vertical line


معنی: عمود، خط عمودی

جمله های نمونه

1. The vertical line meets the horizontal one here.
[ترجمه گوگل]در اینجا خط عمودی با خط افقی ملاقات می کند
[ترجمه ترگمان]خط عمودی در اینجا سطح افقی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The vertical line makes an angle with the horizontal line.
[ترجمه گوگل]خط عمودی با خط افقی زاویه ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]خط عمودی زاویه را با خط افقی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Opposing lines - the cross A vertical line is highly energetic in its defiance of gravity.
[ترجمه گوگل]خطوط متضاد - متقاطع یک خط عمودی در سرپیچی از گرانش بسیار پرانرژی است
[ترجمه ترگمان]مخالفت با خطوط مخالف - خط عمودی به شدت در مبارزه با جاذبه بسیار فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This temperature drop is represented by the vertical line DD' in the phase diagram.
[ترجمه گوگل]این افت دما با خط عمودی DD' در نمودار فاز نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]این افت دما با خط عمودی DD در نمودار فاز نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a vertical line in spirituality that goes from the beast to the angel, and on which we oscillate.
[ترجمه گوگل]یک خط عمودی در معنویت وجود دارد که از وحش به فرشته می رسد و ما روی آن نوسان می کنیم
[ترجمه ترگمان]یک خط عمودی در معنویت وجود دارد که از حیوان به فرشته می رود و ما در آن نوسان می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Install joist hangers on each vertical line, lining up the bottom of the hanger with the bottom of the ledger.
[ترجمه گوگل]آویزهای تیرچه ای را روی هر خط عمودی نصب کنید و قسمت پایین آویز را با قسمت پایین دفترچه قرار دهید
[ترجمه ترگمان]hangers joist را بر روی هر خط عمودی نصب کنید، که کف حفره را با کف of نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The vertical line on the graph represents the time taken, and the horizontal line represents the distance travelled.
[ترجمه گوگل]خط عمودی در نمودار نشان دهنده زمان صرف شده و خط افقی نشان دهنده مسافت طی شده است
[ترجمه ترگمان]خط عمودی روی نمودار زمان صرف شده را نشان می دهد و خط افقی نشان دهنده فاصله سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Emit ONE vertical line and one horizontal line, plumb below point.
[ترجمه گوگل]یک خط عمودی و یک خط افقی را ساطع کنید، شاقول زیر نقطه
[ترجمه ترگمان]emit یک خط عمودی و یک خط افقی، plumb زیر را نشان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Emit two vertical line and three horizontal line, plumb below point.
[ترجمه گوگل]دو خط عمودی و سه خط افقی را ساطع کنید، شاقول زیر نقطه
[ترجمه ترگمان]دو خط عمودی و سه خط افقی، plumb زیر اشاره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The vertical line in a plane coordinate generally shows the value of the listed item.
[ترجمه گوگل]خط عمودی در مختصات صفحه به طور کلی مقدار مورد فهرست شده را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]خط عمودی در یک صفحه مختصات به طور کلی مقدار مورد فهرست شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The yarn color of each vertical line and horizontal line in weave diagram represented should be marked clearly. The weave diagram can be drawn according to the arrangement of colored warp and weft.
[ترجمه گوگل]رنگ نخ هر خط عمودی و خط افقی در نمودار بافت نشان داده شده باید به وضوح مشخص شود نمودار بافت را می توان با توجه به چینش تار و پود رنگی ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]رنگ الیاف هر خط عمودی و خط افقی در نمودار weave باید به وضوح مشخص شود نمودار بافت را می توان مطابق با آرایش of رنگی و weft رسم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Emit four vertical line and three horizontal line, plumb below point.
[ترجمه گوگل]چهار خط عمودی و سه خط افقی را ساطع کنید، شاقول زیر نقطه
[ترجمه ترگمان]چهار خط عمودی و سه خط افقی، plumb زیر اشاره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Emit two vertical line and one horizontal line, plumb below point.
[ترجمه گوگل]دو خط عمودی و یک خط افقی را ساطع کنید، شاقول زیر نقطه
[ترجمه ترگمان]دو خط عمودی و یک خط افقی، plumb زیر را نشان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Remember the vertical line of Vista's sidebar when you move mouse on it?
[ترجمه گوگل]خط عمودی نوار کناری ویستا را هنگامی که ماوس را روی آن حرکت می دهید، به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]زمانی که شما ماوس را روی آن حرکت می دهید، خط عمودی نوار کناری ویستا را به یاد می آورید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. On a sheet of paper he drew a vertical line down the middle.
[ترجمه گوگل]روی یک ورق کاغذ یک خط عمودی از وسط کشید
[ترجمه ترگمان]روی یک ورق کاغذ خط عمودی به طرف پایین کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عمود (اسم)
perpendicular, club, mace, staple, column, pillar, vertical line

خط عمودی (اسم)
plumb line, vertical line

تخصصی

[مهندسی گاز] خط عمودی
[ریاضیات] خط قائم

انگلیسی به انگلیسی

• line which is positioned upright

پیشنهاد کاربران

بپرس