viscerally

جمله های نمونه

1. Rheumatoid nodules may also appear viscerally, such as on the pleura of the lung.
[ترجمه گوگل]گره های روماتوئید ممکن است به صورت احشایی نیز ظاهر شوند، مانند روی پلورای ریه
[ترجمه ترگمان]گره های Rheumatoid ممکن است viscerally ظاهر شوند، مانند روی the شش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is connecting to them almost viscerally through technology, which is good.
[ترجمه گوگل]این تقریباً از طریق فناوری به آنها متصل می شود که خوب است
[ترجمه ترگمان]این ارتباط نزدیک به them از طریق تکنولوژی است، که خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Humor is one way to change your view viscerally—and enjoyably .
[ترجمه گوگل]شوخ طبعی یکی از راه هایی است که می توانید دیدگاه خود را به طور درونی و لذت بخش تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]شوخی یک راه برای تغییر دیدگاه شما - و enjoyably است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is bleeding viscerally.
[ترجمه گوگل]خونریزی احشایی داره
[ترجمه ترگمان] داره خونریزی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is connected connecting to them almost visually from viscerally through technology, which is good.
[ترجمه گوگل]این تقریباً از نظر بصری از طریق فناوری به آنها متصل می شود که خوب است
[ترجمه ترگمان]این ارتباط با اتصال به آن ها تقریبا از طریق تکنولوژی، که خوب است، مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is one of Bach's most tightly organized and yet viscerally effective prelude and fugue pairs.
[ترجمه گوگل]این یکی از محکم‌ترین و در عین حال مؤثرترین جفت‌های پیش درآمد و فوگ باخ است
[ترجمه ترگمان]این one یکی از most organized باخ است و با این حال viscerally و pairs موثر fugue است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One goal of cognitive therapy is to change your perspective, your point of view. Humor is one way to change your view viscerally —and enjoyably.
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف شناخت درمانی تغییر دیدگاه و دیدگاه شماست شوخ طبعی یکی از راه هایی است که می توانید دیدگاه خود را به طور درونی و لذت بخش تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]یک هدف از درمان شناختی، تغییر دیدگاه شما، نقطه نظر شما است شوخی یک راه برای تغییر دیدگاه شما - و enjoyably است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• through the viscera, in the internal organs; instinctively

پیشنهاد کاربران

واکنش احساسی درونی به چیزی بدون دلیل و بر پایه حقیقت نباشد. مثل حس حال بهم خوردن از چیزی
احساسی عمل کردن نه منطقی و با دلیل
*عمیق
*deep - seated
به طور درونی

بپرس