vinegar

/ˈvɪnəɡər//ˈvɪnɪɡə/

معنی: سر که
معانی دیگر: (شخص) تندخو، ترشرو، اخمو، (سخن و غیره) تلخ، زننده، تند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a dilute, sour-tasting solution of acetic acid, formed by the fermentation of wine, cider, or malt, and used primarily as flavoring for food or as a preservative.

جمله های نمونه

1. vinegar causes milk to curdle
سرکه موجب دلمه بستن شیر می شود.

2. vinegar is sour
سرکه ترش است.

3. vinegar masks undesirable flavors
سرکه،مزه های ناخوشایند را می پوشاند.

4. grape vinegar
سرکه ی انگور

5. a bit of vinegar will make this food more relishing
قدری سرکه این خوراک را خوش طعم تر خواهد کرد.

6. this bottle contains vinegar
این بطری حاوی سرکه است.

7. cream the potatoes and add vinegar
سیب زمینی ها را له کن و رویش سرکه بریز.

8. homa flavored the salad with spices and vinegar
هما سالاد را با ادویه و سرکه چاشنی کرد.

9. let us test the acidity of this vinegar
بیایید میزان اسیدی بودن این سرکه را بسنجیم.

10. the sediment at the bottom of a vinegar bottle
نهشت ته بطری سرکه

11. dregs had gathered at the bottom of the vinegar bottle
در ته بطری سرکه درده جمع شده بود.

12. Vinegar contains acetic acid.
[ترجمه گوگل]سرکه حاوی اسید استیک است
[ترجمه ترگمان]سرکه شامل استیک اسید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vinegar is used in preserving food.
[ترجمه گوگل]از سرکه در نگهداری مواد غذایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سرکه در حفظ غذا به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. White vinegar is great for removing stains.
[ترجمه گوگل]سرکه سفید برای از بین بردن لکه ها عالی است
[ترجمه ترگمان]سرکه سفید برای پاک کردن لکه ها عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mixing oil and vinegar together produces an emulsion.
[ترجمه گوگل]مخلوط روغن و سرکه با هم امولسیون تولید می کند
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن روغن و سرکه به صورت مایع امولسیون را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Vinegar is an acid.
[ترجمه گوگل]سرکه یک اسید است
[ترجمه ترگمان]سرکه یک اسید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Add salt, pepper and a dash of vinegar.
[ترجمه زهرا برهان] نمک، فلفل و یه کم سرکه اضافه کن.
|
[ترجمه گوگل]نمک، فلفل و کمی سرکه اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]نمک، فلفل و کمی سرکه را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Would you like oil and vinegar on your salad?
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید روی سالادتان روغن و سرکه بخورید؟
[ترجمه ترگمان]از روغن و سرکه تو salad خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سر که (اسم)
pickle, acetic acid, acetum, vinegar

تخصصی

[نساجی] اسید استیک

انگلیسی به انگلیسی

• acidic liquid that is made from a natural fermentation process and is often used for cooking and as a condiment; sourness; vitality
vinegar is a sharp-tasting liquid, usually made from sour wine or malt.

پیشنهاد کاربران

vinegar ( n ) ( vɪnɪɡər ) =a liquid with a sour taste made from wine or apples, used to add flavor to food or to preserve it
vinegar
سرکه
تلخی ، بداخلاقی
سرکه و رفتار ترش
شراب هم معنی میده
سرکه
به معنی مخلوط آب و سرکه

بپرس