vicious circle

/ˈvɪʃəsˈsɝːkəl//ˈvɪʃəsˈsɜːkəl/

دایره ی خبیثه، بدپرهون، دوروتسلسل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a situation in which the solution to a problem gives rise to another, which can be worse or may bring back the first with greater complications, thereby increasing the difficulty of solving any of them.

(2) تعریف: in logic, an argument or definition that depends on the establishment of another one, which in turn can only be established by the first.

جمله های نمونه

1. Many people get caught/trapped in a vicious circle of dieting and weight gain.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد در یک دور باطل رژیم غذایی و افزایش وزن گرفتار/به دام می‌افتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم گرفتار یک چرخه معیوب از رژیم غذایی و افزایش وزن گیر می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This vicious circle is more precisely specified in Chapter
[ترجمه گوگل]این دور باطل در فصل به طور دقیق تر مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]این چرخه معیوب به طور دقیق تر در فصل مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This has produced a nastily vicious circle.
[ترجمه گوگل]این یک دور باطل بد ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]این امر یک دایره وحشیانه و نفرت انگیز به وجود اورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We would get back into a vicious circle.
[ترجمه گوگل]دوباره وارد یک دور باطل می شدیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برگردیم به یه دایره شیطانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where are the leaders who can square this vicious circle?
[ترجمه گوگل]رهبرانی که بتوانند این دور باطل را مربع کنند کجا هستند؟
[ترجمه ترگمان]رهبرانی که می توانند این چرخه معیوب را انجام دهند کجا هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How can this vicious circle be broken?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان این دور باطل را شکست؟
[ترجمه ترگمان]چطور این دایره شرور می تونه شکسته بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Think of the vicious circle of hyperventilation.
[ترجمه گوگل]به دایره باطل هیپرونتیلاسیون فکر کنید
[ترجمه ترگمان]به دایره شریر hyperventilation فکر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A vicious circle has triggered her problems.
[ترجمه گوگل]یک دور باطل باعث مشکلات او شده است
[ترجمه ترگمان]یک دایره شریر مشکلات او را فعال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result, in short, was a vicious circle.
[ترجمه گوگل]نتیجه، به طور خلاصه، یک دور باطل بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه این بود که در نتیجه یک دایره شریر وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many are in a vicious circle of mismanagement and underfunding, as governments, fed up with incompetence, squeeze their cash.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها در یک دور باطل سوء مدیریت و کمبود بودجه قرار دارند، زیرا دولت ها که از بی کفایتی خسته شده اند، پول نقد خود را فشرده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری در یک دایره وحشی از سو مدیریت و سو مدیریت هستند، چرا که دولت ها با عدم صلاحیت غذا می خورند، پول نقد خود را فشار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We're all living in a vicious circle.
[ترجمه گوگل]همه ما در یک دور باطل زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همه در یک دایره شیطانی زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The negative outlook: Negativity creates a vicious circle all its own.
[ترجمه گوگل]چشم انداز منفی: منفی بافی خودش یک دور باطل ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]دیدگاه منفی: منفی گرایی یک چرخه معیوب نسبت به خودش ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The whole sorry affair became a vicious circle.
[ترجمه گوگل]کل ماجرای افسوس تبدیل به یک دور باطل شد
[ترجمه ترگمان]تمام این ماجرا به صورت یک دایره شریر تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It has thus become a vicious circle of spoken mumbo jumbo.
[ترجمه گوگل]بنابراین به یک دایره باطل از مامبو جامبوی گفتاری تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، یک دایره شیطانی از این چرندیات سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The vicious circle of repressed feeling is finally broken.
[ترجمه گوگل]دایره باطل احساس سرکوب شده سرانجام شکسته می شود
[ترجمه ترگمان]دایره شریر احساسات سرکوب شده بالاخره شکسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] دور تسلسل، دور باطل، دور فاسد، دور

انگلیسی به انگلیسی

• neverending cycle, situation that one cannot escape from or change, cycle of action and reaction that repeats itself over and over again; chain of events wherein the reaction to one difficulty produces a new problem that markes the original difficulty worse
a vicious circle is a problem or difficult situation that has the effect of creating new problems which in turn re-create the original problem.

پیشنهاد کاربران

vicious circle یک idiom توی زبان انگلیسی هست که توی فارسی میشه "یه چرخه جهنمی توی زندگی" . یعنی همش تو زندگی مشکلات مختلف پیش میاد و یک مشکل به یک مشکلِ دیگه ختم میشه و بازم بر میگردی سر نقطه اول و به مشکل اول 😃
صفت موردنظر احترازی است؛ یعنی دورهایی هم داریم که vicious نیستند. اما دور باطل دوری است که به نحو عقلانی قابل پذیرش نیست و مثلا تناقض هایی را به بار می آورد.
شیرین رضایی
دور باطل ( شرایطی که پی در پی تکرار شود )
شرایطی که نه راه پیش میذاره نه راه پس
و شرایطی که وجود داره مثل مانع برای همدیگه عمل میکنن
مثلا کسی بابت بدهی افتاده زندان ، و تا نتونه بدهیشو بده تو زندانه ، و از طرفی هم چون تو زندانه نمیتونه الان بدهیشو بده
دوره تسلسل بیماری
ازدیاد
چرخه تباه ( دور باطل )
a problem that can't be solved because it causes another problem that causes the first problem again
قوز بالا قور
دایره معیوب
بد بیاری پشت بدبیاری
قوز بالا قوز
از چاله به چاه افتادن
سیکل معیوب
همچنین "vicious "cycle
دور باطل
قوز بالا قوز
چرخه معیوب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس