villagers

پیشنهاد کاربران

اهالی روستا
Ex. All the villagers came running to drive the wolf away.
همه اهالی روستا دوان دوان آمدند تا گرگ را دور کنند.
روستاییان
کسانی که در روستا زندگی می کنند
روستاییان ، روستایی، اهل ده