1. the vestibule of the inner ear
دهلیز گوش داخلی
2. I'll wait for you in the vestibule.
3. In the vestibule, I scanned the column of buzzers while she fumbled in her purse for her keys.
[ترجمه گوگل]در دهلیز، در حالی که او در کیفش دنبال کلیدهایش می گشت، ستون زنگ ها را اسکن کردم
[ترجمه ترگمان]در راهرو ستون buzzers را بررسی کردم و در کیف دستی اش دنبال کلیدها گشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He forced the couple into the vestibule of a bank in Brunswick Street where he made them take off their clothing.
[ترجمه گوگل]او زن و شوهر را به زور وارد دهلیز یک بانک در خیابان برانزویک کرد و آنها را مجبور کرد لباس های خود را در بیاورند
[ترجمه ترگمان]آن زوج را مجبور کرد به راهرو یک بانک در خیابان Brunswick وارد شوند، جایی که او آن ها را وادار کرد تا لباس خود را بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Within the vestibule, red lighting ached drearily on the eye.
[ترجمه گوگل]در هشتی، نور قرمز به شدت روی چشم درد می کرد
[ترجمه ترگمان]در راهرو نور سرخی به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An arched and columned vestibule block marked out the building as a station, but behind rose a fifteen-storey office block.
[ترجمه گوگل]یک بلوک هشتی قوسی و ستوندار ساختمان را به عنوان ایستگاه مشخص می کرد، اما پشت آن یک بلوک اداری پانزده طبقه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]راهرو طاق دار و columned ساختمانی بود که ساختمان را به عنوان یک ایستگاه نشان می داد، اما پشت سر جای یک ساختمان شماره ۱۵ طبقه بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He opened the unlocked door to a vestibule with rosewood paneling and a burgundy tiled floor.
[ترجمه گوگل]او درِ قفل نشدهای را به دهلیز با روکشهای چوبی گل سرخ و کف کاشیهای شرابی باز کرد
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد و در راهرو را با قاب چوب صندل سرخ و کف فرش قرمز رنگ باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Just inside the vestibule there was coconut matting, and seeing this Mum looked about then began to wipe her feet.
[ترجمه گوگل]درست در داخل دهلیز تشک نارگیلی وجود داشت و با دیدن این نگاه مامان شروع به پاک کردن پاهایش کرد
[ترجمه ترگمان]درست داخل راهرو، حصیری نارگیل بود و دیدن آن مادر به اطراف نگاه کرد و شروع به پاک کردن پاهایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Able to smash vestibule windows with a single brick.
[ترجمه گوگل]قادر به شکستن پنجره های دهلیز با یک آجر
[ترجمه ترگمان]که تونستم پنجره های راهرو رو با یه آجر فرش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It led into a tiny vestibule with doors on all three sides.
[ترجمه گوگل]به دهلیز کوچکی منتهی می شد که هر سه طرف آن درهایی داشت
[ترجمه ترگمان]به راهروی کوچکی منتهی می شد که در هر سه طرف درها بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Albert was standing in the vestibule overseeing the logistics.
[ترجمه گوگل]آلبرت در دهلیز ایستاده بود و بر تدارکات نظارت می کرد
[ترجمه ترگمان]آلبر در راهرو ایستاده بود و در سرسرا نظارت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Every time the vestibule door opened, he tensed up.
[ترجمه گوگل]هر بار که در دهلیز باز می شد، تنش می کرد
[ترجمه ترگمان]هر بار که راهرو باز می شد، عصبی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Harriet went out into the vestibule, which was already darkening with the approaching night.
[ترجمه گوگل]هریت به دهلیز رفت، که با نزدیک شدن شب تاریک شده بود
[ترجمه ترگمان]هریت بیرون رفت و به راهرو رفت، که در همین موقع شب نزدیک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You enter through a tiny vestibule over which presides a man in uniform.
[ترجمه گوگل]از دهلیز کوچکی وارد میشوید که مردی یونیفرم بر روی آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]شما وارد راهروی کوچکی می شوید که به یک مرد اونیفورم امر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید