vesicant

/ɑːnt//ˈvesɪkənt/

معنی: تاول زا، مولدالتهاب و ترشح، تبخال اور
معانی دیگر: موجب تاول زدن، vesicatory مولدالتهاب و ترشح

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: giving rise to blisters, as certain medicines and chemicals; blistering.
اسم ( noun )
• : تعریف: a blistering agent or substance.

جمله های نمونه

1. Special vesicant joint technology is adopted. Joint sections are filled well and reliable, able to endure shocking, and structure is firm.
[ترجمه گوگل]فن آوری ویژه مفصل تاول زا اتخاذ شده است بخش های مفصلی به خوبی پر شده و قابل اعتماد هستند، می توانند ضربه را تحمل کنند، و ساختار محکم است
[ترجمه ترگمان]فن آوری مشترک vesicant مورد استفاده قرار می گیرد بخش های مشترک بسیار خوب و قابل اعتماد هستند، قادر به تحمل شوک هستند و ساختار محکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. ADC vesicant wastewater contains high concentration of NH_3-N.
[ترجمه گوگل]پساب ADC دارای غلظت بالایی از NH_3-N است
[ترجمه ترگمان]فاضلاب vesicant حاوی غلظت بالایی از NH _ ۳ - N است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For example: HP vesicant, lees, light calcium carbonate, active white earth, magnetic powder, graphite, medical slag and so on.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: HP vesicant، لیمو، کربنات کلسیم سبک، خاک سفید فعال، پودر مغناطیسی، گرافیت، سرباره پزشکی و غیره
[ترجمه ترگمان]برای مثال: vesicant HP، lees، کربنات کلسیم، خاک سفید فعال، پودر مغناطیسی، گرافیت، ضایعات پزشکی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It slathers cement, flyash, vesicant and other unprocessed materials. It is mass produced clean and high efficiently by our company's automatic equipments.
[ترجمه گوگل]سیمان، فلاش، وزیکانت و سایر مواد فرآوری نشده را از بین می برد توسط تجهیزات اتوماتیک شرکت ما تمیز و با کارایی بالا تولید می شود
[ترجمه ترگمان]آن سیمان، flyash، vesicant و سایر مواد خام فرآوری نشده است آن به صورت انبوه تولید شده و با تجهیزات اتوماتیک شرکت ما به طور موثر تولید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, the effect of vesicant, some blowing promoters and fibre on the mechanical properties of epoxy foam material in bone regeneration were researched.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تأثیر وزیکانت، برخی پروموترهای دمنده و فیبر بر روی خواص مکانیکی مواد فوم اپوکسی در بازسازی استخوان مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اثر of، برخی از تقویت کننده ها و الیاف بر روی خواص مکانیکی مواد فوم اپوکسی در بازسازی استخوان مورد تحقیق قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the extruding process, vesicant is injected at high pressure.
[ترجمه گوگل]در فرآیند اکسترود، وزیکانت با فشار بالا تزریق می شود
[ترجمه ترگمان]در فرآیند extruding، vesicant با فشار بالا تزریق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With increasing the volume of vesicant, the mechanical properties of epoxy foam material had a critical transit point.
[ترجمه گوگل]با افزایش حجم وزیکانت، خواص مکانیکی مواد فوم اپوکسی یک نقطه عبور بحرانی داشت
[ترجمه ترگمان]با افزایش حجم of، خواص مکانیکی مواد فوم اپوکسی یک نقطه ترانزیت بحرانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ADC vesicant is a very good product being made of chlorine. Even though the economic benefit of it is evidence, but the environmental influence can't be ignored.
[ترجمه گوگل]ADC vesicant محصول بسیار خوبی است که از کلر ساخته شده است اگرچه سود اقتصادی آن گواه است، اما نمی توان تأثیر محیطی را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]ADC یک محصول بسیار خوب است که از کلر ساخته شده است با اینکه مزیت اقتصادی آن مدرک است، اما تاثیر زیست محیطی را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper discussed apply of modified fly ash vesicant concrete by way of the biologic padding of contact oxidation in sewage transaction.
[ترجمه گوگل]این مقاله کاربرد بتن کاهنده خاکستر بادی اصلاح شده را از طریق لایه‌بندی بیولوژیکی اکسیداسیون تماسی در تراکنش فاضلاب مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد استفاده از خاکستر بادی اصلاح شده vesicant به وسیله لایه های بیولوژیکی اکسیداسیون تماس در تراکنش های فاضلاب بحث و تبادل نظر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Effects of the content of fiber, vesicant, pore ratio and pore diameter were investigated, the results indicates the variables have great effects on the sound absorbing performance of the samples.
[ترجمه گوگل]اثرات محتوای فیبر، وزیکانت، نسبت منافذ و قطر منافذ بررسی شد، نتایج نشان می‌دهد که متغیرها تأثیر زیادی بر عملکرد جذب صدا نمونه‌ها دارند
[ترجمه ترگمان]اثرات محتوای فیبر، vesicant، نسبت حفره و قطر منفذ مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان می دهد که متغیرها تاثیر زیادی بر عملکرد جذب صدا نمونه ها دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through the researches for either local or abroad vesicant stuff, the main characteristics for all kinds of vesicant stuff are gotten and filtered for the right albumen vesicant.
[ترجمه گوگل]از طریق تحقیقات برای مواد تاول زا چه داخلی و چه در خارج از کشور، ویژگی های اصلی برای انواع مواد تاول زا به دست آمده و برای وزیکانت آلبومین مناسب فیلتر می شود
[ترجمه ترگمان]از طریق تحقیقات برای کالاهای محلی و یا خارج از کشور، ویژگی های اصلی انواع مواد vesicant به دست می آید و برای the vesicant درست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods: Cadaveric specimen of VCH was fixed by using vesicant.
[ترجمه گوگل]روش کار: نمونه جسد VCH با استفاده از وزیکانت تثبیت شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: نمونه cadaveric of با استفاده از vesicant ثابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shore C durometer use for testing the hardness of materials which includes vesicant Materials.
[ترجمه گوگل]طول سنج Shore C برای آزمایش سختی مواد که شامل مواد تاول زا می شود استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Shore C durometer برای تست سختی موادی که شامل مواد vesicant هستند، استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He created such effects with a kind of industrial vesicant.
[ترجمه گوگل]او چنین جلوه هایی را با نوعی وزیکانت صنعتی خلق کرد
[ترجمه ترگمان]او چنین اثراتی را با نوعی of صنعتی خلق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تاول زا (صفت)
vesicatory, vesicant

مولد التهاب و ترشح (صفت)
vesicatory, vesicant

تبخال اور (صفت)
vesicatory, vesicant

انگلیسی به انگلیسی

• causing blisters to form
substance which causes blisters

پیشنهاد کاربران

تاول زا ( اسم ) : عاملی که باعث ایجاد تاول در پوست می شود.

بپرس