اسم ( noun )
• (1) تعریف: a place or spot that allows a particular range of sight.
• مترادف: vantage
• مشابه: outlook, perspective, promontory, prospect, view, vista
• مترادف: vantage
• مشابه: outlook, perspective, promontory, prospect, view, vista
- From this viewpoint, you can see the ocean.
[ترجمه گوگل] از این منظر می توانید اقیانوس را ببینید
[ترجمه ترگمان] از این دیدگاه، شما می توانید اقیانوس را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از این دیدگاه، شما می توانید اقیانوس را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an opinion.
• مترادف: attitude, opinion, point of view, view
• مشابه: angle, idea, notion, perspective, position, slant, stance, standpoint
• مترادف: attitude, opinion, point of view, view
• مشابه: angle, idea, notion, perspective, position, slant, stance, standpoint
- This book represents a variety of viewpoints on the Iraq War.
[ترجمه گوگل] این کتاب بیانگر دیدگاههای گوناگون در مورد جنگ عراق است
[ترجمه ترگمان] این کتاب نشان دهنده انواع نقطه نظرات در مورد جنگ عراق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این کتاب نشان دهنده انواع نقطه نظرات در مورد جنگ عراق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید