vie

/ˈvaɪ//vaɪ/

معنی: رقابت کردن، هم چشمی کردن، رقیب شدن
معانی دیگر: برتری جویی کردن، (مهجور) شرط بستن، شرطبندی کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: vies, vying, vied
• : تعریف: to compete with another for victory, superiority, or the like (usu. fol. by for).
مشابه: compete, contend, contest, jostle

- They are vying for the top ranking.
[ترجمه POSTAL DUDE] آنها برای برترین مقام در حال رقابت هستند.
|
[ترجمه گوگل] آنها برای کسب رتبه برتر رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها برای رتبه بندی بالای رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Several political parties vie with each other in pulling more votes for themselves.
[ترجمه گوگل]چندین حزب سیاسی برای جلب آرای بیشتر برای خود با یکدیگر رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]چندین حزب سیاسی در تلاش برای کسب رای بیشتر برای خود با یکدیگر رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Celebrities and politicians vie for prime-time television and radio airtime.
[ترجمه گوگل]مشاهیر و سیاستمداران برای پخش تلویزیونی و رادیویی در ساعات پربیننده رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]افراد مشهور و سیاستمداران برای تلویزیون برای زمان پربیننده و زمان پخش برنامه رادیو و تلویزیون رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In hospitals, business plans vie with patients for doctors' attention.
[ترجمه گوگل]در بیمارستان ها، طرح های تجاری برای توجه پزشکان با بیماران رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]در بیمارستان ها، برنامه های تجاری برای توجه پزشکان با بیماران سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two older children tend to vie with the younger one for their mother's attention.
[ترجمه گوگل]دو فرزند بزرگتر تمایل دارند برای جلب توجه مادر با فرزند کوچکتر رقابت کنند
[ترجمه ترگمان]این دو کودک بزرگ تر تمایل دارند برای توجه مادر خود با فرد جوان تر رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other reactionary politicians vie to appropriate historical symbols of pre-communist antiquity.
[ترجمه گوگل]دیگر سیاستمداران مرتجع برای نمادهای تاریخی مناسب دوران باستان پیش از کمونیستی رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]سایر سیاستمداران ارتجاعی به نمادهای تاریخی مناسبی از قدمت پیش از کمونیسم رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No wonder the airlines vie with each other to advertise their copious offerings of wine.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که خطوط هوایی با یکدیگر رقابت می کنند تا شراب های فراوان خود را تبلیغ کنند
[ترجمه ترگمان]جای تعجب نیست که خطوط هوایی با یکدیگر رقابت می کنند تا تبلیغ فراوان شراب خود را تبلیغ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The state champions will vie for the national title.
[ترجمه گوگل]قهرمانان ایالتی برای عنوان قهرمانی کشور رقابت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]قهرمانان دولتی برای کسب عنوان ملی رقابت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The expansion of the 1990s seems set to vie with those of the 1960s and 1980s for the longest on record.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد گسترش دهه 1990 برای طولانی ترین زمان با گسترش دهه 1960 و 1980 رقابت کند
[ترجمه ترگمان]توسعه دهه ۱۹۹۰ به نظر می رسد با آن هایی از دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۸۰ برای طولانی ترین مدت ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Paris and Milan vie with each other for the title of world fashion capital.
[ترجمه گوگل]پاریس و میلان برای کسب عنوان پایتخت مد جهان با یکدیگر رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]پاریس و میلان با یکدیگر برای عنوان پایتخت مد روز رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Celebrities and politicians vie for prime-time television and radio airtime in order to gain status.
[ترجمه گوگل]سلبریتی ها و سیاستمداران برای کسب موقعیت در زمان نخست تلویزیون و رادیو رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]افراد مشهور و سیاستمداران برای کسب مقام برای رسیدن به وضعیت برای تلویزیون و زمان پخش برنامه برای زمان نخست وزیری رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Symbols and echoes of celebrated canvases vie with original designs and lush flourishes to create an aesthete's garden of earthly delights.
[ترجمه گوگل]نمادها و پژواک‌های بوم‌های مشهور با طرح‌های اصلی و شکوفایی سرسبز رقابت می‌کنند تا باغ زیبایی از لذت‌های زمینی را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]نماد و echoes of های مشهور با طرح های اصلی و flourishes برای ایجاد باغی aesthete از لذات دنیوی رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And when children do read aloud, vie will want to do everything possible to eliminate the test atmosphere.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که کودکان با صدای بلند می خوانند، vie می خواهد هر کاری که ممکن است انجام دهد تا فضای آزمون را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]و زمانی که کودکان با صدای بلند می خوانند، رقابت باید هر کاری که ممکن است را برای از بین بردن فضای آزمایش انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the vultures vie for space, the ravens cling to the edges.
[ترجمه گوگل]همانطور که کرکس ها برای فضا رقابت می کنند، کلاغ ها به لبه ها می چسبند
[ترجمه ترگمان]همچنان که لاش خور برای فضا زندگی می کنند، کلاغ های سیاه به لبه چسبیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Limpets are likely to vie for status as one of the most abundant types of animals found at some vents.
[ترجمه گوگل]لیمپت‌ها احتمالاً برای کسب جایگاه به عنوان یکی از فراوان‌ترین گونه‌های جانورانی که در برخی از دریچه‌ها یافت می‌شوند رقابت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]limpets به احتمال زیاد برای وضعیت به عنوان یکی از the انواع حیوانات یافت می شوند که در برخی از منافذ یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Newly powerful pollsters and image makers vie to present their candidate as trustworthy and the opposition as a threat.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی‌ها و سازندگان تصویر قدرتمند جدید با هم رقابت می‌کنند تا نامزد خود را قابل اعتماد و مخالفان را به عنوان تهدید معرفی کنند
[ترجمه ترگمان]ناظرین انتخاباتی که به تازگی انتخاب شده اند رقابت می کنند تا کاندید خود را قابل اعتماد و اپوزیسیون به عنوان یک تهدید معرفی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رقابت کردن (فعل)
contend, rival, corrival, challenge, compete, vie

هم چشمی کردن (فعل)
compete, vie

رقیب شدن (فعل)
corrival, vie

انگلیسی به انگلیسی

• contend, compete
if you vie with someone, you try hard to get something before they do, or to do something sooner or better than they do; a formal word.

پیشنهاد کاربران

در گفتار قدیمی بمعنای پیکار و جنگ تن به تن برای بدست آوردن چیزی است.
perforce and grinningly shall i maim in the vie
present participle vying | past tense and past participle vied
to compete with other people to achieve or get something
رقابت با افراد دیگر برای رسیدن یا به دست آوردن چیزی
Six candidates are currently vying for the Democratic presidential nomination
...
[مشاهده متن کامل]

The two older children tend to vie with the younger one for their mother's attention
The two groups of scientists are vying to get funding for their research projects
; Synonyms
compete
contend

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/vie
رقابت کردن
• As the siblings get older, they vie for the same
. toys
• The U. S. and China are really vying for control
. over these limited resources
رقابت کردن

بپرس