1. There was no doubting his virility.
[ترجمه احسان صادقی] به مردانگی او شکی نبود|
[ترجمه گوگل]هیچ شکی در جوانمردی او وجود نداشت[ترجمه ترگمان]او به مردانگی او شک نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Children are also considered proof of a man's virility.
[ترجمه گوگل]کودکان نیز دلیلی بر مردانگی مرد در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]کودکان نیز به عنوان اثباتی بر مردانگی مردان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکان نیز به عنوان اثباتی بر مردانگی مردان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A restrained virility that boded ill for anyone so incredibly foolish as to even think of challenging his authority.
[ترجمه گوگل]مردانگی مهار شده ای که برای هر کس به طرز باورنکردنی احمق بدی می آمد که حتی فکر به چالش کشیدن اقتدارش را می کرد
[ترجمه ترگمان]یک قدرت مردانگی مهار کننده که برای هر کسی بد شکل بود چنان احمقانه بود که حتی به فکر معارضه با قدرت خود نیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قدرت مردانگی مهار کننده که برای هر کسی بد شکل بود چنان احمقانه بود که حتی به فکر معارضه با قدرت خود نیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Despite his frailty he represented virility, he got results, he at least reacted mIghtily.
[ترجمه گوگل]علیرغم ضعفش، او نشان دهنده مردانگی بود، نتیجه گرفت، حداقل واکنش قدرتمندی نشان داد
[ترجمه ترگمان]او با وجود ضعف خود، قدرت مردانگی خود را نشان می داد، اما نتیجه گرفت، او دست کم به mightily واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با وجود ضعف خود، قدرت مردانگی خود را نشان می داد، اما نتیجه گرفت، او دست کم به mightily واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His reputedly Herculean virility long remained a byword throughout the district over which he held sway.
[ترجمه گوگل]مردانگی مشهور هرکولی او مدتها در سراسر منطقه ای که او بر آن تسلط داشت، به عنوان یک کلمه کلیدی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]او به مدت مدیدی مردانه به نظر می رسید که در سراسر ناحیه نفوذ کرده بود و قدرت تسلط بر آن را در سراسر منطقه حفظ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به مدت مدیدی مردانه به نظر می رسید که در سراسر ناحیه نفوذ کرده بود و قدرت تسلط بر آن را در سراسر منطقه حفظ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pottz marks a reversion to unreconstructed virility symbol.
[ترجمه گوگل]پوتز نشان دهنده بازگشت به نماد مردانگی بازسازی نشده است
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به قدرت فکر کردن به قدرت مردانگی تو بستگی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به قدرت فکر کردن به قدرت مردانگی تو بستگی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Machismo is an exaggerated cult of virility which expresses itself in male assertions of superiority over females, and competition between men.
[ترجمه گوگل]Machismo یک فرقه اغراق آمیز از مردانگی است که خود را در اظهارات مردانه مبنی بر برتری بر زنان و رقابت بین مردان نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]Machismo یک مکتب مردانه اغراق آمیز از مردانگی است که خود را در اظهار برتری مردان نسبت به زنان و رقابت بین مردان بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Machismo یک مکتب مردانه اغراق آمیز از مردانگی است که خود را در اظهار برتری مردان نسبت به زنان و رقابت بین مردان بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was a virility about him that showed in his every movement.
[ترجمه گوگل]قدرتی در او وجود داشت که در هر حرکتش نمایان می شد
[ترجمه ترگمان]در او چنان مردانگی وجود داشت که هر حرکت او را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در او چنان مردانگی وجود داشت که هر حرکت او را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He remembered reading somewhere, though, that baldness shows virility.
[ترجمه گوگل]او به یاد آورد که جایی خوانده بود که طاسی نشان دهنده مردانگی است
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورد که طاسی سرش به مردانگی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورد که طاسی سرش به مردانگی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To deprive of virility or spirit; emasculate.
[ترجمه گوگل]سلب قدرت یا روحیه؛ تنزل دادن
[ترجمه ترگمان]نه آنکه او را از مردانگی و مردانگی محروم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه آنکه او را از مردانگی و مردانگی محروم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But first it needs to regain its virility.
[ترجمه گوگل]اما ابتدا باید قدرت خود را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اما اول باید مردانگی خود را بازیابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اول باید مردانگی خود را بازیابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Maasai men are known to demonstrate their virility by spearing elephants.
[ترجمه گوگل]مردان ماسایی با نیزه زدن فیل ها مردانگی خود را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]مردم ماسایی به خاطر نشان دادن قدرت مردانگی خود توسط spearing شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم ماسایی به خاطر نشان دادن قدرت مردانگی خود توسط spearing شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Finally add virility with a Cedar note.
[ترجمه گوگل]در نهایت با یک نت سدر به مردانگی اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]در پایان آن را با یک یادداشت سدر اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پایان آن را با یک یادداشت سدر اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hill with thick, calendar vicissitudes virility.
[ترجمه گوگل]تپه با پستی و بلندی های ضخیم و تقویمی
[ترجمه ترگمان]بالای تپه با فراز و نشیب های تقویم، بالا و پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالای تپه با فراز و نشیب های تقویم، بالا و پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید