vicegerent

/vaɪsˈdʒɪərənt//vaɪsˈdʒɪərənt/

نایب السلطنه، نایب فرماندار، قائم مقام، خلیفه، جانشین، نایب السطنه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person appointed, usu. by a ruler, to exercise the ruler's power and authority; deputy.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having or using delegated authority.

انگلیسی به انگلیسی

• representative of the ruler, one to whom the monarch has delegated authority

پیشنهاد کاربران

قائم مقام، خلیفه، جانشین
مثال:
Indeed We have made you a vicegerent on the earth.
براستی ما تو را خلیفه و جانشین بر روی زمین قرار دادیم.
�إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ�

بپرس