دیکشنری
مترجم
بپرس
vicarial
/vɪˈkeriːəl/
/vaɪˈkeərɪəl/
معنی
: قائم مقامی، خلیفهای
معانی دیگر
: وابسته به خلیفه
دنبال کنید
مترادف ها
قائم مقامی
(صفت)
vicarial
خلیفه ای
(صفت)
vicegerant, vicarial, vicarious
انگلیسی به انگلیسی
• of or related to vicar; in a substituting capacity
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها