1. "I've already done that," said Ronnie virtuously.
[ترجمه گوگل]رونی با فضیلت گفت: من قبلاً این کار را انجام داده ام
[ترجمه ترگمان]رانی virtuously گفت: من قبلا این کار را کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رانی virtuously گفت: من قبلا این کار را کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I mean to bring them up virtuously, and they shall be honest, and nice, and believe in God, by the sacred name!
[ترجمه گوگل]منظورم این است که آنها را با فضیلت تربیت کنم و آنها صادق و خوب باشند و به نام مقدس به خدا ایمان داشته باشند!
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که با پاک دامنی آن ها را از هم جدا کنم، و آن ها هم صادق و مهربان باشند و به خدا ایمان داشته باشند، با نام مقدس!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که با پاک دامنی آن ها را از هم جدا کنم، و آن ها هم صادق و مهربان باشند و به خدا ایمان داشته باشند، با نام مقدس!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many daughters have done virtuously, but thou excellest them all.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دختران نیکوکاری کرده اند، اما تو از همه آنها برتری
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دختران با تقوی کار کرده اند، اما تو همه آن ها را فریب می دهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دختران با تقوی کار کرده اند، اما تو همه آن ها را فریب می دهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Pro 31:29 Many daughters have done virtuously, but thou excellest them all.
[ترجمه گوگل]طرفداران 31:29 بسیاری از دختران نیکوکاری کرده اند، اما تو از همه آنها برتری
[ترجمه ترگمان]پرو سی: ۲۹: بسیاری از دختران با تقوی عمل کرده اند، اما تو همه آن ها را excellest
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرو سی: ۲۹: بسیاری از دختران با تقوی عمل کرده اند، اما تو همه آن ها را excellest
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Those that submit and accord with you, treat them generously and virtuously . Those that oppose you, break with force.
[ترجمه گوگل]کسانی که با شما تسلیم و موافق هستند، با آنها سخاوتمندانه و نیکوکارانه رفتار کنید کسانی که با شما مخالفت می کنند، با زور بشکنید
[ترجمه ترگمان]کسانی که به شما تسلیم می شوند و با شما موافقت می کنند با آن همه پاک و درستکار رفتار می کنند کسانی که با تو مخالفت می کنند با نیرو از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسانی که به شما تسلیم می شوند و با شما موافقت می کنند با آن همه پاک و درستکار رفتار می کنند کسانی که با تو مخالفت می کنند با نیرو از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Secondly, systematic and valid statutes are essential to develop the insurance intermediary virtuously.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، قوانین سیستماتیک و معتبر برای توسعه شایسته واسطه بیمه ضروری است
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، اساسنامه اصولی و معتبر برای توسعه the میانجی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، اساسنامه اصولی و معتبر برای توسعه the میانجی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The fact is that a man who wants to act virtuously in every way necessarily comes to grief among so many who are not virtuous.
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که مردی که میخواهد از هر جهت نیکوکار عمل کند، حتماً در میان بسیاری که نیکوکار نیستند غمگین میشود
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که مردی که با تقوی عمل کند لزوما در زمره کسانی است که تقوا ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که مردی که با تقوی عمل کند لزوما در زمره کسانی است که تقوا ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the 1980s, China received very little FDI, and yet the country grew faster and more virtuously than its later growth.
[ترجمه گوگل]در دهه 1980، چین FDI بسیار کمی دریافت کرد، و با این حال، این کشور سریعتر و با فضیلت تر از رشد بعدی خود رشد کرد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، چین سرمایه گذاری مستقیم خارجی دریافت کرد، و با این حال این کشور با virtuously تر و more از رشد بعدی رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، چین سرمایه گذاری مستقیم خارجی دریافت کرد، و با این حال این کشور با virtuously تر و more از رشد بعدی رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Many Web sites and mobile applications now help commuters, shoppers, and tourists in cities all over the world be virtuously selfish and take advantage of their transit options.
[ترجمه گوگل]اکنون بسیاری از وبسایتها و برنامههای تلفن همراه به مسافران، خریداران و گردشگران در شهرهای سرتاسر جهان کمک میکنند تا خودخواه باشند و از گزینههای حمل و نقل خود استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وب سایت ها و برنامه های کاربردی تلفن همراه اکنون به مسافران، خریداران و توریست ها در شهرها کمک می کنند که در سراسر جهان از نظر پاکی خودخواه باشند و از گزینه های ترانزیت خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وب سایت ها و برنامه های کاربردی تلفن همراه اکنون به مسافران، خریداران و توریست ها در شهرها کمک می کنند که در سراسر جهان از نظر پاکی خودخواه باشند و از گزینه های ترانزیت خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Maybe you hate a friend's greediness, all the while " virtuously " allowing her to grab more than her share.
[ترجمه گوگل]شاید شما از حرص و آز دوست متنفر باشید، در تمام این مدت "با فضیلت" به او اجازه می دهید بیشتر از سهم خود را به چنگ بیاورد
[ترجمه ترگمان]شاید تو از حرص یک دوست بدت میاد، در حالی که اون از طرف \"پاکی\" به اون اجازه میده که بیشتر از سهم خودش برداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید تو از حرص یک دوست بدت میاد، در حالی که اون از طرف \"پاکی\" به اون اجازه میده که بیشتر از سهم خودش برداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We should correctly treat the influence on social and personal development caused by value conflicts, build a higher level social value system to develop virtuously.
[ترجمه گوگل]ما باید به درستی با تأثیر بر رشد اجتماعی و شخصی ناشی از تعارضات ارزشی رفتار کنیم، یک سیستم ارزش اجتماعی در سطح بالاتری بسازیم تا با فضیلت توسعه یابد
[ترجمه ترگمان]ما باید به درستی اثر توسعه اجتماعی و شخصی ناشی از تعارضات مربوط به ارزش را درمان کنیم، یک سیستم ارزشی اجتماعی سطح بالاتر برای توسعه virtuously ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید به درستی اثر توسعه اجتماعی و شخصی ناشی از تعارضات مربوط به ارزش را درمان کنیم، یک سیستم ارزشی اجتماعی سطح بالاتر برای توسعه virtuously ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Rational thinking about these problems and proper measures to be taken to manage the city will be helpful for a city to develop virtuously.
[ترجمه گوگل]تفکر عقلانی در مورد این مشکلات و اقدامات مناسب برای مدیریت شهر، کمک شایانی به توسعه شهری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]تفکر منطقی در مورد این مشکلات و اقدامات مناسب برای اداره شهر، برای شهری که با تقوی توسعه یابد، مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تفکر منطقی در مورد این مشکلات و اقدامات مناسب برای اداره شهر، برای شهری که با تقوی توسعه یابد، مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The moral hypocrite, by contrast, has convinced himself that he is acting virtuously even when he does something he would condemn in others.
[ترجمه گوگل]در مقابل، منافق اخلاقی، خود را متقاعد کرده است که حتی زمانی که کاری را انجام میدهد که در دیگران محکوم میشود، با فضیلت عمل میکند
[ترجمه ترگمان]در مقابل، این ریاکاری اخلاقی، خود را قانع کرده که حتی هنگامی که کاری را انجام می دهد که در دیگران مورد انتقاد قرار گیرد، پاک رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقابل، این ریاکاری اخلاقی، خود را قانع کرده که حتی هنگامی که کاری را انجام می دهد که در دیگران مورد انتقاد قرار گیرد، پاک رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These moralists hold that the man who does not seek the pleasures of sense must be eschewing pleasure altogether, and virtuously.
[ترجمه گوگل]این اخلاقگرایان معتقدند کسی که به دنبال لذتهای حسی نیست، باید به طور کامل و با فضیلت از لذت دوری کند
[ترجمه ترگمان]این علم اخلاق آدمی است که در جستجوی لذت های عقل نیست و از پاکی و پاکی لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این علم اخلاق آدمی است که در جستجوی لذت های عقل نیست و از پاکی و پاکی لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید