1. We can research criminal developing from criminal violative objects, criminal form, criminal duty etc. several perspectives.
[ترجمه گوگل]ما میتوانیم جنایی را از منظرهای متعددی از اشیاء متخلف، شکل مجرمانه، وظیفه کیفری و غیره تحقیق کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در حال تحقیق جنایی در زمینه توسعه جنایی از موضوعات جنایی، شکل جنایی، وظایف جنایی و غیره باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. All violative laboratory results from monitoring samples of imported meat are followed by intensified inspection.
[ترجمه گوگل]تمامی نتایج آزمایشگاهی غیرقانونی حاصل از نظارت بر نمونه های گوشت وارداتی با بازرسی تشدید دنبال می شود
[ترجمه ترگمان]همه نتایج آزمایشگاهی از نظارت بر نمونه های گوشت وارداتی توسط بازرسی شدیدتر دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But, as this Court has recognized, discrimination may be so unjustifiable as to be violative of due process.
[ترجمه گوگل]اما، همانطور که این دادگاه تشخیص داده است، تبعیض ممکن است به حدی غیرقابل توجیه باشد که روند قانونی را نقض کند
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که این دادگاه به رسمیت شناخته شده است، تبعیض ممکن است آن قدر غیرقابل توجیه باشد که بتوان آن را به تعویق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Equal Access Act was challenged in several cases, raising questions about its constitutionality as violative of the establishment clause.
[ترجمه گوگل]قانون دسترسی برابر در چندین مورد به چالش کشیده شد و سؤالاتی در مورد قانون اساسی بودن آن به عنوان نقض بند تأسیس ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]قانون دسترسی برابر در چندین مورد به چالش کشیده شد و سوالاتی در مورد قانونی بودن آن به عنوان بخشی از بند تاسیس مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The reason that the ban of holding woman for joys partly has sanction connects with robber psychology pattern. Meanwhile it is determined by their violative aim.
[ترجمه گوگل]دلیل اینکه ممنوعیت نگه داشتن زن برای شادی تا حدودی دارای مجوز است با الگوی روانشناسی سارق ارتباط دارد در همین حال، هدف نقض کننده آنها مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]دلیل این که ممنوعیت نگه داشتن زن برای شادی ها تا حدی با الگوی روانشناسی robber ارتباط دارد در عین حال، این تصمیم با هدف violative مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In the modern civil society, the power of administrative compulsory is the most violative and the most dangerous to the human rights and the right of legal person among all the administrative power.
[ترجمه گوگل]در جامعه مدنی مدرن، قوه اجباری اداری ناقض ترین و خطرناک ترین برای حقوق بشر و حقوق اشخاص حقوقی در بین تمامی قوای اداری است
[ترجمه ترگمان]در جامعه مدنی مدرن، قدرت اعمال اجباری، the و خطرناک ترین حوزه برای حقوق بشر و حقوق فرد حقوقی در میان همه قدرت اجرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When a liver or kidney or both are found violative (in excess of the MRL) but the skeletal muscle is negative or non-violative, then only the organs shall be condemned.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کبد یا کلیه یا هر دو ناقض (بیش از MRL) تشخیص داده شود، اما عضله اسکلتی منفی یا غیرقابل تجاوز باشد، آنگاه فقط اندام ها محکوم می شوند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک کبد یا کلیه یا هر دو violative (در حد افراط of)یافت می شوند اما ماهیچه اسکلتی فرد منفی یا غیر - است، پس فقط اعضا را محکوم خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The dressed carcass and all organs derived from the carcass shall be condemned if the skeletal muscle from that carcass gives a violative result.
[ترجمه گوگل]در صورتی که عضله اسکلتی آن لاشه نتیجه تجاوزکارانه داشته باشد، لاشه پانسمان شده و کلیه اعضای مشتق شده از لاشه محکوم خواهند شد
[ترجمه ترگمان]لاشه لباس و تمام اندام های حاصل از لاشه را باید محکوم کرد اگر ماهیچه اسکلتی از این لاشه حاصل violative باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And to think these guys were mumbling about the anti-terrorist legislation as being violative of the constitution.
[ترجمه گوگل]و فکر کنیم که این افراد در مورد قانون ضد تروریسم به عنوان ناقض قانون اساسی زمزمه می کنند
[ترجمه ترگمان]و من فکر می کنم که این افراد زیر لبی درباره قوانین مبارزه با تروریسم به عنوان بخشی از قانون اساسی صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید