دیکشنری
مترجم
بپرس
violate a treaty
معنی
: عهد شکستن
دنبال کنید
مترادف ها
عهد شکستن
(فعل)
backtrack, forswear, perjure, violate a treaty, breach one's promise
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها