villainy

/ˈvɪləni//ˈvɪləni/

معنی: پستی، خاتوله، فرومایگی، جنایت، تبه کاری، شرارت، بد ذاتی
معانی دیگر: بدجنسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: villainies
(1) تعریف: the behavior or attitudes of a villain; wickedness, cruelty, or malice.
مشابه: evil, iniquity

- The full extent of the dictator's villainy was not known until after his death.
[ترجمه گوگل] گستره کامل شرارت دیکتاتور تا پس از مرگ وی مشخص نبود
[ترجمه ترگمان] تا پس از مرگش، تمام شرارت این دیکتاتور فاش نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a wicked act.
مشابه: evil, iniquity

- Who has committed this villainy?
[ترجمه گوگل] چه کسی مرتکب این شرارت شده است؟
[ترجمه ترگمان] چه کسی این رذالت را مرتکب شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. they justified every villainy in the name of patriotism
آنها هرگونه شرارت را تحت عنوان میهن پرستی توجیه می کردند.

2. The impression of villainy was inescapable.
[ترجمه گوگل]تصور شرارت گریزناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]اثری از رذالت و رذالت ناپذیر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They justify every villainy in the name of high ideals.
[ترجمه گوگل]آنها هر شرارتی را به نام آرمان های والا توجیه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه villainy را به خاطر ایده های بلند توجیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Arthur had found proof of Aguisel's villainy and had attacked him in Bremenium.
[ترجمه گوگل]آرتور مدرکی دال بر شرارت آگویزل پیدا کرده بود و در برمنیوم به او حمله کرده بود
[ترجمه ترگمان]آرتور دلیل villainy را پیدا کرده بود و در Bremenium به او حمله کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now I suspect some villainy so when we get there, slip away.
[ترجمه گوگل]حالا من به برخی شرارت ها مشکوک هستم، بنابراین وقتی به آنجا رسیدیم، از آنجا دور شوید
[ترجمه ترگمان]حالا گمان می کنم که وقتی به آنجا رسیدیم به رذالت و شرارت پی ببریم و از آنجا دور شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And thus l clothe my naked villainy, with old odd ends stolen forth from holy writ, and seem a saint, when mostl play the devil.
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب من شرور برهنه ام را می پوشم، با انتهای عجیب و غریب که از نوشته مقدس ربوده شده است، و زمانی که بیشتر نقش شیطان را بازی می کنم، قدیس به نظر می رسم
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، به این ترتیب، من villainy را به لباس کهنه و عجیبی که از روی کتاب مقدس ربوده شده بود به تن می کنم، و به نظر من یک قدیس است، وقتی که شیطان نقش شیطان را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wretched hives of scum and villainy always have the best music.
[ترجمه گوگل]کندوهای بدبخت از تفاله و شرور همیشه بهترین موسیقی را دارند
[ترجمه ترگمان]آدم های رذل و رذل همیشه بهترین موسیقی را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Where villainy go before, vengeance follow after.
[ترجمه گوگل]جایی که شرارت پیش از آن می رود، انتقام پس از آن
[ترجمه ترگمان]تا قبل از این که کسی از او انتقام بگیرد به کجا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whatever how wide, we also guard the villainy, keep the false away and oppose the sellout.
[ترجمه گوگل]هر چقدر هم که گسترده باشد، ما از شرارت نیز محافظت می کنیم، دروغ را دور نگه می داریم و با فروشندگی مخالفت می کنیم
[ترجمه ترگمان]به هر حال هر چه قدر هم که باشد، ما نیز از رذالت و رذالت دفاع می کنیم و موانع را کنار می گذاریم و با آن مخالفت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Though on "Lost, " villainy is such a constantly morphing idea that at some point it might be a hotel chain that we begin to regard most reprovingly .
[ترجمه گوگل]اگرچه در «گمشده»، شرارت چنان ایده‌ای است که دائماً شکل می‌گیرد که ممکن است در برخی مواقع این یک هتل زنجیره‌ای باشد که ما شروع به سرزنش‌ترین آن‌ها می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر چه در \"گمشدگان\"، \"رذالت\" چنین ایده morphing است که در برخی موارد ممکن است یک زنجیره هتل باشد که ما با توجه به most آن را مورد توجه قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of course, we will never give in to villainy.
[ترجمه گوگل]البته ما هرگز تسلیم شرارت نمی شویم
[ترجمه ترگمان]البته ما هیچ وقت به villainy نخواهیم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why some hooligans have interest to casual villainy?
[ترجمه گوگل]چرا برخی هولیگان ها به شرارت های معمولی علاقه دارند؟
[ترجمه ترگمان]چرا بعضی از اراذل و اوباش علاقه ای به رذالت دادن دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We will never give in to villainy.
[ترجمه گوگل]ما هرگز تسلیم شرارت نمی شویم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت به رذالت و شرارت تسلیم نمی شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every sort of villainy has repeatedly been brought home to him.
[ترجمه گوگل]هر نوع شرارت بارها و بارها برای او به خانه آورده شده است
[ترجمه ترگمان]همه جنایت ها به طور مکرر به خانه او برگردانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پستی (اسم)
poverty, abjection, degradation, baseness, meanness, inferiority, debasement, dishonor, turpitude, ignobility, villainy, lowness, humility, lousiness, vulgarism, vulgarity

خاتوله (اسم)
baseness, meanness, cunning, craftiness, artfulness, turpitude, pettiness, dirtiness, infamy, ignobility, villainy, rascality

فرومایگی (اسم)
baseness, ignobility, villainy

جنایت (اسم)
villainy, crime, felony

تبه کاری (اسم)
wickedness, maleficence, villainy, crime, felony

شرارت (اسم)
wickedness, illness, mischief, villainy, depravity, felony, malfeasance, iniquity, malevolence, irreligion

بد ذاتی (اسم)
villainy, roguery

انگلیسی به انگلیسی

• conduct or character of a villain; wicked act; depravity
villainy is very bad or criminal behaviour.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : villain / villainy
✅️ صفت ( adjective ) : villainous
✅️ قید ( adverb ) : villainously
بدذاتی ، پستی، تبه کاری

بپرس