1. He had just emptied his seminal vesicles into Valencia, had contributed his share of the Green Beret.
 [ترجمه گوگل]او به تازگی وزیکول های منی خود را در والنسیا تخلیه کرده بود، سهم خود را از کلاه سبز کمک کرده بود 
[ترجمه ترگمان]وی فقط مثانه اصلی خود را در والنسیا خالی کرده بود و سهم خود را از the سبز تهیه کرده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. These five vesicles differentiate into the final structure of the brain.
 [ترجمه گوگل]این پنج وزیکول به ساختار نهایی مغز متمایز می شوند 
[ترجمه ترگمان]این پنج کیسه به ساختار نهایی مغز تقسیم می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Neurotransmitter molecules are contained in tiny bags called vesicles inside the axon tip.
 [ترجمه گوگل]مولکول های انتقال دهنده عصبی در کیسه های کوچکی به نام وزیکول در داخل نوک آکسون قرار دارند 
[ترجمه ترگمان]مولکول های neurotransmitter در کیسه های کوچک به نام کیسه های خون در نوک آکسون دیده می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Vesicles were prepared by the method of Chobanian.
 [ترجمه گوگل]وزیکول ها به روش چوبانیان تهیه شد 
[ترجمه ترگمان]vesicles توسط روش of تهیه شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. If such vesicles are extremely abundant pumice is formed.
 [ترجمه گوگل]اگر چنین وزیکول هایی بسیار فراوان باشند، پوکه تشکیل می شود 
[ترجمه ترگمان]اگر چنین ذخیره ای به شدت فراوان باشند شکل می گیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Pinocytic vesicles were present near the plasma membrane and basement membrane was present around these cells.
 [ترجمه گوگل]وزیکول های پینوسیتیک در نزدیکی غشای پلاسمایی و غشای پایه در اطراف این سلول ها وجود داشت 
[ترجمه ترگمان]کیسه های Pinocytic در نزدیکی غشا پلاسما موجودند و غشای زیرزمینی در اطراف این سلول ها وجود داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Control incubations used equivalent amounts of phosphatidylcholine vesicles without cholesteryl oleate.
 [ترجمه گوگل]جوجه کشی کنترل از مقادیر معادل وزیکول فسفاتیدیل کولین بدون کلسترول اولئات استفاده کرد 
[ترجمه ترگمان]incubations کنترل به مقادیر معادل of vesicles بدون cholesteryl oleate استفاده کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Cephalic and cervical vesicles are inflations of the cuticle around the mouth opening and in the oesophageal region.
 [ترجمه گوگل]وزیکول های سفالیک و گردنی تورم های کوتیکول اطراف دهان و در ناحیه مری هستند 
[ترجمه ترگمان]دانه های گردنی و گردنی از پوست اطراف دهانه ورودی و در ناحیه oesophageal استفاده می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The eluted vesicles were further dialysed against buffer C for 3h.
 [ترجمه گوگل]وزیکول های شسته شده بیشتر در برابر بافر C به مدت 3 ساعت دیالیز شدند 
[ترجمه ترگمان]The شسته شده بیشتر در مقابل بافر C به مدت ۳ ساعت قرار گرفتند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. What comes to the vesicle of crural bifurcation unripe little?
 [ترجمه گوگل]چه چیزی به وزیکول انشعاب نارس نارس می رسد؟ 
[ترجمه ترگمان]چی به the تقسیم crural unripe رسیده؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Objective:To evaluate the value of transperineal seminal vesicle puncture under TRUS guidance and continuous transcatheter antibiotics instillation for the treatment of persistent hematospermia.
 [ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش سوراخ کردن وزیکول منی ترانس پرینال تحت هدایت TRUS و تزریق مداوم آنتی بیوتیک از طریق کاتتر برای درمان هماتوسپرمی پایدار 
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش of vesicle seminal تحت راهنمایی trus و antibiotics مداوم transcatheter instillation برای درمان درده ای مداوم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Synaptic vesicles are recycled with remarkable speed and precision in nerve terminals. Clathrin mediated endocytosis plays a key role in synaptic vesicle reformation.
 [ترجمه گوگل]وزیکول های سیناپسی با سرعت و دقت قابل توجهی در پایانه های عصبی بازیافت می شوند اندوسیتوز با واسطه کلاترین نقش کلیدی در بازسازی وزیکول سیناپسی دارد 
[ترجمه ترگمان]vesicles synaptic با سرعت و دقت قابل توجه در پایانه های عصبی بازیافت می شوند Clathrin با میانجی گری نقشی کلیدی در اصلاح vesicle سیناپسی بازی می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Vesicle A small vacuole of variable origin and shape.
 [ترجمه گوگل]وزیکول یک واکوئل کوچک با منشا و شکل متغیر 
[ترجمه ترگمان]vesicle یک حفره کوچک از مبدا و شکل متغیر 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The eye sac, ear vesicle, heart, digestive tract, kidney, swim bladder, pectoral and tail fin were developed preferentially.
 [ترجمه گوگل]کیسه چشم، وزیکول گوش، قلب، دستگاه گوارش، کلیه، مثانه شنا، سینه ای و باله دم ترجیحا توسعه داده شد 
[ترجمه ترگمان]کیسه چشم، گوش، قلب، دستگاه گوارش، کلیه، مثانه شنا، pectoral و باله دم ترجیحا توسعه یافته اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید