veterinary
/ˈvetrəˌneri//ˈvetrɪnri/
معنی: بیطاری، وابسته بدامپزشکی
معانی دیگر: دامپزشکی
بررسی کلمه
اسم ( noun )
حالات: veterinaries
حالات: veterinaries
• : تعریف: one trained and licensed to practice medicine on animals; veterinarian.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or denoting the science and practice of animal medicine.
جمله های نمونه
1. veterinary sciences
علوم دامپزشکی
2. a veterinary school
دانشکده ی دامپزشکی
3. Students should have prior experience of veterinary practice.
[ترجمه وحید] دانشجویان باید تجربه قبلی درمان دامپزشکی را داشته باشند.|
[ترجمه گوگل]دانشجویان باید تجربه قبلی در زمینه دامپزشکی داشته باشند[ترجمه ترگمان]دانش آموزان باید پیش از این تجربه دامپزشکی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was decided that our veterinary screening of horses at events should be continued.
[ترجمه گوگل]تصمیم بر این شد که غربالگری دامپزشکی اسب ها در رویدادها ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده بودند که screening ما در جریان وقایع باید ادامه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده بودند که screening ما در جریان وقایع باید ادامه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The same year saw the foundation of the veterinary school in Hanover.
[ترجمه گوگل]در همان سال، دانشکده دامپزشکی در هانوفر تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]در همان سال بنیان مدرسه دامپزشکی در هانوور دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در همان سال بنیان مدرسه دامپزشکی در هانوور دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In five years from 179 Coleman furnished 4veterinary surgeons to the army.
[ترجمه گوگل]در طی پنج سال از 179 کلمن، 4 جراح دامپزشکی را به ارتش داد
[ترجمه ترگمان]پنج سال از ۱۷۹ مین Coleman ۴ جراح دامپزشکی به ارتش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پنج سال از ۱۷۹ مین Coleman ۴ جراح دامپزشکی به ارتش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These include microelectronics, veterinary science, law, fire safety engineering and information technology.
[ترجمه گوگل]اینها شامل میکروالکترونیک، علوم دامپزشکی، حقوق، مهندسی ایمنی آتش سوزی و فناوری اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]این ها شامل میکرو الکترونیک، علم دامپزشکی، قانون، مهندسی ایمنی حریق و فن آوری اطلاعات می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ها شامل میکرو الکترونیک، علم دامپزشکی، قانون، مهندسی ایمنی حریق و فن آوری اطلاعات می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Strongyloides is unique among the nematodes of veterinary importance being capable of both parasitic and free-living reproductive cycles.
[ترجمه گوگل]Strongyloides در میان نماتدهای با اهمیت دامپزشکی منحصر به فرد است که قادر به چرخه تولید مثل انگلی و آزاد زندگی است
[ترجمه ترگمان]Strongyloides در بین the از اهمیت دامپزشکی و توانایی هر دو چرخه تولید مثلی و مولد دارای زندگی آزاد، منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Strongyloides در بین the از اهمیت دامپزشکی و توانایی هر دو چرخه تولید مثلی و مولد دارای زندگی آزاد، منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Leese was a veterinary surgeon who had retired from his practice in Stamford in Lincolnshire in 192
[ترجمه گوگل]لیز یک جراح دامپزشکی بود که در سال 192 از مطب خود در استمفورد در لینکلن شایر بازنشسته شده بود
[ترجمه ترگمان]Leese یک جراح دامپزشک بود که از کار خود در Stamford در Lincolnshire در سال ۱۹۲ بازنشسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Leese یک جراح دامپزشک بود که از کار خود در Stamford در Lincolnshire در سال ۱۹۲ بازنشسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In 197 580 veterinary officers were employed by the service, but there are now only 33
[ترجمه گوگل]در سال 197، 580 افسر دامپزشکی در این سرویس استخدام شدند، اما اکنون تنها 33 نفر هستند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ گروه دامپزشکی در خدمت این سرویس استخدام شده اند، اما در حال حاضر تنها ۳۳ نفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ گروه دامپزشکی در خدمت این سرویس استخدام شده اند، اما در حال حاضر تنها ۳۳ نفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Immediately contact your own veterinary surgeon and follow his/her advice carefully.
[ترجمه گوگل]فوراً با جراح دامپزشک خود تماس بگیرید و توصیه های او را به دقت دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]سریعا با جراح دامپزشکی خود تماس بگیرید و توصیه او را به دقت دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سریعا با جراح دامپزشکی خود تماس بگیرید و توصیه او را به دقت دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This evidence was available to the chief veterinary officer last December but never given to the Select Committee.
[ترجمه گوگل]این شواهد در دسامبر گذشته در اختیار افسر ارشد دامپزشکی بود اما هرگز به کمیته منتخب داده نشد
[ترجمه ترگمان]این مدرک در ماه دسامبر گذشته برای افسر ارشد دامپزشکی در دسترس بود، اما هرگز به کمیته منتخب تحویل داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مدرک در ماه دسامبر گذشته برای افسر ارشد دامپزشکی در دسترس بود، اما هرگز به کمیته منتخب تحویل داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The glamorous Dawn - his veterinary nurse.
[ترجمه گوگل]طلوع پر زرق و برق - پرستار دامپزشکی او
[ترجمه ترگمان]این دان پر زرق و برق - یک پرستار دامپزشکی - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دان پر زرق و برق - یک پرستار دامپزشکی - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many members of the veterinary profession sent the author information and photographs for inclusion in this history.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اعضای حرفه دامپزشکی اطلاعات و عکس های نویسنده را برای درج در این تاریخ ارسال کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اعضای حرفه دامپزشکی اطلاعات و عکس های نویسنده را برای گنجاندن در این تاریخ فرستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اعضای حرفه دامپزشکی اطلاعات و عکس های نویسنده را برای گنجاندن در این تاریخ فرستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Fellowing the outbreak of the disease,(sentence dictionary) several sheep and lambs were destroyed on veterinary advice.
[ترجمه گوگل]همزمان با شیوع بیماری، (فرهنگ جملات) چندین گوسفند و بره به توصیه دامپزشکی معدوم شدند
[ترجمه ترگمان]پس از شیوع بیماری، چندین گوسفند و بره به توصیه های دامپزشکی از بین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از شیوع بیماری، چندین گوسفند و بره به توصیه های دامپزشکی از بین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بیطاری (اسم)
veterinary
وابسته به دامپزشکی (صفت)
veterinary
تخصصی
[صنایع غذایی] وابسته بدامپزشکی، بیط اری
به انگلیسی
• veterinarian, expert in medical and surgical treatment of animals, animal doctor
pertaining to the medical treatment of animals
veterinary refers to the medical treatment of animals.
pertaining to the medical treatment of animals
veterinary refers to the medical treatment of animals.