viridescent


معنی: سبز، سبز رنگ، مایل به سبز، سبز مانند
معانی دیگر: در حال سبز رنگ شدن، سبزفام شده، سبز شده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: viridescence (n.)
• : تعریف: green, turning green, or having a greenish tinge.
مشابه: green

مترادف ها

سبز (صفت)
blooming, fresh, immature, green, viridescent, unripe

سبز رنگ (صفت)
viridescent, verdant

مایل به سبز (صفت)
viridescent

سبز مانند (صفت)
viridescent

انگلیسی به انگلیسی

• greenish

پیشنهاد کاربران

بپرس