terms of impact surface gloss.
[ترجمه گوگل]در گرانروی در مشخصه تسطیح، سرعت خشک شدن، از نظر براقیت سطح ضربه
[ترجمه ترگمان]در viscidity بر روی مشخصه leveling، نرخ خشک کردن، از لحاظ برق سطحی تاثیر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. General may, according to manufacturer viscidity use, if required, you must adjust viscosity by vendor description.
[ترجمه گوگل]جنرال ممکن است، با توجه به استفاده از گرانروی سازنده، در صورت نیاز، باید ویسکوزیته را با توضیحات فروشنده تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]با توجه به کاربرد viscidity تولید کننده، اگر لازم باشد، باید با توصیف فروشنده، ویسکوزیته را تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The viscidity stabilizers lengthened the solidified time of the fresh latex.
[ترجمه گوگل]تثبیت کننده های گرانروی زمان جامد شدن لاتکس تازه را طولانی تر کردند
[ترجمه ترگمان]The viscidity زمان سفت شدن و سفت شدن لاستیک خام را طولانی تر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to use if necessary reduce the viscidity, the Qing dynasty add cent thinner.
[ترجمه گوگل]با توجه به استفاده در صورت لزوم کاهش ویسکوزیته، سلسله چینگ اضافه کردن صد نازک کننده
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که اگر لازم باشد the را کاهش دهیم، سلسله کینگ ۴۹ درصد نازک تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Viscidity exorbitance, not only affect business card printing and membership card making attachthemselves fastness, but also affect the business card printing and membership card making.
[ترجمه گوگل]گرانی بیش از حد نه تنها بر استحکام چاپ کارت ویزیت و ساخت کارت عضویت تأثیر می گذارد، بلکه بر چاپ کارت ویزیت و ساخت کارت عضویت نیز تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]Viscidity exorbitance نه تنها کارت چاپ و کارت عضویت را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه بر روی کارت چاپ و کارت عضویت نیز تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cause viscidity is too small, the solution to reduce the flow of control inking.
[ترجمه گوگل]علت گرانروی بسیار کوچک است، راه حلی برای کاهش جریان جوهر کنترل
[ترجمه ترگمان]چون viscidity خیلی کوچک است، راه حل کاهش جریان کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. PSS is one kind of sodium amylase diester sodium that takes sodium alginate as raw material, which has the characteristic of anti-cruor, reducing the viscidity of blood fat and blood.
[ترجمه گوگل]PSS نوعی سدیم آمیلاز دی استر سدیم است که آلژینات سدیم را به عنوان ماده خام مصرف می کند که خاصیت ضد کروور دارد و چسبندگی چربی خون و خون را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]PSS نوعی از سدیم amylase diester است که سدیم alginate را به عنوان ماده خام جذب می کند، که مشخصه of، کاهش چربی خون و خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Experiments show that the two-polyurea grease with good reducing noise effect can be got with low viscidity cycloparaffin mineral oil as base oil and TDI, fat amic and cycloparaffin amic as . . .
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان می دهد که گریس دو پلی اوره با اثر کاهش دهنده نویز خوب را می توان با روغن معدنی سیکلوپارافین با غلظت کم به عنوان روغن پایه و TDI، آمیک چربی و آمیک سیکلوپارافین به عنوان
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهد که روغن دو - با کاهش موثر اثرات صدا می تواند با استفاده از روغن معدنی cycloparaffin cycloparaffin به عنوان روغن پایه و TDI، amic چاق و cycloparaffin amic تهیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Based on the low-molecular weight polyisobutylene, a new type one component solvent-free sealant with long-term non-drying and everlasting viscidity was prepared.
[ترجمه گوگل]بر اساس پلی ایزوبوتیلن با وزن مولکولی کم، یک درزگیر بدون حلال نوع یک جزء جدید با چسبندگی دائمی و بدون خشک شدن طولانی مدت تهیه شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به وزن مولکولی پایین -، نوع جدیدی از ماده one عاری از حلال با خشک شدن طولانی مدت و viscidity همیشگی آماده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Relative viscosity: used mistakenly referred to as contrast viscosity, even referred to as viscidity.
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته نسبی: به اشتباه به عنوان ویسکوزیته کنتراست استفاده می شود، حتی به عنوان ویسکوزیته نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]ویسکوزیته نسبی: به اشتباه به عنوان ویسکوزیته کنتراست یاد می شود، که حتی منسوب به viscidity نیز نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You want to replace the appropriate depending on the situation of Corrugating medium and lower viscidity.
[ترجمه گوگل]شما می خواهید بسته به وضعیت موجدار متوسط ​​و گرانروی پایین، مناسب را جایگزین کنید
[ترجمه ترگمان]شما می خواهید بسته به وضعیت متوسط Corrugating و viscidity کم تر، جای مناسب را تعویض کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسبناکی (اسم)
viscidity, viscosity

انگلیسی به انگلیسی

• sticky thickness; adhesiveness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : viscidity / viscosity
✅️ صفت ( adjective ) : viscid / viscous
✅️ قید ( adverb ) : viscidly / viscously

بپرس