بسیار نزدیک به درست یا دقیق بودن
دوتا معنی داره اولی �مجازی� و معنای دوم �Almost یا مون قریب به یقین ، تقریباً �هستش
غیر عینی - غیر مادی - شبیه سازی شده
واژه "virtual" یکی از اصطلاحات پرکاربرد در علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات است.
- معنی عمومی:
- این واژه به معنی "واقعیت مجازی" یا "نیمه واقعی" است. به کار می رود تا به مفاهیمی اطلاق شود که به صورت مجازی یا دیجیتال ارائه می شوند و وجود فیزیکی واقعی ندارند.
... [مشاهده متن کامل]
- به طور معمول، در زمینه فناوری، "محیط های مجازی"، "واقعیت مجازی" و "واقعیت افزوده" به عنوان مثال هایی از بکارگیری "virtual" قرار می گیرند.
- برنامه نویسی:
- در حوزه برنامه نویسی، "virtual" یک کلمه کلیدی است که برای تعریف متد های مجازی ( virtual methods ) در زبان های برنامه نویسی مانند C و C# استفاده می شود. متد های مجازی اشاره به متدی دارد که در کلاس پایه تعریف شده و می توان در کلاس های ارث بری از آن کلاس به صورت آن استفاده شود و توسط زیرکلاس ها بازنویسی شود.
منبع CHATGPT4. 00
مجازی
غیر واقعی
قابل تصور
احتمالی
به معنی واقعی کلمه ، به تمام معنا
Argentina came to a virtual standstill while the game was being played.
آرژانتین به معنی واقعی کلمه متوقف شد وقتی بازی در حال انجام بود
He claimed to be a virtual prisoner in his own home.
او ادعا کرد که یک زندانی به تمام معناست در خانه ی خودش
۱_مجازی ( شبیه واقعی )
۲_نسبتا واقعی ، قریب به یقین
Car ownership is a virtual necessity when you live in the country. مالکیت خودرد یک نیاز نسبتا واقعی است وقتی در این کشور زندگی می کنی
Finding a cheap place to rent is a virtual impossibility in this area.
... [مشاهده متن کامل]
پیدا کردن یک مکان ارزان یک عدم امکان قریب به یقین است دب این منطقه
. . . . . . . . . . . . . . .
در طیف معنایی "مجازی" یعنی خیلی شبیه واقعی، یعنی در ترجمه بهتره کلمه ی "واقعی" گنجانده شود بخصوص در طیف دوم معنایی "نسبتا واقعی"
روشن کردن فیلتر
تقریبی
ببینید معنی این واژه بستگی به حالت یا همان فرم کلمه داره به شرح زیر:
1 - واژه virtual تقریبی معنی میشه
مثال:
Air traffic came to a virtual standstill during the stormترجمه: ترافیک هوایی خورد به یک وقفه ی تقریبی ( یعنی میشه گفت تقریبا وایساده بود ) در طول طوفان
... [مشاهده متن کامل]
2 - واژه virtually وقتی اشاره به فناوری بشه به معنای مجازی است
مثال: In the video games, players seemed to move around in a virtual world
ترجمه: در بازی های کامپیوتری بازیکنان به نظر میاد در یک دنیای مجازی حرکت میکنند
3 - در حالت قید virtually به معنای تقریبا است
مثال: You can print virtually any small object with a 3D printer
ترجمه: میتونید تقریبا هر شی کوچکی را با چاپگر سه بعدی چاپ کنید
پی نوشت: آن عزیزانی که گفته بودند چطوری هم معنای واقعی میده هم مجازی مگه میشه
خیر نمیشه همچین چیزی اصلا وجود نداره اون در واقع virtual reality هستش که به معنی "واقعیت مجازی" است همان عینک های دیجیتالی که وقتی میزنی حس میکنی در دنیای واقعی هستی ولی کاملا مجازی و غیر وقعیه
اینکه که چرا هم مجازی معنی واقعی ریشه تو این داره که ما تو فارسی درک درستی از کلمه واقعی نداریم و واقعی و حقیقی رو به جای هم و در یک معنا استفاده می کنیم. واقعی به معنای مجازی هست و نه حقیقی. چیزی که واقع می شه حقیقت نداره بلکه خبر از حقیقت می ده. بطور مثال وقتی موجی روی آب می بینیم اون واقعیه ولی حقیقت موج سنگی هست که توی آب قبلش افتاده؛ درنتیجه موج واقعیه ( مجازیه ) و حقیقی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
حالا یه مثال انگلیسی
almost/virtually certain
It is virtually certain that she will be given a prison sentence.
Prices are virtually certain to increase.
تقریبا قطعی ، کمابیش قطعی، مجازا ( واقعا/مترتب از یک حقیقت ) قطعی
تقریبا قطعیه که او یه حکم حبس می گیره.
( آن است تقریبا/مجازا قطعی که/آنک اوه/او خواه باش/شو داده یه زندان/محبس حکم/جمله ) .
قیمتها قریب به یقین افزایش پیدا می کنند.
( قیمت ها هستند/هستی مجازا/تقریبا قطعی به/به جانب فزونی/افزایش ) .
آدرس کلاس اینستاگرام 504ewords
1 - مجازی ، سایبری
2 - کمابیش، تقریبی مثلا :
Owning a car is a virtual necessity for people living in the countryداشتن اتومبیل برای کسانی که در خارج شهر زندگی می کنند یک ضرورت تقریبی است ( تقریبا یک ضرورت است ) یا :
... [مشاهده متن کامل]
داشتن اتومبیل برای کسانی که در خارج شهر زندگی می کنند یک ضرورت کمابیش است. ( کمابیش یک ضرورت است )
واقعیت مجازی
غیر واقعی ( مجازی )
تقریباً واقعی، تقریباً حقیقی
Virtual : مجازی
مثل عینک های vr که میشن virtual reality
Viral : چیزی که آب ازسرش گذشته و الان دیگه بمب خبری شده و معروف شده و فضاهای مجازی رو ترکونده
Vital : حیاتی
A virtual stranger
یک غریبه ی واقعی
یک غریبه ی به تمام معنا
به جز علوم کامپیتری واژه "مجازی" ترجمه درستی برای واژه Virtual نیست.
در علوم کامپیوتر : غیر واقعی، فاقد ماهیت فیزیکی، صرفا موجود در فضای رایانه ای
در مکالمات روزمره بهترین ترجمه این است که بگوییم: "یه جورایی واقعاً"
sth equivalent to sth else
1 ) not real
2 ) almost - nearly
:Virtual Keyboard
صفحه کلید مجازی یا صفحه کلید نرم افزاری ( Software Keyboard ) ، صفحه کلیدی که قابل لمس نیست و روی صفحه نمایش کامپیوتر، لپ تاپ، تب لت و موبایل ظاهر می شود و یا ظاهر می توان کرد و بعد از اتمام کار، می توان پنجره ی آن را بست.
● مجازی، غیرواقعی
● تقریبی، حدودی
غیرواقعی
مجازی
در دنیای حقیقی نیس , در سیستم و دنیای کامپیوتر است
مجازی
not really
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)