viaduct

/ˈvaɪədəkt//ˈvaɪədʌkt/

معنی: پل راهاهن، پل بتون ارمه روی دره
معانی دیگر: پل دره ای و دهانه کوتاه، (پل) دره گذر، پل پایه بلند، پل پایه فلزی، پل راه اهن که معمولا از روی راه میگذرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a road or passageway built on a series of short spans or arches over a valley or lower routes.

جمله های نمونه

1. We're at the base of a greystone railway viaduct.
[ترجمه گوگل]ما در پایه یک راه آهن خاکستری هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در پایه یک خط آهن greystone هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The thrill of crossing the Knucklas viaduct with its castellated ends, some members for the first time.
[ترجمه گوگل]هیجان عبور از پل راهرو ناکلاس با انتهای قلعه‌ای آن، برخی از اعضا برای اولین بار
[ترجمه ترگمان]هیجان عبور از the Knucklas با castellated its، بعضی از اعضا برای نخستین بار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This bridge was a high brick arch viaduct, well clear of the tramway.
[ترجمه گوگل]این پل یک راهروی طاق آجری بلندی بود که به خوبی از تراموا فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]این پل طاق نمای آجری بلندی بود که به خوبی از the نمایان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stories started about the unsafe state of Ribblehead viaduct; it was another case of closure by stealth.
[ترجمه گوگل]داستان‌هایی درباره وضعیت ناامن پل‌راه ریبل‌هد آغاز شد این مورد دیگری از بسته شدن مخفیانه بود
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد وضعیت غیرایمن of viaduct شروع شد؛ این مورد دیگری از بسته شدن به طور مخفیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Above us to our left runs the railway viaduct, big and brooding in the night.
[ترجمه گوگل]در بالای ما در سمت چپ ما، راه‌آهن راه‌آهن، بزرگ و در شب در حال جست‌وجو است
[ترجمه ترگمان]در بالای ما به سمت چپ ما، خط آهن railway، بزرگ و در شب غرق فکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The viaduct was built by Thomas Brassey to a design by Lewis Cubbitt, using locally made bricks, in 1848-50.
[ترجمه گوگل]پل راهرو توسط توماس براسی به طرحی از لوئیس کوبیت و با استفاده از آجرهای محلی در سال‌های 50-1848 ساخته شد
[ترجمه ترگمان]The توسط لوییس Brassey ساخته شد و توسط لوییس Cubbitt ساخته شد و با استفاده از آجرهای ساخته شده محلی در سال ۱۸۴۸ - ۵۰ ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The train is seen crossing Rumtickle viaduct near Thurgoland in October 198
[ترجمه گوگل]این قطار در اکتبر 198 در حال عبور از جاده رومتیکل در نزدیکی تورگولند دیده می شود
[ترجمه ترگمان]قطار در ماه اکتبر در نزدیکی Thurgoland در نزدیکی Thurgoland دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Between the viaduct and the seafront you crush the brittle flowers underfoot.
[ترجمه گوگل]بین راهرو و لبه دریا، گل های شکننده را زیر پا له می کنید
[ترجمه ترگمان]میان the و the، گل زیر پایمان را زیر پا له می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Plus a huge hollow viaduct basic form of prefabricated Liang Building appearance is Yong fat.
[ترجمه گوگل]بعلاوه یک راهرو توخالی بزرگ شکل اصلی ظاهر ساختمان پیش ساخته لیانگ چربی یونگ است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این یک شکل برجسته توخالی از شکل ظاهری لیانگ prefabricated، یونگ چاق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But current City - viaduct transportation and affect the aspect to the city business development investigative are few.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر شهر - حمل و نقل پل راه آهن و تاثیر بر جنبه به شهرستان توسعه کسب و کار تحقیق کمی هستند
[ترجمه ترگمان]اما حمل و نقل کنونی شهر - viaduct و تاثیر آن بر جنبه های تحقیقی توسعه تجارت شهر معدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. During the earthquake, the viaduct that straddled the valley crumbled and came tumbling down.
[ترجمه گوگل]در طول زلزله، راهرویی که در دره قرار داشت، فرو ریخت و پایین آمد
[ترجمه ترگمان]در زمان وقوع زلزله، viaduct که در این دره قرار داشت متلاشی شد و به پایین سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Across the high viaduct rumbles a late train.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر راه‌راه مرتفع قطاری در اواخر وقت غوغا می‌کند
[ترجمه ترگمان]در آن سوی ایستگاه قطار، یک قطار دیر به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was a railroad viaduct in Pilsen that was rumored to be haunted.
[ترجمه گوگل]یک راه آهن در پیلسن وجود داشت که شایعه شده بود که خالی از سکنه است
[ترجمه ترگمان]یک قطار راه آهن در pilsen بود که شایع بود تسخیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They left the station to the south on a viaduct.
[ترجمه گوگل]آنها ایستگاه را به سمت جنوب در یک راهرو ترک کردند
[ترجمه ترگمان]از ایستگاه خارج شدند و به طرف جنوب حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The other is a slim footbridge carried on the piers of what looks like a former railway viaduct.
[ترجمه گوگل]پل دیگر یک پل عابر پیاده باریک است که بر روی پایه‌های چیزی شبیه راه‌آهن سابق است
[ترجمه ترگمان]دیگری یک footbridge باریک است که روی پایه های آنچه شبیه به یک viaduct راه آهن سابق است حمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پل راهاهن (اسم)
viaduct

پل بتون ارمه روی دره (اسم)
viaduct

تخصصی

[عمران و معماری] ویادوک - پل بلند - دره پل
[زمین شناسی] پل دره ای

انگلیسی به انگلیسی

• long bridge built over columned arches which carries a road or a railroad across a valley or a river
a viaduct is a long, high bridge that carries a road or railway across a valley.

پیشنهاد کاربران

پل دره گذر
مثال:
the village is dominated by the viaduct
روستا توسط پل دره گذر تحت الشعاع قرار گرفته شده.
پل دره گذر بر روستا مشرف شده.
پلی که بر روی دره زده میشود ( اکثرا به صورت قوسی هستند )
viaduct
پل دره گذر ( چه راه آهن چه جاده فرقی نداره )
پل دره گذر
پل قوسی
a long high bridge, especially one with arch , that crosses a valley and has a road or railway on it
پل راه آهن

بپرس