صفت ( adjective )
مشتقات: virility (n.)
مشتقات: virility (n.)
• (1) تعریف: having the qualities of a man; characteristically masculine.
• مترادف: masculine
• متضاد: effeminate, unmanly
• مشابه: macho, male, manful, manlike, manly, red-blooded
• مترادف: masculine
• متضاد: effeminate, unmanly
• مشابه: macho, male, manful, manlike, manly, red-blooded
- He thought that growing a beard would make him appear more virile.
[ترجمه محمدعلی] تصور می کرد ریش گذاشتن او را مردانه تر جلوه می دهد.|
[ترجمه گوگل] او فکر می کرد که گذاشتن ریش باعث می شود او زرنگ تر به نظر برسد[ترجمه ترگمان] فکر می کرد که ریش دارد او را بیشتر مردانه جلوه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: forceful, vigorous, or energetic.
• مترادف: dynamic, energetic, forceful, vigorous
• مشابه: hardy, powerful, robust, rugged, stout, strong
• مترادف: dynamic, energetic, forceful, vigorous
• مشابه: hardy, powerful, robust, rugged, stout, strong
- He's a virile politician who will be hard to beat in the next election.
[ترجمه گوگل] او یک سیاستمدار زبردست است که در انتخابات بعدی به سختی شکست میخورد
[ترجمه ترگمان] او سیاستمداری مردانه است که در انتخابات بعدی به سختی شکست خواهد خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او سیاستمداری مردانه است که در انتخابات بعدی به سختی شکست خواهد خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: capable of procreating; sexually potent.
• مترادف: potent
• متضاد: sterile
• مشابه: fecund, fertile
• مترادف: potent
• متضاد: sterile
• مشابه: fecund, fertile
- As a side effect of the drug, a man can become less virile.
[ترجمه گوگل] به عنوان یک عارضه جانبی دارو، یک مرد می تواند از قدرت کمتری برخوردار شود
[ترجمه ترگمان] به عنوان اثر جانبی این دارو، مرد می تواند کم تر مردانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به عنوان اثر جانبی این دارو، مرد می تواند کم تر مردانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید