viscid

/ˈvɪsɪd//ˈvɪsɪd/

معنی: چسبنده، چسبناک، غلیظ وشیره مانند
معانی دیگر: پوشیده از ماده ی چسبناک، چسب پوش، لزج، دوسنده (رجوع شود به: viscous)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: viscidity (n.), viscidness (n.)
(1) تعریف: of a gluelike consistency.
مشابه: thick

- The oatmeal had become a viscid substance by now and was barely edible.
[ترجمه گوگل] بلغور جو دوسر به یک ماده چسبناک تبدیل شده بود و به سختی قابل خوردن بود
[ترجمه ترگمان] حلیم همین حالا تبدیل به یک ماده مخدر شده بود و به سختی قابل خوردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having a sticky coating or covering.
مشابه: sticky, tacky

جمله های نمونه

1. viscid leaves
برگ های چسب پوش

2. It shows good application future in high viscid oil wells and sand product.
[ترجمه گوگل]آینده کاربرد خوبی را در چاه های نفتی با چسبندگی بالا و محصول شن و ماسه نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این برنامه آینده کاربردی خوبی را در چاه های نفت viscid و محصولات شنی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. PEM are elastic and viscid material.
[ترجمه گوگل]PEM مواد الاستیک و چسبناک هستند
[ترجمه ترگمان]PEM مواد الاستیک و viscid هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Furthermore, it can be concluded that an active viscid membrane and a high melting point constituent which can fix viscid membrane are the esse.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، می توان نتیجه گرفت که یک غشای چسبناک فعال و یک ماده تشکیل دهنده با نقطه ذوب بالا که می تواند غشای چسبناک را تثبیت کند، ضروری است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، می توان نتیجه گرفت که یک غشا viscid فعال و یک نقطه ذوب بالا که می تواند غشا viscid را تثبیت کند، شایسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anthocarp clavate, 3 - 5 mm, 5-ribbed, with viscid glands and sparse pubescence, apex rounded.
[ترجمه گوگل]کلاوت آنتوکارپ، 3 تا 5 میلی متر، 5 دنده، با غدد چسبناک و بلوغ کم، راس گرد
[ترجمه ترگمان]Anthocarp clavate، ۳ - ۵ میلی متر، ۵ - ribbed، با غدد viscid و pubescence پراکنده، راس گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Herbs annual or perennial, sometimeswithtuberous roots, usually viscid pubescentwithuniseriate glandular hairs.
[ترجمه گوگل]گیاهان یکساله یا چند ساله، گاهی اوقات با ریشه های غده ای، معمولاً بلوغ چسبناک با موهای غده ای جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]علف ها یا ریشه های sometimeswithtuberous یا چندساله، معمولا viscid pubescentwithuniseriate glandular هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boundary layer correction is needed for viscid drag.
[ترجمه گوگل]اصلاح لایه مرزی برای کشیدن لزج مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تصحیح لایه مرزی برای کشش سطحی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A fully coupled two-phase viscid nozzle flow of SRM is numerically simulated with FLUENT software.
[ترجمه گوگل]یک جریان نازل لزج دو فازی کاملا جفت شده SRM به صورت عددی با نرم افزار FLUENT شبیه سازی شده است
[ترجمه ترگمان]یک جریان دو مرحله ای کاملا کوپل شده، به طور عددی با نرم افزار FLUENT شبیه سازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. the viscid lining of the intestine.
[ترجمه گوگل]پوشش چسبناک روده
[ترجمه ترگمان]لایه خارجی روده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The inner flow of turbine is 3D viscid, incompressible and unsteady turbulent flow.
[ترجمه گوگل]جریان داخلی توربین سه بعدی لزج، تراکم ناپذیر و جریان آشفته ناپایدار است
[ترجمه ترگمان]جریان داخلی توربین ۳ D viscid، سیال تراکم ناپذیر و ناپایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Air-drying UPR may avoid the influence of the oxygen and harden to form film without viscid surface, and its advent widens the using field of UPR.
[ترجمه گوگل]UPR با خشک کردن هوا ممکن است از تأثیر اکسیژن جلوگیری کند و برای تشکیل فیلم بدون سطح چسبناک سخت شود و ظهور آن زمینه استفاده از UPR را گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]UPR خشک شدن هوا ممکن است از نفوذ اکسیژن جلوگیری کند و برای تشکیل فیلم بدون سطح viscid سفت شود و پیدایش آن با استفاده از میدان مغناطیسی عمودی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To establish a method for the determination of polysaccharide in cultivating liquid of photosynthetic bacteria transforming ramulus viscid.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد روشی برای تعیین پلی ساکارید در کشت مایع باکتری های فتوسنتزی تبدیل کننده رامولوس ویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد روشی برای تعیین polysaccharide در ایجاد مایع از باکتری فتوسنتزی که ramulus viscid را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion:The method is simple, accurate, reproducible and suitable for the determination of polysaccharide in cultivating liquid of photosynthetic bacteria transforming ramulus viscid.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: این روش ساده، دقیق، تکرارپذیر و مناسب برای تعیین پلی ساکارید در کشت مایع باکتری های فتوسنتزی تبدیل کننده رامولوس ویسید می باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این روش ساده، دقیق، قابل تکرار و مناسب برای تعیین of در ایجاد مایع از باکتری فتوسنتزی است که ramulus viscid را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A species of ground cherry(Physalis ixocarpa) native to Mexico, widely naturalized in eastern North America, and having an edible, yellow to purple viscid fruit.
[ترجمه گوگل]گونه‌ای از گیلاس آسیاب‌شده (Physalis ixocarpa) بومی مکزیک، به‌طور گسترده در شرق آمریکای شمالی طبیعی شده و میوه‌ای خوراکی و چسبناک زرد تا بنفش دارد
[ترجمه ترگمان]یک نوع درخت گیلاس زمینی (Physalis ixocarpa)بومی مکزیک، به طور گسترده در شرق آمریکای شمالی، و داشتن خوراکی، زرد و بنفش کمرنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The seminal vesicle functions as a gland, secreting and storing the viscid component of the seminal fluid.
[ترجمه گوگل]وزیکول منی به عنوان یک غده عمل می کند و اجزای چسبناک مایع منی را ترشح و ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]توابع vesicle اصلی به عنوان یک غده، ترشح و ذخیره اجزای viscid سیال اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسبنده (صفت)
adhesive, sticky, gummy, gooey, viscid, tenacious, inherent, innate

چسبناک (صفت)
adhesive, sticky, gooey, viscid, viscous, viscose, cohesive, string, smeary, slab, limy, thready, tacky

غلیظ و شیره مانند (صفت)
viscid

تخصصی

[نساجی] لزج - چسبنده

انگلیسی به انگلیسی

• viscous, sticky and thick; adhesive, syrupy

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : viscidity / viscosity
✅️ صفت ( adjective ) : viscid / viscous
✅️ قید ( adverb ) : viscidly / viscously
ویسکوزیته، چسبندگی
viscidness
viscid

بپرس