vestry

/ˈvestri//ˈvestri/

معنی: اتاق دعا، محل نگاهداری ظروف مقدسه کلیسا
معانی دیگر: (کلیسا) رخت کن و صندوق خانه، پوشاک گاه (sacristy هم می گویند)، (کلیسا) اتاق گردهمایی، اتاق درس مذهبی، نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد، رخت کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: vestries
مشتقات: vestral (adj.)
(1) تعریف: a church room or building in which clerical vestments are put on and in which these and other liturgical objects are stored; sacristy.

(2) تعریف: a meeting room, in some churches.

(3) تعریف: in the Anglican and Episcopal churches, a lay committee that manages the temporal affairs of the church, or a meeting of this committee or of the congregation.

جمله های نمونه

1. Theodora had found the spare vestry key, neatly labelled, in the top right-hand drawer of Charles Julian's desk.
[ترجمه گوگل]تئودورا در کشوی سمت راست بالای میز چارلز جولیان، کلید جلیقه یدکی را پیدا کرده بود که به خوبی برچسب زده شده بود
[ترجمه ترگمان]Theodora کلید نمازخانه اضافی را که با دقت برچسب روی میز سمت راست میز چارلز جولیان نوشته شده بود پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Other aspects of the influence of the vestry upon the nature of textile manufacturing in the parish will also be considered.
[ترجمه گوگل]جنبه های دیگری از تأثیر وست بر ماهیت تولید پارچه در محله نیز در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جنبه های دیگر تاثیر این vestry بر ماهیت ساخت نساجی در این بخش نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The body was later taken into the vestry where it and the venerable head were washed and carefully dried.
[ترجمه گوگل]جسد بعداً به جلیقه برده شد و سر آن بزرگوار شسته و با دقت خشک شد
[ترجمه ترگمان]جسد بعدا به رخت کن برده شد، جایی که آن و کله معروف شسته شده بود و به دقت خشک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I went into the vestry and robed for the Mass, then through the grille door into the church.
[ترجمه گوگل]به داخل جلیقه رفتم و برای مراسم عشای ربانی لباس پوشیدم، سپس از درب توری وارد کلیسا شدم
[ترجمه ترگمان]به رخت کن رفتم و به مراسم عشا ربانی به کلیسا رفتم، سپس از در grille به کلیسا رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tying up my shoe-lace in the vestry.
[ترجمه گوگل]بستن بند کفشم در جلیقه
[ترجمه ترگمان] کفش پاشنه کفشم رو تو کلیسا نصب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What could the vestry do, after all?
[ترجمه گوگل]پس از همه اینها، جلیقه چه کاری می تواند انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]کلیسا چه می توانست بکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They walked to the vestry to disrobe, and finally dispersed quietly.
[ترجمه گوگل]آنها به سمت جلیقه رفتند تا لباس خود را در بیاورند و در نهایت بی سر و صدا پراکنده شدند
[ترجمه ترگمان]به اتاق رخت کن رفتند تا لخت شوند، و بالاخره بی سر و صدا پراکنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even when the clergyman appeared from the vestry and began the service, the prayers he intoned brought me no help.
[ترجمه گوگل]حتي وقتي كه روحاني از حجره ظاهر شد و خدمت را آغاز كرد، دعايي كه خواند هيچ كمكي برايم نداشت
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که کشیش از کلیسا بیرون آمد و مراسم دعا را آغاز کرد، دعا خواند که هیچ کمکی به من نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The plans were to include a vestry, church parlour, toilets and classrooms and the estimated cost was placed at £000.
[ترجمه گوگل]این برنامه ها شامل یک جلیقه، سالن کلیسا، توالت و کلاس های درس بود و هزینه تخمینی آن 000 پوند بود
[ترجمه ترگمان]این برنامه ها شامل یک نمازخانه، سالن کلیسا، توالت و کلاس های درس و هزینه برآورد شده در حدود ۱،۰۰۰ پوند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Everything in the vestry had been burned with him, including the book of marriage records and other important documents.
[ترجمه گوگل]همه چیز در ویلایی از جمله دفتر ازدواج و سایر اسناد مهم با او سوزانده شده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز در رخت کن به همراه او، از جمله کتاب رکوردهای ازدواج و اسناد مهم دیگر، سوزانده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fire in the vestry had started by accident.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی در خانه به طور تصادفی شروع شده بود
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی در کلیسای کوچک به طور تصادفی شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The task at hand was to devise an immediate gathering of the vestry and to make it as splendid as humanly possible.
[ترجمه گوگل]وظیفه در دست این بود که یک گردهمایی فوری از جلیقه را طراحی کنیم و آن را تا حد امکان انسانی باشکوه کنیم
[ترجمه ترگمان]کاری که در دست داشت این بود که یک گردهمایی فوری از رخت کن را طراحی کند و آن را تا آنجا که امکان داشت عالی جلوه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They're here to settle a dispute over whether or not to build a loo in the vestry of the fourteenth century church.
[ترجمه گوگل]آن‌ها اینجا آمده‌اند تا اختلاف بر سر ساختن یا نشدن اتاقک در جلیقه کلیسای قرن چهاردهم را حل کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در اینجا برای حل و فصل اختلافات بر سر این مساله هستند که آیا در نمازخانه کلیسای قرن چهاردهم یک دستشویی بسازند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When the Mass was finished he followed the priest into the vestry.
[ترجمه گوگل]وقتی مراسم عشاء ربانی به پایان رسید، او به دنبال کشیش به داخل خانه رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی مراسم عشای ربانی به پایان رسید، کشیش را تا محراب کلیسا همراهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتاق دعا (اسم)
vestry

محل نگاهداری ظروف مقدسه کلیسا (اسم)
vestry

انگلیسی به انگلیسی

• room in a church in which vestments or sacred vessels are stored; room in a church where meetings or classes are conducted; general meeting of the parishioners of a church
a vestry is a room in a church which a priest or minister uses as an office or to change into his official clothes for taking a church service.

پیشنهاد کاربران

vestry ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: جامه خانه
تعریف: فضایی باز یا بسته در داخل کلیسا یا در جوار نمازخانه یا هر فضای مذهبی دیگر که البسه و وسایل و ظروف مربوط به مراسم مذهبی در آن نگهداری می شود

بپرس