vertical integration

جمله های نمونه

1. This can involve both forward vertical integration and backward vertical integration.
[ترجمه گوگل]این می تواند شامل یکپارچه سازی عمودی رو به جلو و ادغام عمودی به عقب باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند هم ادغام عمودی جلو و هم ادغام عمودی عقب را شامل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vertical integration of media conglomerates adds pressure to the marketplace and the creative process.
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی شرکت های رسانه ای فشار را بر بازار و فرآیند خلاقانه می افزاید
[ترجمه ترگمان]ادغام عمودی رسانه های گروهی، فشار را به بازار و فرآیند خلاق اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vertical integration has caused a crop of disasters.
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی فاجعه‌هایی را به بار آورده است
[ترجمه ترگمان]ادغام عمودی باعث بروز یک محصول از فجایع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Too often, vertical integration brought with it standardization.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، ادغام عمودی استانداردسازی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]اغلب، ادغام عمودی با آن استانداردسازی آورده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new meaning for vertical integration.
[ترجمه گوگل]معنای جدیدی برای ادغام عمودی
[ترجمه ترگمان]معنای جدیدی برای ادغام عمودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But when there are advantages from vertical integration, as in aluminium, the multinationals can defeat government policy.
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که مزایای یکپارچه سازی عمودی وجود دارد، مانند آلومینیوم، شرکت های چند ملیتی می توانند سیاست های دولت را شکست دهند
[ترجمه ترگمان]اما وقتی مزایای یکپارچگی عمودی وجود دارد مانند آلومینیوم، شرکت های چندملیتی می توانند سیاست دولت را شکست دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fragmentation is rampant in the entertainment business. Vertical integration of media conglomerates adds pressure to the marketplace and the creative process.
[ترجمه گوگل]تکه تکه شدن در تجارت سرگرمی بیداد می کند ادغام عمودی شرکت های رسانه ای فشار را بر بازار و فرآیند خلاقانه می افزاید
[ترجمه ترگمان]Fragmentation در صنعت سرگرمی شایع است ادغام عمودی رسانه های گروهی، فشار را به بازار و فرآیند خلاق اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Integration consists of vertical integration and horizontal integration .
[ترجمه گوگل]ادغام شامل یکپارچگی عمودی و ادغام افقی است
[ترجمه ترگمان]ادغام شامل ادغام عمودی و انتگرال گیری افقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The US newspaper industry vertical integration of organizational structure start off.
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی ساختار سازمانی صنعت روزنامه ایالات متحده آغاز شد
[ترجمه ترگمان]ادغام عمودی صنعت روزنامه آمریکا از ساختار سازمانی شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Expanding production capability with vertical integration achieves possible shortest lead - time and most ompetitive price.
[ترجمه گوگل]گسترش قابلیت تولید با ادغام عمودی به کوتاه ترین زمان ممکن و رقابتی ترین قیمت ممکن دست می یابد
[ترجمه ترگمان]توسعه قابلیت تولید با ادغام عمودی کوتاه ترین زمان ممکن و most قیمت ممکن را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The vertical integration of port logistics is the integration among the roles in port supply chain.
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی لجستیک بندر، ادغام بین نقش‌ها در زنجیره تامین بندر است
[ترجمه ترگمان]یکپارچه سازی عمودی تدارکات بندر، یکپارچه سازی نقش های در زنجیره تامین بندر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the perspective of the vertical integration of operational process in emergency management, emergency materials can be classified into responsive materials and recovery materials.
[ترجمه گوگل]در منظر ادغام عمودی فرآیند عملیاتی در مدیریت اضطراری، مواد اضطراری را می توان به مواد پاسخگو و مواد بازیابی طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه یکپارچه سازی عمودی فرآیند عملیاتی در مدیریت اورژانسی، مواد اورژانسی می توانند به مواد واکنشی و مواد بازیابی طبقه بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fifth, opportunism can be reduced by vertical integration and long - term contract.
[ترجمه گوگل]پنجم، اپورتونیسم را می توان با یکپارچگی عمودی و قرارداد بلندمدت کاهش داد
[ترجمه ترگمان]پنجم، فرصت طلبی را می توان با انتگرال گیری عمودی و قرارداد بلند مدت کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With complete vertical integration of the mould production process, Red Maple sets the new benchmark for tooling system cost and delivery time.
[ترجمه گوگل]با ادغام کامل عمودی فرآیند تولید قالب، Red Maple معیار جدیدی را برای هزینه سیستم ابزار و زمان تحویل تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]با ادغام عمودی کامل فرآیند تولید کپک، می توان معیار جدید برای هزینه سیستم و زمان تحویل را تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• merger of companies that have a similar range of activity in marketing and production in order to gain more control in that range

پیشنهاد کاربران

Vertical Integration: ادغام عمودی استراتژی است که به شرکت اجازه می دهد تا با در اختیار گرفتن مالکیت مستقیم مراحل مختلف فرآیند تولید خود، به جای اتکا به پیمانکاران یا تامین کنندگان خارجی، عملیات خود را
...
[مشاهده متن کامل]
ساده کند. شرکت ها می توانند با به دست آوردن یا ایجاد تامین کنندگان، تولید کنندگان، توزیع کنندگان یا مکان های خرده فروشی خود به جای برون سپاری آن ها، به یکپارچگی عمودی دست یابند. ادغام عمودی به دلیل سرمایه گذاری اولیه قابل توجه مورد نیاز، می تواند مخاطره آمیز باشد.

ادغام عمودی ( شرکت ها )
الحاق عمودی

بپرس