view finder


دردوربین عکاسی ویزر، (دوربین عکاسی و تلسکوپ و غیره) نمایاب، منظره یاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device on a camera that indicates to the photographer what will appear in the photograph.

جمله های نمونه

1. The GFis compatible with an optional Live View Finder(DMW-LVF, which provides the full-time live view function boasting 100% field of view regardless of the lens to attach.
[ترجمه گوگل]GFis با یک Live View Finder اختیاری (DMW-LVF) سازگار است، که عملکرد نمای زنده تمام وقت را با داشتن میدان دید 100٪ بدون توجه به لنز برای اتصال فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]The با یک نمایش زنده انتخابی Finder Finder (DMW - LVF سازگار است، که عملکرد دید زنده کامل را برای نمایش ۱۰۰ درصد از دید بدون توجه به لنز برای ضمیمه کردن فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A number of accessories, starting with the Live View Finder which provides full-time live view, makes photography more fun while expanding the user's artistic capabilities.
[ترجمه گوگل]تعدادی از لوازم جانبی، با Live View Finder که نمای زنده تمام وقت را فراهم می کند، شروع می شود، عکاسی را سرگرم کننده تر می کند و در عین حال قابلیت های هنری کاربر را گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]تعدادی از لوازم جانبی که با نمایش زنده Finder Finder آغاز می شوند که نمایش زنده تمام وقت را فراهم می کند، عکاسی را جالب تر می کند در حالی که قابلیت های هنری کاربر را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even today, I clearly remember how the view finder was clouded over with my tears.
[ترجمه گوگل]امروز هم به وضوح یادم می آید که چگونه منظره یاب با اشک های من ابری شده بود
[ترجمه ترگمان]حتی امروز، به وضوح به یاد دارم که منظره این منظره با اشک های من تیره و تار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While in the case of taking photos, the user's attention is focused on the image that he can see through the view finder.
[ترجمه گوگل]در حالی که در مورد عکس گرفتن، توجه کاربر معطوف به تصویری است که می تواند از طریق ویو یاب ببیند
[ترجمه ترگمان]در حالی که در مورد عکس گرفتن، توجه کاربر بر تصویری متمرکز است که می تواند از طریق یابنده دید مشاهده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The following article introduces the new techniques that are applied in field sequential color display of the view finder in cameras.
[ترجمه گوگل]مقاله زیر به معرفی تکنیک های جدیدی می پردازد که در نمایش رنگی متوالی میدانی نمای یاب در دوربین ها اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]مقاله زیر تکنیک های جدید را معرفی می کند که در نمایش رنگ متوالی در نمایش یاب در دوربین اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Effective composition of natural images is always a balance between arranging elements within the view finder and allowing a certain amount of disorder.
[ترجمه گوگل]ترکیب موثر تصاویر طبیعی همیشه تعادلی بین چیدمان عناصر در نمای یاب و اجازه دادن به مقدار مشخصی از بی نظمی است
[ترجمه ترگمان]ترکیب موثر تصاویر طبیعی همیشه تعادلی میان ترتیب دادن عناصر درون یاب مشاهده و اجازه دادن به میزان معینی از بی نظمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Signals containing a large amount of image data are sent from the Live MOS sensor to the optional Live View Finder at 60 fps, resulting in clear, smooth live view.
[ترجمه گوگل]سیگنال های حاوی مقدار زیادی داده تصویر از حسگر Live MOS به Live View Finder اختیاری با سرعت 60 فریم در ثانیه ارسال می شوند که در نتیجه نمای زنده واضح و صاف را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]سیگنال های حاوی مقدار زیادی از داده های تصویر از سنسور مختلف Live به نمایش زنده optional Finder در ۶۰ ثانیه ارسال می شوند که منجر به نمای زنده صاف و صاف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Solution – half press the release button and wait for the bip sound or the focus indicator in the camera's view finder, then fully press the button.
[ترجمه گوگل]راه حل – دکمه رها کردن را تا نیمه فشار دهید و منتظر صدای بیپ یا نشانگر فوکوس در نمای یاب دوربین باشید، سپس دکمه را کاملا فشار دهید
[ترجمه ترگمان]راه حل - نیمی از دکمه پخش را فشار داده و منتظر صدای bip یا شاخص فوکوس در یاب مشاهده دوربین، سپس به طور کامل دکمه را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's not a mechanical ( LCD ) fault but only an intermittent display problem in view finder mode.
[ترجمه گوگل]این یک خطای مکانیکی (LCD) نیست، بلکه فقط یک مشکل نمایش متناوب در حالت نمایش یاب است
[ترجمه ترگمان]این یک نقص مکانیکی (LCD)نیست، بلکه تنها یک مشکل نمایش متناوب در مد یاب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I need a viewfinder to take a photo.
[ترجمه گوگل]برای عکس گرفتن به منظره یاب نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]من به منظره یاب برای گرفتن یک عکس نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jill looks straight into the viewfinder.
[ترجمه گوگل]جیل مستقیماً به منظره یاب نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]جیل مستقیما به منظره یاب نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Again, the viewfinder image will alert you to the problem by showing you how the camcorder is seeing the scene.
[ترجمه گوگل]مجدداً، تصویر منظره یاب با نشان دادن اینکه دوربین فیلمبرداری چگونه صحنه را می بیند، مشکل را به شما هشدار می دهد
[ترجمه ترگمان]دوباره، تصویر منظره یاب با نشان دادن این که چگونه the صحنه را می بیند، شما را به این مشکل آگاه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just look through the viewfinder to frame your subject and press the button.
[ترجمه گوگل]کافی است از منظره یاب نگاه کنید تا سوژه خود را قاب کنید و دکمه را فشار دهید
[ترجمه ترگمان]فقط از میان منظره یاب نگاه کنید تا سوژه خود را کادربندی کنید و دکمه را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You may also have noticed that the viewfinder is displaying signal indications as well as the picture itself.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است متوجه شده باشید که منظره یاب نشانه های سیگنال و همچنین خود تصویر را نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است توجه داشته باشید که منظره یاب در حال نمایش نشانه های علامت و نیز خود تصویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Frame the shot in the viewfinder, and gently press the camera button to start the shot while holding the picture steady.
[ترجمه گوگل]عکس را در منظره یاب قاب کنید و به آرامی دکمه دوربین را فشار دهید تا عکس شروع شود در حالی که عکس را ثابت نگه داشته اید
[ترجمه ترگمان]عکس را در منظره یاب کادربندی کنید، و به آرامی دکمه دوربین را فشار دهید تا عکس را با ثابت نگه دارید در حالی که عکس را ثابت نگه داشته اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Practise really studying the picture in the viewfinder.
[ترجمه گوگل]مطالعه واقعی تصویر را در منظره یاب تمرین کنید
[ترجمه ترگمان]Practise واقعا تصویر را در منظره یاب بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. You have to create your picture in the viewfinder.
[ترجمه گوگل]شما باید عکس خود را در منظره یاب ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید تصویر خود را در منظره یاب ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. You will also find that the viewfinder eyepiece is positioned along the side of the camcorder body.
[ترجمه گوگل]همچنین خواهید دید که چشمی منظره یاب در کنار بدنه دوربین فیلمبرداری قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]همچنین متوجه خواهید شد که عدسی چشمی منظره یاب در کنار بدنه camcorder قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The viewfinder image will darken when the previewAE lock button is pressed.
[ترجمه گوگل]با فشار دادن دکمه قفل previewAE تصویر منظره یاب تیره می شود
[ترجمه ترگمان]تصویر منظره یاب وقتی که دکمه قفل previewAE فشار داده می شود، تیره خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The exposure indicator is displayed in the viewfinder display.
[ترجمه گوگل]نشانگر نوردهی در نمایشگر منظره یاب نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]شاخص نوردهی در نمایش منظره یاب نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The viewfinder eyepiece has a built - in –1 correction lens ( suitable for normal vision ).
[ترجمه گوگل]چشمی منظره یاب دارای یک لنز تصحیح داخلی – 1 (مناسب برای دید عادی) است
[ترجمه ترگمان]عدسی چشمی عدسی چشمی دارای یک لنز تصحیح شده (مناسب برای دیدگاه طبیعی)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Lana climbed a ladder to point the viewfinder from above at Hanks's stand-in.
[ترجمه گوگل]لانا از نردبانی بالا رفت تا منظره یاب را از بالا به سمت جایگاه هنکس بگیرد
[ترجمه ترگمان]لانا از نردبان بالا رفت تا the را از بالای سر تام نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The viewfinder has information regarding the shutter speed, focus, exposure compensation and flash mark.
[ترجمه گوگل]منظره یاب اطلاعاتی در مورد سرعت شاتر، فوکوس، جبران نوردهی و علامت فلاش دارد
[ترجمه ترگمان]منظره یاب اطلاعات مربوط به سرعت شاتر، تمرکز، جبران نوردهی و علامت فلاش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] نمایاب - نمایاب دستگاه نوری یا نوری- الکترونیکی کمکی که به دوربین تلویزیونی وصل می شود تا فیلمبردار بتواند صحنه را همانطور که دوربین مشاهده می کند ببیند.
[زمین شناسی] نمایشگر موضوع
[سینما] محلی در دوربین برای نگاه کردن به صحنه - ویزور - نمایاب - منظره یاب - زاویه یاب - کادر یاب - صحنه یاب - دید یاب دوربین - عدسی چشمی

انگلیسی به انگلیسی

• small telescope, small magnifying eyepiece
device on a camera that shows the photographer which images are included in the picture
a viewfinder is a small square of glass in a camera that you look through in order to see what you are going to photograph.

پیشنهاد کاربران

بپرس