vexing


آزاردهنده، اذیت کننده (رجوع شود به: vex)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: vexingly (adv.)
• : تعریف: causing vexation; irritating; perplexing.
مشابه: aggravating, exasperating, frustrating, tiresome, troubling

- An insect infestation in one's home can be a vexing problem.
[ترجمه گوگل] هجوم حشرات در خانه می تواند یک مشکل آزاردهنده باشد
[ترجمه ترگمان] هجوم حشرات در خانه می تواند یک مشکل آزاردهنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Choosing which of the two employees to lay off was a vexing dilemma for the boss.
[ترجمه گوگل] انتخاب اینکه کدام یک از دو کارمند را اخراج کند یک معضل آزاردهنده برای رئیس بود
[ترجمه ترگمان] انتخاب کدام یک از دو کارمندی که باید کنار گذاشته شوند یک مشکل آزاردهنده برای رئیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. wintery winds that were vexing the forest trees
بادهای زمستانی که درختان جنگلی را آزار می دادند

2. It is really vexing to have to wait a long time for anyone.
[ترجمه گوگل]واقعاً آزاردهنده است که باید برای کسی مدت طولانی صبر کرد
[ترجمه ترگمان]خیلی آزاردهنده است که برای هر کسی وقت زیادی را منتظر بمانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I found their attitude extremely vexing.
[ترجمه گوگل]برخورد آنها را بسیار آزاردهنده دیدم
[ترجمه ترگمان]طرز برخورد آن ها به شدت آزاردهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. particularly vexing aspects of modern life.
[ترجمه گوگل]به خصوص جنبه های آزاردهنده زندگی مدرن
[ترجمه ترگمان]به ویژه یکی از جنبه های زندگی مدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There remains, however, another and more vexing problem.
[ترجمه گوگل]با این حال، مشکل دیگری و آزاردهنده‌تر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک مشکل دیگر و آزاردهنده دیگر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You take delight in vexing me.
[ترجمه گوگل]از آزار دادن من لذت می بری
[ترجمه ترگمان] تو از اینکه منو آزار میدی لذت می بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. AsiaSurf is a simple, elegant solution to a vexing software problem.
[ترجمه گوگل]AsiaSurf یک راه حل ساده و زیبا برای یک مشکل نرم افزاری آزاردهنده است
[ترجمه ترگمان]AsiaSurf یک راه حل ساده و ظریف برای یک مشکل نرم افزاری دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One vexing problem is the inconsistency of the red tape that ensnares businessmen when they try to do practically anything.
[ترجمه گوگل]یکی از مشکلات آزاردهنده ناهماهنگی تشریفات اداری است که تاجران را هنگام تلاش برای انجام هر کاری به دام می اندازد
[ترجمه ترگمان]یکی از مشکلات آزاردهنده، تناقض نوار قرمز است که تجار را وقتی تلاش می کنند که عملا هر کاری انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Taylor put Gantt to work on a vexing problem grown out of the metal-cutting experiments.
[ترجمه گوگل]تیلور گانت را بر روی مشکل آزاردهنده‌ای که در آزمایش‌های برش فلز به وجود آمده بود، کار کرد
[ترجمه ترگمان]تیلور به کار در یک مشکل آزاردهنده تبدیل شد که از آزمایش ها برش فلز بزرگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The problem was considered particularly vexing because, as the research of contemporaries showed, it affected middle class women most.
[ترجمه گوگل]این مشکل به ویژه آزاردهنده تلقی می شد، زیرا، همانطور که تحقیقات معاصران نشان داد، زنان طبقه متوسط ​​را بیشتر تحت تأثیر قرار می داد
[ترجمه ترگمان]این مشکل به ویژه به این دلیل در نظر گرفته شد که چون تحقیقات معاصران نشان می داد، بیشتر زنان طبقه متوسط را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China and the United States are working together to find solutions to some of the more "vexing problems" that confront the Northeast Asian region, Steinberg said of the upcoming security talks.
[ترجمه گوگل]اشتاینبرگ درباره مذاکرات امنیتی آتی گفت: چین و ایالات متحده برای یافتن راه حل هایی برای برخی از "مشکلات آزاردهنده" که با منطقه شمال شرق آسیا مواجه است، با یکدیگر همکاری می کنند
[ترجمه ترگمان]Steinberg در مورد مذاکرات امنیتی آتی گفت که چین و ایالات متحده با یکدیگر هم کاری می کنند تا راه حل هایی برای برخی از \"مشکلات آزاردهنده\" پیدا کنند که با منطقه شمال شرقی آسیا رو به رو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One of the most vexing controversies within conservative Protestantism since World War 2 has focused on the doctrine of biblical inerrancy.
[ترجمه گوگل]یکی از آزاردهنده ترین مناقشات در پروتستانیسم محافظه کار از زمان جنگ جهانی دوم، بر آموزه خطای کتاب مقدس متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]یکی از the مباحثات مربوط به آیین پروتستان محافظه کار از زمان جنگ جهانی دوم بر اصول بنیادگرایان انجیلی متمرکز بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is vexing to have to wait a long time for him.
[ترجمه گوگل]آزاردهنده است که باید مدت زیادی برای او صبر کرد
[ترجمه ترگمان]خیلی آزار دهنده است که باید مدت زیادی منتظرش بمانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lately a vexing problem had grown infuriatingly worse.
[ترجمه گوگل]اخیراً یک مشکل آزاردهنده به طرز خشمگینی بدتر شده بود
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک مشکل آزار دهنده بدتر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No one doubts that this is both morally vexing and economically inefficient.
[ترجمه گوگل]هیچ کس شک ندارد که این هم از نظر اخلاقی آزاردهنده و هم از نظر اقتصادی ناکارآمد است
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که این مساله هم از لحاظ اخلاقی رنج آور و هم از لحاظ اقتصادی ناکارآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The constant buzzing of the mosquito was vexing.
A person might say, “It’s so vexing when my computer freezes right in the middle of an important task. ”
Someone might complain, “I find it vexing when people talk loudly on their cell phones in public places. ”
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : vex
✅️ اسم ( noun ) : vexation
✅️ صفت ( adjective ) : vexatious / vexed / vexing
✅️ قید ( adverb ) : vexatiously
آزاردهنده
آزارنده

بپرس