violating


معنی: متخلف

جمله های نمونه

1. they are disrespecting the law by violating it
آنان با نقض قانون به آن بی احترامی می کنند.

مترادف ها

متخلف (صفت)
transgressive, delinquent, offending, violating

انگلیسی به انگلیسی

• transgressing, breaking (of a law); desecrating; attacking or disturbing violently; raping

پیشنهاد کاربران

نقض
نادرست. اشتباه، توهین آمیز، غیر محترمانه
توهین آمیز، نادرست، اشتباه، غیر محترمانه
تهدید

شکستن، نقض، تجاوز

بپرس