videocassette

/ˈvɪdiokæˌset//ˈvɪdiokæˌset/

کاست ویدیو، نوار ویدیو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cassette for or containing a videotape.

جمله های نمونه

1. Unless you taped it on your videocassette recorder.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه آن را روی دستگاه ضبط ویدیوی خود چسبانده باشید
[ترجمه ترگمان]مگه اینکه ضبطش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Britain booming domestic sales of videocassette machines have brought the prices down and made them more attractive to institutions.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، فروش داخلی پررونق دستگاه‌های ویدئوکست، قیمت‌ها را پایین آورده و آنها را برای مؤسسات جذاب‌تر کرده است
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، فروش داخلی ماشین آلات videocassette قیمت ها را پایین آورده و آن ها را برای موسسات جذاب تر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Before the videocassette recorder there was the movie projector and screen.
[ترجمه گوگل]قبل از ضبط کاست ویدئو پروژکتور و صفحه نمایش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]قبل از ضبط صوت، پروژکتور و پروژکتور به نمایش گذاشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Copying this videocassette without permission would be a infringement of ~.
[ترجمه گوگل]کپی کردن این ویدئو کاست بدون اجازه نقض ~ است
[ترجمه ترگمان]در حال نسخه برداری از این مجوز بدون اجازه، تجاوز به آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Viewing Foreign Language Film entries on videocassette or DVD will NOT qualify a member for voting purposes in this category.
[ترجمه گوگل]مشاهده ورودی های فیلم خارجی زبان بر روی کاست ویدیویی یا دی وی دی هیچ عضوی را برای اهداف رای دادن در این دسته واجد شرایط نمی کند
[ترجمه ترگمان]دیدن ورودی های فیلم خارجی در videocassette یا دی وی دی یک عضو برای اهداف رای گیری در این رده را تعیین نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With millions of personal computers and videocassette recorders in use in the US, teaching through computer network is also growing rapidly.
[ترجمه گوگل]با استفاده از میلیون‌ها رایانه شخصی و ضبط‌کننده‌های ویدئویی در ایالات متحده، آموزش از طریق شبکه‌های کامپیوتری نیز به سرعت در حال رشد است
[ترجمه ترگمان]با میلیون ها کامپیوتر شخصی و دستگاه های ثبت اختراع در ایالات متحده، تدریس از طریق شبکه کامپیوتری نیز به سرعت در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every room had a television and a videocassette player.
[ترجمه گوگل]هر اتاق یک تلویزیون و یک دستگاه پخش کاست داشت
[ترجمه ترگمان]هر اتاق یک تلویزیون و یک بازیکن videocassette داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our videocassette recorder was stolen by thieves.
[ترجمه گوگل]دستگاه ضبط فیلم ما توسط سارقان به سرقت رفت
[ترجمه ترگمان]ضبط videocassette ما توسط دزدها دزدیده شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I would like to buy some videocassette tapes.
[ترجمه گوگل]من می خواهم چند نوار کاست بخرم
[ترجمه ترگمان]میخوام چندتا نوار بخرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A videodisc player can be connected up to a monitor or television set in the same way as a videocassette player.
[ترجمه گوگل]پخش‌کننده‌ی دیسک ویدیویی را می‌توان به همان روشی که پخش‌کننده‌ی کاست ویدیویی به مانیتور یا تلویزیون متصل کرد
[ترجمه ترگمان]بازیکن videodisc می تواند به یک صفحه مانیتور یا تلویزیون وصل شود که به عنوان بازیکن videocassette به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Color televisions evolve into digital televisions capable of showing several pictures simultaneously; videocassette recorders into camcorders.
[ترجمه گوگل]تلویزیون‌های رنگی به تلویزیون‌های دیجیتال تبدیل می‌شوند که قادر به نمایش چندین تصویر به طور همزمان هستند ضبط کننده های کاست ویدئویی به دوربین های فیلمبرداری
[ترجمه ترگمان]تلویزیون رنگی به تلویزیون دیجیتال تبدیل می شود که قادر است چندین عکس را به طور همزمان نمایش دهد؛ دستگاه های ثبت videocassette به دوربین camcorders می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can easily make copies of the tape using a videocassette recorder.
[ترجمه گوگل]شما به راحتی می توانید با استفاده از یک ضبط کننده کاست از نوار کپی تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به راحتی نسخه هایی از نوار را با استفاده از ضبط کننده videocassette تهیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With other systems you can buy a camera which will plug into a videocassette recorder you already have.
[ترجمه گوگل]با سایر سیستم‌ها می‌توانید دوربینی بخرید که به ضبط‌کننده‌ای که قبلاً دارید وصل می‌شود
[ترجمه ترگمان]با سیستم های دیگر می توانید یک دوربین بخرید که به یک دستگاه ضبط videocassette متصل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Previously, multimedia effects were produced by computer-controlled analog devices, like videocassette recorders, projectors,[sentence dictionary] and tape recorders.
[ترجمه گوگل]پیش از این، جلوه‌های چندرسانه‌ای توسط دستگاه‌های آنالوگ کنترل‌شده توسط رایانه، مانند ضبط‌کننده‌های ویدئوکست، پروژکتورها، [فرهنگ جملات] و ضبط‌کننده‌های نوار تولید می‌شد
[ترجمه ترگمان]قبلا، اثرات چند رسانه ای توسط دستگاه های آنالوگ تحت کنترل کامپیوتر، مانند دستگاه های ثبت videocassette، projectors، [ فرهنگ لغت و ضبط نوار)تولید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's the after-market vendors, after all, that are selling televisions and videocassette recorders and even tables for laptop computers that attach to the steering wheel.
[ترجمه گوگل]به هر حال، این فروشندگان پس از فروش هستند که تلویزیون و ضبط ویدیو و حتی میز رایانه های لپ تاپ را که به فرمان متصل می شوند می فروشند
[ترجمه ترگمان]پس از همه اینها، فروشندگان بازار بعد از همه، دستگاه های ضبط تلویزیون و videocassette و حتی جداول برای کامپیوترهای لپ تاپ که به فرمان اتومبیل متصل هستند را می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] کاست ویدئو بسته پلاستیکی تخت مستطیلی شکل، حاوی دو چرخک نوار ( باز شونده و جمع شونده) و یک نوار مغناطیسی از آلیاژ کبالت به پهنای یک دوم in که در هنگام ضبط ،برگردان و پخش بین دو چرخک جا به جا می شود . سیگنالهای صدا و کنترل به طور خطی در لبه ها ضبط می شوند ولی سیگنال تصویر در شیارهای موربی که حامل اطلاعات برای یک قاب تصویر تلویزیونی است ،ضبط می شوند . این کاست می تواند بسامدهایی بیش از 4MHz را ضبط کند . کاست در دستگاه ضبط و پخش ویدئو قرار داده می شود ؛دستگاه نوار را بیرون کشیده آن را روی غلتک ها و استوانه هد گردان با زاویه ای برای ضبط مارپیچی قرار می دهد . ابعاد کاست رایج برای VHS (سیستم ویدئویی خانگی) در حدود 7 و سه هشتم ضربدر 4ضربدر 1 اینچ است و با سرعت 580m/s ضبط می شوند .
[سینما] کاست تلویزیونی

انگلیسی به انگلیسی

• cassette for the recording or viewing of motion pictures on a television screen
cassette on which motion pictures and sound are recorded
a video cassette is a cassette containing a video tape.

پیشنهاد کاربران

بپرس